گونەی جمعیتی انسان کە شامل دو بخش زن و مرد شدە است، در صورت حذف هر یک از این بخش ها تعریف جامع جامعەی انسانی را خدشەدار میکند. در تئوری جامعە شناسانەی جمعیت انسانی، هرگونە ابزار تولید، سیاست، فرهنگ و غیرە کە لازمەی حیات و بقای آن است، بایستی بطور مساوی و یکسان در دو بخش انسانی تقسیم و ارائە شود. بدیهی است کە در عینیت جمعیت انسانی این مسئلە بە مراتب ملموس تر و بحث برانگیزتر است. چە در جوامعی کە تنوع حالات مردسالارانە سبب درجا زدن و سکون سیر طبیعی حرکت جامعە می شود، چە در سیستم آموزشی آن کە اجتماع را بە عقبگرد وا میدارد. چرا کە فلسفەی جامعەی انسانی بدون تعریف، تبیین و تعیین جایگاە زن و نقش او در میزان مشارکت جمعیت بشری در ابعاد گوناگون اجتماعی و غیرە امکان ناپذیر است. بە عبارت سادە تر حذف نقش یا کمرنگ نمودن بالانس حضور زنان و تاثیرگذاریشان، چنین اجتماعی را دچار خلل و آسیب های متنوع میکند. چە بسا در حالت شدیدتر این وضعیت، چنین گروهی انسانی با تهدید کاهش جمعیتی و رویدادهای دیگر روبرو شود. این نکتە دور از ذهن نماند کە حالت برعکس این مسئلە نیز مصداق گفتەهای قبلی است، با این تفاوت کە عینیت آن در تاریخ حیات بشر بە ندرت قابل یافتن است.
با چنین دورنمایی در مباحث جامعە بشری، عدم ارزیابی دو طیف جمعیتی زن و مرد از اشکالات اولیەی هر کاوش و پژوهشی بە حساب می آید. در این گفتار بر آنیم کە نگاهی کلی بە نقش زنان در زیر ذرەبین حیات سیاسی ملت کرد بیاندازیم.
در تاریخ ملت کرد، زنان از دیرباز در فعالیتهای تولید اقتصادی و فرهنگی بطور مستقیم و غیر مستقیم نقش بسزایی داشتند، اما در مشارکتهای اجتماعی، سیاسی و اداری کمتر ردپایی از خود بجای گذاشتەاند. ناگفتە نماند کە چنین وضعیتی برای زنان در داخل ایران و کشورهای منطقە نیز نمایان بود و بە عنوان یک عرف ضمنی در قراردادهای اجتماعی-سیاسی رخنە کردە بود.
در جریانهای حق طلبانە و آزادیخواهانەی ملت کرد در هر بخش از کردستان کە برای احقاق حقوق مسلم انسانی و جمعیتی و ملی خودشان بپا خواستەاند نقشی از حضور و فعالیت چشمگیر زنان نیست. در سال ١٣٢٤ شمسی مصادف با ١٩٤٥ میلادی با تاسیس حزب دموکرات کردستان و اعلام جمهوری کردستان، زنان در ابعاد وسیع اجتماعی-سیاسی از حق و حقوق اولیە و پیشرفتە بە ترتیب برخوردار گشتند و در فضای ایجاد شدە همچون مردها، فعالیتهای خود را در عرصەی عمل بە بوتەی اجرا گذاشتند. در این برهە تاریخی هرچند جمهوری کردستان طول عمرش بیشتر از یک سال نبود، لیکن با ایجاد تغییرات بنیادین در ساختار اجتماعی و حقوقی زنان در زیر بیرق حکومتداریش، بەطور فزایندە و گستردەای زنان را از بند محدودیتهای موجود و متنوع آزاد کرد و میادین حضور و نقش فعالیتشان را بیش از پیش وسعت بخشید. بدیهی است کە چنین فضای ایجاد شدەای برخواستە از عمق روح جامعە آن زمان بودە کە بدلیل عدم قدرت و امکان مدیریت ملت کرد بر خودش، این مهم تا بدان لحظە میسر نشدە بود. در این برهە میتوان بە ایجاد تشکلها و انجمنها در راستای حمایت از زنان مثال اتحادیە زنان، نهضت های سواد آموزی، امکان حضور و سهیم شدن در جنبش سیاسی کرد برای آنها بە طور بی سابقەای فراهم شد. بە عنوان نمونە سخنرانی و فعالیتهای تاریخی همسر پیشوا قاضی محمد( رئیس جمهور وقت جمهوری کردستان) و خدیجە مجدی برای ایجاد شور و شوق بالقوە زنان و دخالت دادن هرچە بیشتر آنها در امورات جمهوری، شکل گرفتن آزادیهای اجتماعی بدون تبعیض، ایجاد حق انتخاب در امور و احوال شخصیە و موارد بیشمار دیگر اشارە نمود. با قیاس این تحولات عظیم در چارچوب جمهوری کردستان در راستای باور بە احقاق و اعمال حقوق زنان و برابری آنان با مردها؛ با دوران قبل از آن و حکومت مرکزی وقت و کشورهای همسایە، روح عدالتخواهی و برابریخواهانە در آینە اعمال جمهوری کردستان و پیش قراولان احقاق حقوق ملی کرد خودنمایی میکند. میتوان بە چند نمونە از این قبیل مسایل اشارە نمود بە مانند شعری تحت عنوان (( مکالمە خواهران و برادران)) منتشر شدە در نشریە مشهور و معروف نیشتمان (میهن) بە شمارە (٤-٢٣)؛ خواهری بە برادرش میگوید همە مردم آزاد شدەاند و دیگر او ستم و زیردستی را نباید بپذیرد. درج شعری از حیران دونبلی، شاعر کرد در شمارە (٣٠-٢٩) و دعوت از زنان برای نقش آفرینی در این جنبش ملی بر حق بود. این روح برابری و عدالتخواهانەی خلق کرد در قانون اساسی جمهوری کردستان نیز تجلی یافتە بود؛ همانند فصل چهارم، بند ٢١ کە بیان میدارد: زنان باید در همەی امورات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ازحقوق برابر با مردان برخوردار باشند. از منظر حقوقی-سیاسی این قانون حد نهایت برابری را انعکاس میکند.