زنی که همه همّ و غمش ، عنایت شریک زندگیش است اما دریغ از نیم نگاه به زنی که با هزاران امید و آرزو راهی خانه بخت شده است.
این حس نیاز زن به توجه و عنایت که از طرف همسفر زندگی به بدترین شیوه پاسخ داده میشود را بی تفاوتی می نامند.
تداوم بی تفاوتی نسبت به خواسته ها و نیازها و علایق شخصی ، قهر و صحبت نکردن ، عدم مشارکت در برنامه ریزیهای آتی زندگی ، نبود چراغ راه زندگی برای تداوم ، تحریم همه جانبه بستگان درجه یک و تحقیر شخصیتی و خانوادگی ، تکّرر وظایف روزانه به حالتی آمرانه و نادیده و کم انگاشتن وظایف محوّله همه زیر مجموعه خشونتهای روانی اند.
عمدتاًخشونتهای روانی تأثیر مستقیم بر روحیه و توانائیهای انسان دارد.
زنی که بود و نبودش در زندگی زناشویی یکی است و هیچ کدام از اعمالش مورد تحسین همسرش قرار نمی گیرد ، کم کم عرصه توانائیهایش را تنگتر می بیند بطوریکه به تدریج اعتماد بنفسش را از دست می دهد و خود را در مقابل استمداد حمایتهای فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و خانواده کوچک می انگارد.
چنین زنانی مدام فکر میکنند انگشت همه تقصیرات و اتهامات وارده به زندگیشان به سوی او نشانه رفته است .
وقتی از او می پرسیم چرا همسرت را ترک نمی کنی ؟
پاسخ می دهد من شوهرم را دوست دارم.
در واقع دچار نوعی خودکم بینی می شود و نبود همسرش در زندگی را نوعی خلأ تصور میکند که در می یابد باعث و بانی خلأ همسر، خود اوست.
تداوم اینگونه افکار در زنان آنها را بی حوصله ، وابسته ، ناپخته و متزلزل می کند بطوریکه از احساس بی کفایتی خود زجر میکشند.
هیچکدام از خلاقیتها ، توانائیها و انگیزه های قبلی برایشان رنگ و بویی ندارد .
شاید به مراتب دلخوردتر و سرشکسته تر از کسانی باشند که مورد هجوم خشونت جسمی واقع شده اند.
زنانی که روابط اجتماعی قویتری دارند زودتر می توانند خود را از سیاه چال تعفن زندگی نجات دهند .
روح اینگونه افراد دائماً درگیر چراهاییست که نمی توانند پاسخی برای آنها بیابند.
چرا همسرم نسبت به ابراز عشق من بی تفاوت است؟
چرا همسرم نسبت به کارهایی که برای رضایت او انجام میدهم هیچ عکس العملی انجام نمی دهد؟
چرا همسرم مشوق من در هیچکدام از علایق من برای پیشرفت من در زندگی نیست؟
و وقتی زن همه درها برای بهبود روابط با همسر را بسته می انگارد به قانون پناه می برد.
قانون تا چه اندزاه حامی و پشتیبان خشونتهای روانی از جنس بی تفاوتیست؟
پاسخ هزاران چرای دیگر در ذهن مشوش زنانی که خشونت روانی گریبانگیرشان شده است نقش می بندد.
طبق قوانین اسلامی ایران اگر بی تفاوتی شوهر به حدی برسد که از پرداخت هزینه های زندگی سرباز زند ( خشونت اقتصادی) زن می تواند با مراجعه به دادگاه ، مجازات شوهر ، الزام او به پرداخت نفقه و یا درخواست طلاق نماید.
در قوانین اهل تسنن و فقه شافعی طبق حدیث حدیقه اگر زن به هر دلیلی توانایی ادامه زندگی با همسرش را نداشته باشد در صورتیکه از همه حقوق مادی خود چشم پوشی کند می تواند تقاضای طلاق نماید.
الی ویسل نویسنده و روزنامه نگار رومانی الاصل آمریکایی می گوید :
متضاد عشق تنفر نیست ، بی تفاوتیست.
حاصل رفتار بی تفاوتی ، گسستگی است . در واقع تاروپود رابطه زناشویی به طرز باور نکردنی از هم گسیخته می شود بطوریکه هیچ گرایشی برای واکنش نسبت به عکس العمل شخص بی تفاوت برای عدم بی علاقگی وجود ندارد.