برگردان: آزاد کریمی
اخیرا پس از توافق طرفهای مذاکره کنندهی پروندهی اتمی ایران در لوزان سویس بر سر ایجاد زمینهای با هدف رسیدن به یک توافق اصولی دربارهی موضوعات اصلی مورد مناقشه در قضیهی فعالیتهای هستهای ایران که مورد پسند تمامی طرفهای درگیر باشد، بدنبال مراجعت هیأت مذاکره کنندهی ایرانی، در برخی از شهرها و نواحی ایران مردم به پایکوبی و ابراز شادمانی پرداختند.
دولت جمهوریاسلامی شادی مردم را “نشانهی رضایت ملت از موفقیت هیأت مذاکره کنندهی ایرانی” تعبیر کرد. پرسش اینجاست آیا شادی وخوشحالی برای پیروزی دولت ایران در مذاکرات اتمی بوده است یا این ابراز احساسات ناشی از ایجاد امیدواری در جهت رفع تحریمهای اقتصادی و رهایی از وضعیت ناهنجار اقتصادی است که در خصوص پروندهی اتمی بر آنها تحمیل شدەاست؟
همانطور که میدانیم حدود ١٢ سال است کشمکشی میان غرب و ایران آغاز شده و تاکنون در پایتختهای ١٢ کشور مختلف، مذاکرات دامنهداری در اینباره انجام شدەاست.
هدف غرب در این مذاکرات جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی است چرا که واقعیت آنستکە مطابق اصول و قوانین جمهوریاسلامی و گفتەها و اظهارات رهبران این نظام، رژیمی از این دست قابل اعتماد نیست تا بتواند دارای سلاح اتمی باشد و از دیگر سو، ایران، براساس باورها واصول اعتقادی یادشده میخواهد “امالقرای جهان اسلام” تحت لوای مذهب شیعهی معتقد به ولایت مطلقهی فقیه باشد و از بدو تأسیس جمهوریاسلامی و رسیدن به قدرت در ایران، برنامه و پلان صدور انقلاب به خارج ازمرزهای ایران یکی از اصول بنیادین و سنگبنای سیاست خارجی جمهوریاسلامی بوده و تداوم این سیاست نهتنها باعث پیشرفت ایران و اعتلای سطح معیشت مردم نشده، بلکە بویژە در دو سه سال اخیر به علت سرپیچی جمهوریاسلامی از قوانین مرتبط با ممنوعیت غنی سازی اورانیوم بر مبنای توافقات بینالمللی و احتمال دستیابی قریبالوقوع ایران به سلاح اتمی، تحریمهای اقتصادی متعددی ازسوی آمریکا و اتحادیهی اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد و چند کشور دیگر علیه ایران وضع شد و این تحریمها تأثیر مستقیمی بر وضعیت زندگی مردم بر جای گذاشتەاست.
در حیات بشری دیرزمانی است این موضوع که اقتصاد زیربنای ایجاد جوامع مختلف میباشد، اصل اثبات شدەای است. به همین دلیل میتوانیم بگوییم کە اغلب گرفتاریهای داخلی هر جامعهای ریشه در وضعیت اقتصادی نابسامان آن دارد. بیکاری، طلاق، اعتیاد به مواد مخدر، انحرافات اخلاقی وحتی قتل و سرقت رابطەی مستقیمی با وضعیت نابسامان اقتصادی دارد که مسئولیت بیواسطهی آن بر گردهی سیستم فرمانروایی و دولتی آن کشور استواراست.
همانطور که اشاره شد محاصرهی اقتصادی غرب علیه ایران به علت رویارویی این کشور با آنها بر سر مسألهی هستهای و دستیابی به سلاح اتمی و همچنین هزینهی گزاف به سبب دخالتهای جمهوریاسلامی و نظریەی صدورانقلاب به خارج از مرزهای ایران، بر مردم و کشورایران تحمیل شده است و از سوی دیگر سیاستهای غلط اقتصادی در٣٦سال گذشته، اقتصاد ایران را به سمتی کشانده که این کشور توانایی لازم برای صادرات و واردات و تأمین مایحتاج اولیهی زندگی مردم را از دستبدهد.