هرچند کە جمهوری کردستان در اول مسیر تجربەی حکومتداری و عملی کردن افکار و عقاید برخواستە از خواستها و نیازهای اساسی و انسانی ملت کرد بود، لیکن با ایجاد بستری مناسب بە نسبت اوضاع و احوال درون جامعە موردنظر و توانایی های موجود، بذر حقوق روای زنان را در همە ابعاد جامعە بدرستی کاشت. زنان نیز این موقعیت را بە خوبی درک و از آن حمایت کردند؛ بطوریکە در این مسیر رفتە رفتە سکان امور مربوطە از این دست قضایا را خود بدست گرفتند. بعد از جمهوری کردستان عقربە یکسان سازی حقوق زن و مرد در شرق کردستان (کردستان ایران) دیگر عقبگرد نکرد و این مسیر در طی دوران تا بە اکنون همە گیرترو تخصصی تر شدە است. همچنین جوانب بیشمار دیگری از وظایف زنان، مسئولیتشان را موضوع بحث کردە است. زنان در قیام ملت کرد و حزب دموکرات کوردستان دوشادوش مردان در میادین سیاسی-نظامی و غیرە، نقش و حضور خود را برجستە تر کردند؛ تا بدانجا کە در این چند دهە فعالیت خود را از لحاظ فرهنگی، مدنی، سیاسی و اقتصادی گستردە تر کردە اند و بە عنوان بخشی از نمایندگان ملت نقش آفرینی می کنند؛ همچون مردان توسط رژیم جمهوری اسلامی مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، دستگیر میشوند و برایشان حکمهای سنگین حبس صادر می شود. زهرا محمدی،سهیلا حجاب، فریدە ویسی بە همراه شوهرش سیروس عباسی، زهرا جمالی، آنیسا جعفری مهر، مهربان کشاورزی و بسیاری دیگر نمونە بارز این مسئلە هستند.
این شکل از حضور زنان در دهەهای بعد، ابعاد جدیدی بە خود گرفت، تا جایی کە زنان بە رهبری حزب ملی-مردمی دموکرات کردستان راه یافتند و در تجاوز موشکی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی بە پلینوم حزب، دو تن از زنان انقلابی و پیشاهنگ ملت کرد بە نامهای نسرین حداد و سهیلا قادری بە صفوف شهدای راه آزادی پیوستند و زنان بیشمار دیگری بە سختی زخمی شدند. در انقلابهای هویتخواهانە و آزادیخواهانە اقسا و نقاط جهان، کمتر جریانهای مبارزاتی یافت می شوند کە زنان در بن بست های ایجاد شدە در طول حیات اجتماعیشان، بطور چشمگیر و یکسان در همە جنبەهای مبارزاتی برای ملتشان حضور گستردە و تاثیرگذاری داشتە باشند. هر چند در متون ادبی-تاریخی خلق کرد همیشە مقام زن ارج نهادە شدە است و در مراسمات ملی و فرهنگی این موضوع مبین این مطلب است، اما بدلیل فقدان حکومتی از جنس خواستها و باورهای ملت کرد، این قضیە امکان عینیت یافتن در قشرهای مختلف جامعە را پیدا نکردە و حقوق بر حق آنان بە رسمیت شناختە نشدە است. چرا کە حکومتهای مرکزی ایران یکی پس از دیگری اعتقادی بە چنین آرایش اجتماعی-سیاسی زنان در کنار مردان نداشتەاند و آزادی زنان، برخورداری آنان از مشارکتهای گوناگون در سطح مملکت را از دیدگاه مردسالارانە بررسی و تعیین میکردند. بە عنوان نمونە در دوران پهلوی یکسری اجبارها بە عنوان حق زن بر او تحمیل شد کە ظاهرا رنگ آزادی و یکسانی بە خود داشت اما در واقع بر خلاف جریان عرف موجود در جامعە بود. اکنون نیز رژیم جمهوری اسلامی با تعاریف مبنی بر عقاید و ایدئولوژی خاص خود، عرصە را دو چندان بر زنان ملیتهای ایران تنگ نمودە و آشکارا حریم اولیە حقوقی-اجتماعی آنان را مورد تعرض و محدودیت قرار میدهد؛ چە در بسیاری موارد حالت توهین و تحقیر بە خود گرفتە است.
هم اکنون نیز زنان ملت کرد نە تنها برای احقاق هرچە بیشتر حقوق خود تلاش می کنند؛ بلکە بە عنوان سرمایە ای عظیم در راە رسیدن بە خواستەهای ملی هموطنانشان در همەی جنبەهای مبارزاتی ( مبارزات مدنی، سیاسی، فرهنگی، محیط زیستی و غیرە)، در داخل حزب دموکرات کوردستان، یا از طریق اتحادیە زنان و اتحادیەهای مستقل و مسیرهای دیگر حضوری فعال دارند، کە نە تنها در خط مشی سیاست گذاریهای کلان در جهت تحقق خواستەهای ملت کرد نقش تعیین کنندەای دارند، بلکە حضورشان بخش جدایی ناپذیر و لازم و ملزوم حرکت ملی-دموکراتیک خلق کرد در تداوم این مسیر تا رسیدن بە سرحدات قلل آزادی و استقرار دموکراسی در کردستان ایران است.