در جریان مبارزات ملل، مجموعە وقایع سرنوشتساز و شخصیتهای تاثیرگذاری بە چشم میخورد کە در بزنگاههای تاریخی ظهور کردەاند.
آنان نەتنها در حافظەی عموم جاودانە شدەاند، بلکە بدل نقطەای عطفی در جنبشهای آزادیخواهانە ملتشان نیز شدەاند.
فاکتور مکان_زمان بەوقوع پیوستن این وقایع و شخصیتها، ارتباط مستقیمی با نیاز تاریخی وقت برای تغییری اجتماعی و ملی است، بگونەای کە پرکنندەی خلاء ناشی از ناشکوفایی و مکث مبارزات در آن مکان و زمان است.
دهەی ٤٠ خورشیدی، از شرق تا غرب جهان، دهەی هشیاری و شکوفایی روح مبارزە برای حقوق انسانی و حق طلبانەی ملتها است، دهەی سربرآوردن جنبشهای اجتماعی و ملی، و دهەی ثبت نمودن تغییرات سرنوشتساز قرن بیستم.
درنتیجەی این هشیاری ملل، دەها انقلاب متاثر از اندیشەی چپ شکل گرفت و چند کشور و دولت جدید بە نقشەی جهان افزودە شد.
امواج این تغییرات بە ایران همسایەی اتحادیەی جماهیر شوروی رسید و حتی بە شکل مبارزات مسلحانە نمود یافت.
جرقە این حرکت مسلحانە در جغرافیای تحت حاکمیت محمدرضاشاه پهلوی، در کوەها و روستاهای شرق کردستان زدە شد و خواب عمیق ایران و امنیت شکنندەی رژیم پهلوی را برهم زد، شورشی انقلابی کە خواستگاه خود را در تحقق یافتن اهداف و آرزوهای جمهوری کردستان میدید.
در چنین فضایی بود کە جمعی از رهبران، کادرها و پیشمرگان حزب دمکرات کردستان کە دارای ریشەهای معرفتی، ملی و چپ بودند تصمیم گتفتند بە شرق کردستان بازگشتە و علیە حاکمیت ظالمانە و سیاستهای نابودکنندە و اشغالگرانەی رژیم حاکم بر ایران بپاخیزند.
جنبش مسلحانەی سالهای ٤٦-٤٧ از زوایای مختلف شایستەی بازنگری و پندآموزی است .
این جنبش توانست همزمان خلاء و سستی چندین سالەی ایجاد شدە در مبارزات حزب دمکرات کردستان را بە بهترین شکل پر کند و بە نوعی پل ارتباط و متصل کنندەی دو برهەی مبارزات شکوهمند حزب دمکرات کە همانا زمان جمهوری کردستان و بعدتر انقلاب سال٥٧ بودند شود.
ابتدای دهەی چهل خورشیدی همزمان است با ایجاد یک فضای باز نسبی سیاسی در ایران، کە درنتیجەی ملی کردن صنعت نفت در ایران و زیر فشارهای دولت وقت آمریکا بەوجود آمدە بود.
در این برهە تحرکات پرجنبوجوش دانشجوییی بوجود میآید کە پارامترهایی چون آزادی، عدالتخواهی و استقلال نیروی محرکەی آن جنبشها است و دانشجویان را گرد یکدیگر جمع میکند.
در اوایل سال ٤٠ خورشیدی است کە دانشجویان کرد مشغول تحصیل در دانشگاههای شهرهای بزرگ ایران، اتحادیەی دانشجویان کرد را تاسیس میکنند.
این برهە همزمان است با گرماگرم تاثیرگذاری افکار چپ و ضد امپریالیستی حاکم بر ایران، و تقسیم جبهەی کمونیسم بر دو قسم شوروی سابق و چین، و این حال و هوا بر دانشگاهها نیز حاکم است.
این درحالی است کە برای دانشجویان کرد، مسئلەی ملی میهنی کردستان از اهمیت بیشتری برخوردار بود ە وچون شاهکلید حل مشکلات جامعەی بە حاشیە راندەی شدەی کردستان بود.
“کاک اسماعیل شریفزادە ” و همسنگرانش با درک عمیق ستم ملی رواداشتە شدە بر ملت کرد و آمیختن ارزشهای سیاسی و اجتماعی جنبش چپ همچنون گفتمان غالب بر تمامی ملتهای تحت ستم در سراسر جهان، تصمیم گرفتند دانشگاه را رها کردە، بە سوی جنوب کردستان،(کردستان عراق) بروند و با قرار گرفتن در صفوف مبارزان حزب دمکرات کردستان، جنبشی را آغاز کردە و تاریخ ساز شوند.
