بحران کرونا اگرچە در سطح بین المللی و چە در سطح داخلی نیز بخش حائز اهمیتی از راندمان کاری دولتها را بە خود مشغول کردە است، اما تحولات در حوزەی سیاست بینالملل کماکان در شرف وقوع است. کرونا اگرچە در داخل کشور بە داد جمهوری اسلامی رسید و با مدیریت پلیسی رژیم موجب فروکش اعتراضات مردم بە وضعیت اقتصادی و بحرانهای دیگر اجتماعی کشور شد؛ اما در حوزەی سیاست خارجی بدین حد منتفع نگشتە است.
عدم تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم نیز در حال حاضر بدلیل فشار آمریکا و تهدید این کشور برای فعالسازی مکانیسم ماشە را نمیتوان بە دستاوردی سیاسی و مهم برای جمهوری اسلامی بە حساب آورد. اما عادی سازی روابط دیپلماتیک میان امارات متحدە عربی و اسرائیل موضوعی نیست کە خواب را از چشمان رژیم نەربودە باشد، چون این توافق من بعد جمهوری اسلامی را بیش از پیش بە حاشیە خواهد راند. عادی سازی روابط مابین امارات متحدەی عربی با دولت اسرائیل با خود مجوز پرواز هواپیماهای اسرائیل بر فراز آسمانهای کشورهای بحرین، عمان و عربستان سعودی را نیز بە دنبال داشتە و گمان بر این است در آیندەی نە چندان دور خبر عادی سازی روابط میان این کشورها با اسرائیل نیز علنی گردد. بدون تردید تمامی این تحولات بە کام ایران تلخ بودە و موجب سلب آرامش از جمهوری اسلامی شدە است. این تحولات فصل جدیدی را در روند صلح و ثبات سیاسی در منطقە گشودە کە نمیتواند باب میل جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای تمامیتخواە با تفکر بنیادگرایی اسلامی باشد.
جمهوری اسلامی بیش از چهار دهە است شعار نابودی اسرائیل را سر دادە و از این طریق سعی در اغوای احساسات مذهبی مسلمانان منطقە داشتە است. اما هم در روابط پنهانی با اسرائیل – بە ویژە در زمان جنگ عراق- سود کلان بردە و، هم در قفای ظاهر جانبداری از مردم فلسطین ثبات و روند صلح منطقە را بە گروگان گرفتە و هموارە درصدد بودە است با ماهیت توسعەطلبی خویش مسئلەی مشروع حقوق مردم فلسطین را بە بازیهای سیاسی خود گرە دهد. فصلی تاریخی از حیات جمهوری اسلامی کە محتمل با توجه بە تحولاتی کە در لبنان، سوریە، عراق و دیگر کشورهای خلیج فارس در جریان است، رو بە پایان است. زیرا دیگر برای تمام مردم منطقە و دنیا واضح و مبرهن است کە جمهوری اسلامی ایران با سیاست مداخلەجویانە و توسعەطلبانەاش چە خساراتی بە کشورهای منطقە وارد کردە است. از دگر سوی این توافق سە جانبە (میان آمریکا، امارات و اسرائیل) در واقع مقابلە با “هلال شیعە” رژیم ایران است کە از نظر غرب و کشورهای عربی- همگام با گسترش اسلامگرایی ارتجاعی در ترکیە- دلیل اصلی بی ثباتی در منطقە محسوب میگردد.
این شکست بزرگ بە این آسانی برای رژیم قابل هضم نیست. میدان جولان و ترکتازی رژیم در منطقە روز بە روز محدودتر گشتە و این بە معنای بە هدر رفتن صدها میلیارد دلار از سرمایەی ملی ایران در چهار دهەی گذشتە است کە جمهوری اسلامی در راستای روئیای امپراطوری بلامنازع خود در منطقە هزینە کردە است.
