قارنا روستايي کردنشين در پنج کيلومتري شهرستان نغده، واقع در کردستان ايران است. جنگ سال ١٣٥٨ در نغده که با عامليت و آمريت و ابزار حکومتيان بوقوع پيوست و سر آغاز درگيريهاي خونينی شد که با گذشت چهل سال از آن، همچنان آثار آن بر روح و جسم شهر و ساکنانش برجای ماندە است.
رژیم جمهوری اسلامی با اعلام جنگ علیە ملت کر و جنبش ملی_دمکراتيک کردستان بە کشتار شهروندان کرد پرداخت کە از نمونەهاای آن قتلعام مردم قارنا است.
شايسته است که حکومت اسلامی ايران در مجامع بينالمللی بخاطر جنايت عليه بشريت محکوم و تقبيح شود. فراموش نکنيم همانهايی که اکنون در تهران سکان قدرت سياسی را در دست دارند، بخشا همانهايی هستند که ديروز در کردستان جنايتها آفريدند و همين جنايات نيز لوحه تقدير و ترفيع مقام آنها در نظام سراپا جنايت جمهوری اسلامی ايران شد.
شرح جنایت جمهوری اسلامی در قارنا بدین گونە است:
ساعت يك بعدازظهر يازدهم شهريور ماه سال ١٣٥٨، در يك يورش فجيع سه ساعته به روستای قارنا ٤٧ نفر از مردم بيگناه و بيدفاع که جملگی غيرنظامی بودند، كشته شدند. مقتولين زن و مرد و پير و جوان و حتي بعضي از كودكاني بودند كه هنوز سنشان به پنج سالگي هم نرسيده بود. اگرچه منابع مربوطه تعداد کشتهها را ٤٧ نفر ذکر کردهاند ولي طبق گفتههاي اهالي روستا و مطلعين تعداد کشتههاي اين حادثه به ٦٨ نفر رسيده است. در اين ميان برخي از خانوادهها تا شش نفر از اعضايشان را از دست دادند.
برخي اخبار اين طور حکايت ميکنند که نيروهاي مهاجم جمهوری اسلامی، در راه رسيدن به قارنا در برخورد با هر کردی او را ميکشتند و بدين ترتيب تا رسيدن به روستا ٦ نفر را که ٦ نفر از آنان خردسال بودند به قتل مي رسانند. بعد از رسيدن به قارنا مردم را جمع کرده و به سوي آنان حمله ور شده و پير و جوان و زن و مرد را ابتدا با سرنيزه از پا در ميآورند و سپس با گلوله به زندگي پر از مظلوميتشان پايان ميدهند.
از اين نوشته روزنامه اطلاعات بر ميآيد که سند و مدرکي براي شناسايي و مجازات عاملين اين جنايت در دست بوده، ولي دولت درحاليکه بيش از ٣ ماه از اين جنايت گذشته بود، هيچ اقدامي در اين مورد انجام نداده و تا هيات حسن نيت (با همراهي داريوش فروهر) به کردستان نيامد کسي از مسئولين حتي فرياد مظلوميتهای قارنا را نشنيد.
اين جنايت بعد از فرمان جهاد خميني عليه ملت کرد انجام گرفت و عاملان اين جنايت نه تنها مستقل وجدا از حکومت نبودند، بلکه نيروهاي رسمي دولت سرپرستي آنها را برعهده داشتند.
جنايتکاران حادثه قارنا نه تنها مورد بازجويي قرار نگرفتند، بلکه پاداشهايي نيز از جانب حکومت برای آنان در نظر گرفته شد، تعدادی از آنها امروز پستهای بسيار بالای حکومتی چون وزير و سفير دارند. کافی است به سابقهی سفير جمهوری اسلامی در آلمان نظری بياندازيم که چگونه کشتار مردم کردستان نردبان ترقیاش شد.
اين جنايت در روستاهاي ديگر کردستان تکرار شد و کماکان نیز ادامە دارد.
کشتار کردها به شيوههاي ديگر ادامه يافت؛ از حمله نيروهاي حکومتي گرفته تا حکم اعدام دستگيرشدگان توسط امثال خلخالي از همان اوايل انقلاب که اکنون نيز شاهد اين اعدام ها هستيم.
اسامی برخی از شهدای قارنا بدین شرح است:
ملامحمود بهترزاده، سيدرحمان طاهري، سيدمحمدطاهري، سيداسماعيل طاهري، حاج سيدعلي طاهري، سيدکريم اروندي، امينه شريفي اذر، حاجي رحمان شريفي اذر ، عثمان شريفي اذر ، مصطفي عزيزي ، محمدعزيزي ، محي الدين ابروشن ، حاج شريف ابروشن ، رحمان ابزن ، رحمان سليماني ، رحيم سليماني ، كريم سليماني ، قادرسليماني ، عبدالله احمدپور ،عمرباسي ، جعفرباسي ، مصطفي باسي ، محمدشيرو ، سليمان حمزه پور ، ابراهم پويا ، ابراهيم رسولي ، علي( چوپان روستا) ، حسن( نوجوان ١٣ ساله اهل روستا مجور علي آباد ) ،زينب رامين ، خانم خاتوزين رامين ، کريم رامين ، احمدرامين ، رحمان رامين ،خسروافشين ، رسول خسروي ، رحمان خسروي ، سعيدخسروي ، عبدالله خسروي ، مرادخسروي ،مصطفي خسروي ،ابوبكرشيشمان ،جعفرشيشمان ، علي شيشمان ، عزيزمرزنگ ،احمد سعادتپور
اسامی قربانيان قلاتان:
رمضان پنهار ١١ ساله ، حاجي سيد حسن قدمي ٧٠ ساله ،حاج محمد بايزيدي ٧٥ ساله، حاج رسول عبدالله ٦٠ ساله، عبدالله قربان ٥٠ ساله، عثمان درويش سليم ٦٠ ساله ، محمد كردي ٥٠ ساله، عثمان اماني ٣٠ ساله، محمد امين عباسي ٣٠ ساله ، حسن حمزه كوكه ٢٢ ساله ، احمد گلابي ٢١ ساله ، جلال بيدوخ ١٨ ساله، عبدالله آه لياني ١٩ ساله ، اسمعيل حميدي ١٥ ساله ، قادر كورستمي ٣٥ ساله و رحمان مينه مورك ٣٥ ساله.