گرچە ممکن است کە نتوان تمامی المانهای یک جنبش دانشجویی را در جنبشهای دانشجویی سالهای ابتدایی دهەی چهل یافت، اما این امر ذرەای از این واقعیت نخواهد کاست کە، دانشجویان کرد آن زمان بر این امر واقف بودند کە دانشگاه و دانشجو نقش و اثری بسیار نیرومند بر تغییرات سیاسی و اجتماعی خواهند داشت و بە همین دلیل نیز برای اثبات این امر وارد عمل شدند.
پیوستن کارکترهای این حرکت دانشجویی بە صفوف حزب دمکرات کردستان بە عنوان اولین پیوند فکری و تشکیلاتی میان حزب و دانشگاه انگاشتە میشود.
الگو سازی از کارکترهای دانشجویی این زمان و خاصا نام نهاد ١٢ اردیبهشت؛ روز شهادت “کاک اسماعیل شریفزادە” بە عنوان روز دانشجوی کرد از سوی اتحادیە میهنی دانشجویان کرد، اشارەای است بر میزان اثرگذاری این شخصیت تاریخی بر دانشجویان کرد در حال حاضر.
دانشجویان کرد در دانشگاههای ایران و شرق کردستان با استفادە از هرگونە گشایش نسبی فضای کلی در جامعە و دانشگاه، با حفظ ریشەهای دانشجویی در قالب فعالیتهای ملی_میهنی فعال میشوند.
اگرچە در سالهای انتهایی نزدیک شدن بە انقلاب خلقهای ایران، تعداد زیادی از دانشجویان کرد در دانشگاههای ایران حضور نداشتند، اما شاهد شکلگیری و ظهور جنبشی ملی و روشنفکرانەی جوشیدە از دل دانشگاهها بودیم کە توانست اثر خود را بر وقایع وقت برجای بگذارد و حتی در بە نتیجە رسیدن انقلاب نیز نقش بسزایی داشتە باشد.
دانشجویان کرد در نیمەی دوم دهەی ٧٠ و ابتدای دهەی ٨٠ کە برای حضور مجدد جنبشهای دانشجویی در ایران فضایی ایجاد شد، بە شکلی سازمان یافتە تر و با تجربەتر از پیش توانست خواستەهای صنفی و بیشتر ملی خود را در مقالات، مجلات و نشریات و فعالیتهای متنوع خود بیان کنند.
رواست کە این برهە را “موج سوم” جنبش دانشجویان کرد نام نهاد.
اگرچە سیاستهای چهل سالەی رژیم جمهوری اسلامی از قبیل، تعطیل کردن تمامی دانشگاهها بە مدت ٢ سال، تبعید و شکنجەی دانشجویان و استادان دگراندیش، ایدئولوژیک نمودن مغز مفاهیم علمی و علوم انسانی، گسترش ناهمگون و نامتوازن دانشگاهها و قربانی کردن کیفت دانشگاهها برای کمیت و همچنین حاکم نمودن فضای کاملا امنیتی بر دانشگاهها تا حد زیادی جنبش دانشجویی را کرخ و بیحس کردە است؛ اما با ترقی تفکر ملی_ میهنی و بینالمللی شدن مسئلەی کرد در تمامی بخشهای کردستان، اکنون شاهد افزایش پیوستن شمار زیادی از دانشجویان کرد بە صفوف حزب دمکرات هستیم.
پس از گذشت ٥٢ سال از شهادت “کاک اسماعیل شریفزادە” و همراهانش، دانشجویان کرد بە صفوف حزب وی میپیوندند تا محقق کنندەی اهداف آزادیخواهانە و ملی جنبش پرشکوە سالهای٤٦-٤٧ باشند.
اتحادیەی میهنی دانشجویان کرد در چنین روزی کە همزمان است با سالروز شهادت دانشجو و سرکردەی دمکرات، “کاک اسماعیل شریفزادە”، بر تداوم روح سرکش مبارزات دانشجویان کرد پافشاری کردە و جنبش پیشرو دانشجویی را نیروی محرکەی اصلی جامعە کردستان برای مقابلە و رویارویی علیە اشغالگران میداند.
اتحادیەی میهنی دانشجویان کرد
١٢ اردیبهشت ١٣٩٩ خورشیدی