تغییرات مهم دیگری نیز طی چند مدت اخیر در منطقە روی دادە است کە برای رژیم تلخ و ناخوشایند بودە است. متعاقب فشارهای سیاسی و اقتصادی در سطح بینالملل علیە حزب اللە و پس از موج گستردە اعتراضات پس از انفجار مهیب بندر بیروت علیە حزباللە؛ اینک حزب اللە تصمیم بە خروج تدریجی نیروهایش از سوریە گرفتە است. این امر هم پس از حملەهای ویرانگر اسرائیل بە پایگاەهای نظامی ایران و حزباللە شکستی غیرمنتظرەی دیگری برای جمهوری اسلامی میباشد.
آمریکا هم بر تداوم سیاست “فشار حداکثری”اش مصر بودە و طی چند روز اخیر نیز ١٤ شخص و شرکت دیگر ایرانی، چینی و امارات بدلیل نقض تحریمهای اعمال شدە علیە صنعت پتروشیمی ایران را بە فهرست تحریمهای خود افزود. این در حالی است کە این فشارها صادرات نفت ایران را بە کل فلج کردە است. در همین رابطە رئیس سازمان بودجە و برنامەی جمهوری اسلامی اعلام کرد کە در شرایط کنونی تحریمهای آمریکا امکان صدور یک قطرە نفت نیز امکانپذیر نیست.
همزمان ایران با فشار آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز روبەرو گشتە است. آژانس نیز مدتی است بر فشارهای خود علیە ایران افزودە، و اعلام کردە کە فعالیتهای پنهانی هستەای ایران مغایر با تعهدات این کشور در برجام میباشد. همچنین آژانس اعلام کردە کە مقدار ذخایر اورانیوم ایران دە برابر مقداری است کە در برجام (٢٠١٥) بر روی آن توافق شدە است. از دگر سوی سازمان عفو بینالملل و جاوید رحمان، گزارشگر ویژە شواری حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران نیز طی چند مدت اخیر و در دو گزارش جداگانە از تداوم نقض حقوق بشر در ایران توسط جمهوری اسلامی انتقاد کردە است. این دو نهاد حقوق بشری از مجمع عمومی سازمان ملل- کە اجلاس سالیانەاش ٢٥ شهریور ماە برگزار میشود- درخواست کردە است با اتخاذ تدابیر سختگیرانە مانع نقض حقوق بشر در ایران گردند.
کشتی بخت جمهوری اسلامی در داخل کشور نیز بە گل نشتە است. بحران اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم بە دلیل ویروس کرونا چند برابر گشتە است. همچنین بەدلیل رشد تورم و افزایش نرخ کالا و بحران در بخش تولید، اقتصاد ایران نسبت بە چهار سال 25 درصد و سفرەی خانوارهای ایرانی نیز تنها طی یک سال گذشتە یک پنجم کوچکتر شدە است. علاوە بر مشکلات و بحرانهای اقتصادی، موضاع حقوق سیاسی و مدنی مردم نیز کماکان در جای خود باقیت کە بە طور سیستماتیک توسط رژیم نقض و سرکوب میشود. در حال حاضر جمهوری اسلامی بیش از هر وقت دیگری مورد تنفر و انزجار مردم ایران با تمامی تنوعات سیاسی و ملی بودە و آنچە تاکنون رژیم را بر سر پا نگە داشتە است؛ همچون خصلت مشترک بیشتر نظامهای دیکتاتوری سیاست خشونت و سرکوب میباشد، کە تداوم این سیاست نیز علیالابد بە داد دیکتاتوریها نرسیدە است.
بدون تردید حل مشکلات سیاسی و اقتصادی و سایر بحرانهای اجتماعی دیگر در ایران تنها با بازنگریی اساسی در سیاستهای مدیریتی در حوزەهای سیاسی، اقتصادی و غیر اقتصادی آنهم در قالب برنامەهای کوتاه مدت و درازمدت بە ثمر مینشیند. چیزی کە در توان جمهوری اسلامی نیست و این مهم در گرو عبور از جمهوری اسلامی و تشکیل حکومتی نشات گرفتە از ارادەی مردم ایران میباشد.