برای نمونه بهای ریال ایرانی در مقابل ارزهای خارجی به اندازهای سقوط کردەاست که توان خرید مردم عادی برای تهیهی لوازم اولیهی زندگی روزانه تقلیل یافته وآنها را دچار مشکل نموده است و از دیگرسو ناپایداری وضعیت امنیتی جمهوریاسلامی موجب عدم سرمایهگذاری بانکها و شرکتهای خارجی و سرمایهداران در ایران شدە و این به یکی از عوامل مهم بالا رفتن آمار بیکاری روزافزون تبدیل شدەاست، چنانچه ایران در ردهبندی آمار بالای بیکاری درکشورهای مختلف جهان، مقام اول را از این حیث دارامیباشد. در حالی که ایران کشوری ثروتمند و دارای منابع سرشار طبیعی جهت کشاورزی و مقادیر معتنابهی از معادن زیرزمینی است که اگر یک دولت دمکراتیک و مردمی ادارهی امور را در دست داشتەباشد، میتواند با بهرهوری این ثروتهای خدادی در جهت ایجاد امنیت شغلی و اشتغالزایی گامهای اساسی بردارد.
همانطور که پیشتر ذکر گردید اقتصاد هر کشور معرف میزان ثبات قدرت آن مملکت است. ازاینروست هرگاه وضعیت اقتصادی به دلیل سیاستهای غلط دولت دچار نابسامانی میگردد، آمار بیکاری سیر صعودی میپیماید و هنگامی که دامنهی بیکاری از حدود معمول متعارف فراتر میرود بر معیشت مردم تأثیر مستقیم میگذارد و به تبع آن آمار طلاق و اختلافات خانوادگی افزایش مییابد و هنگامی که زوجین به علت وضعیت دشوار اقتصادی با جدایی و طلاق مواجه میشوند و اولین قربانی این وضعیت ناهنجار نیز کودکان هستند که درجامعهای با این وضعیت بحرانی به سرنوشتی ناگوار و نامعلوم دچارمیشود.
جدای از این، وضعیت پیچیدهی اقتصادی پیش آمدهی کنونی، فقر و بیبضاعتی را گسترش داده و بیماریهای اجتماعی نظیر اعتیاد به مواد مخدر، فساداخلاقی و سرقت و جیببری در جامعه اشاعه مییابد که متأسفانه به دلیل سیاستگذاری اشتباه جمهوریاسلامی در ادارهی کشور انواع مصائب و گرفتاریها گریبانگیر مردم ایران شدەاست و مردم از این وضعیت نابسامان خسته و نالان هستند.
و سرانجام اینکه جای خود دارد این پرسش دوباره مطرح شود که با اوضاع بههم ریختهی جامعهی ایران از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی، مردم ایران حق دارند به این دلخوش باشند که نمایندگان دولت در مذاکره با دنیای غرب بر سر مسألهی هستهای به پیروزی دست یافتهاند یا از این جهت به پایکوبی و شادمانی میپردازند که میپندارند ممکن است با تفاهم هستهای ایران و کشورهای١+٥ ، محاصرهی اقتصادی علیه ایران برداشته شده و درهای امید به روی مردم ایران گشوده شود و آن وقت جانی تازه بر پیکر اقتصاد نابسامان و وضعیت معیشتی مردم دمیده شود و از این وضعیت بحرانی اقتصادی که در نتیجهی سیاستهای غلط جمهوریاسلامی بوجود آمده است، رهایی یابند.
شاید شق دیگری درمیان باشد، از این منظر که هم مسئولان ایرانی و هم نمایندگان کشورهای ١+٥ اظهارات متناقض ابرازمیدارند و هر کدام از آنها تعابیر متفاوتی از بیانیهی سیاسی لوزان را برای اطلاع عمومی ارائه میکنند تا جاییکە حتی علی خامنهای میگوید: به من تبریک میگویند درحالی که هیچ خبری نیست!
اینطور مینماید کە وی از رویهی مذاکرات و نتیجهی حاصله از آن ناراضی باشد، چراکه دستیابی به سلاح اتمی مطمح نظر وی بوده است و این خواستەی وی عملی نشدەاست. ولی برداشت مردم چیز دیگری است و درست برعکس خامنهای آرزو دارند کە پایان مذاکرات منتهی به گشودن فضایی باشد که از این وضعیت اقتصادی ناهنجار رها شوند.
درشمارهی٦٥٤ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است