علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شامگاە یکشنبە ١٩ دیماە(٨ژانویە) در سن ٨٢ سالگی جان داد.
هاشمی رفسنجانی یکی از با نفوذترین و قدرتمندترین شخصیتهای جمهوری اسلامی طی حاکمیت این رژیم بود. وی در بر روی کار آوردن و استقرار رژیم جمهوری اسلامی و همچنین در دهەی نخست حیات این رژیم، از سویی در از میان برداشتن نیروهای سیاسی و از سوی دیگر در جنگ خانمانسوز با حکومت وقت عراق، بسان شخصیت دوم جمهوری اسلامی، نقش اساسی در رهبری این رژیم داشت. وی همچنین از نقش بازر ، کلیدی و عمدەای بەعنوان عضو”شورای انقلاب” و سپس ریاست دو دورەی مجلس شورای اسلامی در طراحی و اجرای سیاستهای کلان نظام برخوردار بود. قرابت و نزدیکی رفسنجانی بە خمینی و اعتماد رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی بە توانمندیهای وی، موجب گشت خمینی در سالهای اواخر جنگ با عراق، فرماندهی کل نیروهای مسلح رژیم را بە رفسنجانی بسپارد.
رفسنجانی پس از مرگ خمینی، راە را برای رسیدن خامنەای بە رهبری جمهوری اسلامی هموار ساخت و خود نیز دو دورەی متوالی پست ریاست جمهوری را در اختیار گرفت. کارنامەی سیاە دو دهە حاکمیت هاشمی رفسنجانی در بالاترین ردەهای حکومتی، بویژە در مقام ریاست جمهوری از سویی و از سوی دیگر، در نتیجەی گسترش جنبش آزادیخواهی و اصلاحطلبی، و بگونەای محدود فضای باز سیاسی بر این رژیم تحمیل گشت و فعالان سیاسی و رسانەای متهور و بیباک، کارنامەی سرشار از فساد و جنایت دستگاەهای دولتی، خصوصأ، وزارت اطلاعات و نهادهای سرکوبگر دوران ریاست جمهوری رفسنجانی را بە نقد کشیدە و افشا ساختند. قتلهای زنجیرەای در داخل و ترور رهبران و مبارزان اپوزسیون ایرانی در خارج از کشور، بویژە ترور دو دبیر کل حزب دمکرات و یارانشان، زندەیادان، دکتر قاسملو و دکتر شرفکندی، بیانگر بخش اندکی از کارنامەی سیاە رفسنجانی در آن اوان است. بر اساس تحقیقات دستگاە قضایی کشور آلمان و رأی صادرە از سوی دادگاە میکونوس در خصوص پروندە ترور دکتر صادق شرفکندی و یارانش؛ رفسنجانی از تصمیمگیران و آمران اصلی این عملیات تروریستی و همچنین ترور دکتر قاسملو و اکثریت دیگر ترورهای خارج از کشور بودەاست. افشای ماهیت واقعی و ضدمردمی این بەاصطلاح “سردارسازندگی”، کافی بود تا وی در داخل کشور نیز آفتاب اقبالش غروب کند و بار دیگر نە با آراء مردم و نە با انواع تقلبات و ترفندهای انتخاباتی، قادر باشد بە مجلس راە یابد و یا بە مقام ریاست جمهوری برسد. با این وصف مخالفت جناحهای درونحکومتی با رفسنجانی در دهەی سوم و چهارم حاکمیت جمهوری اسلامی نیز تا حدودی در بە حاشیە راندن و دور نمودن وی ارکان اصلی قدرت دخیل بودند
اگر وارثان و سردمداران کنونی رژیم جمهوری اسلامی، شخصیت، حیات و مرگ رفسنجانی را با میزان خدماتی کە وی بە بقای این رژیم کردەاست میسنجند و از مرگش در رنجند، در مقابل مردم ایران بطور عام و بویژە مردم کردستان و حزب دمکرات کردستان اعدام و تحت شکنجە بە قتل رسیدن فرزندانشان، سیاستهای سرکوبگرانەی این رژیم، ترور رهبران و مبارزان کرد، نقض ابتداییترین حقوق و آزادیهایشان، تاراج و تطاول سرمایەهای کشور و اجرای صدها و هزاران طرح و برنامە مغایر با مصالح و منافع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم ایران را کە شخض رفسنجانی در مقام حکومتی و در دوران اقتدارش، نقش اساسی در عملی ساختن آنها داشتە است را بەعنوان معیار و میزان سنجش کارنامەی سیاسی و دوران سردمداریش قرار میدهند.
تاریخ با صداقت و از روی وجدان در مورد شخصیتها و حاکمان قضاوت میکند. اگر شخصیتی چون آیتاللە منتظری سرانجام نتوانست در برابر جنایات سردمداران رژیم در کشتار فرزندان دربند مردم ایران ساکت باشد و جایگاە قائممقام رهبری(جانشین خمینی) و مصالح شخصی آن زمان و آیندەی خود را در ازای موضعگیری شرافتمندانەی خود قربانی کرد و تا هنگام درگذشت بە دلیل این اقدام در حصر خانگی، انواع فشار و هتک حرمت قرار گرفت، رفسنجانی هیچگاە، حتی آن هنگام کە بە حاشیە راندە شدە بود نیز، بە مخالفت با مصالح این رژیم جنایتکار برنخاست و حاضر نشد از سیاستهای ضدمردمی جمهوری اسلامی و سرکوب ددمنشانە مردم انتقاد کند. کارنامەی حاکمیت وی اگر در راستای حل و فصل بسیاری از معضلات و مشکلات اقشار و طبقات مردم و خواستهای مشروع خلقهای ایران نبودەاست، در مقابل سرشار از توطئە و ترفند و سیاستهای حیلەگرانە بە هدف سرکوب مردم و سرپوشنهادن بر سیاستهای ضد مردمی این رژیم است.
حزب دمکرات کردستان با توجە بە این واقعیات بر این باور است مرگ رفسنجانی هر تأثیری هم بر رقابت و کشمکش جناحهای درون حاکمیت و آیندەی جمهوری اسلامی داشتە باشد و رژیم آن را بسان ضایعەای برای خود محسوب دارد، برای تودەهای مردم و کشور ایران مرگ وی بەهیچوجە ضایعە نیست. از دیدگاە ما و همەی آزادیخواهان ایران، آنچە مایەی تأسف است این است کە رفسنجانی و سایر سران این رژیم، بدون آنکە در دادگاهی مردمی و عادلانە محاکمە شوند و ناچار از پاسخگویی بە جنایات دوران اقتدار و حاکمیتشان باشند، میمیرند.
حزب دمکرات کردستان
دفتر سیاسی
١٩ دیماە ١٣٩٥
٩ژانویە ٢٠١٧میلادی