هیچ چیز از “افسردگی سیاسی” برای ملتی زیردست کشندەتر نیست. زیرا افسردگی سیاسی کە نتیجە عدم امید بە آیندە است، آرمان را محو میکند. هنگامی آرمان و آرزوهای یک ملت از بین رفت، بەطور مداوم آن ملت رو بە زوال میرود!
ملت کورد در کوردستان ایران در چند مقطع بەنوعی دچار این افسردگی شدە است. اما بدلیل تغییر و تحولات در این مقاطع و آمیختگی با رنسانسی هویتطلبانە را در زندگی سیاسیش بخود دیدە است، سپس از این آزار کشندە نجات یافتە است.
در واقع افسردگی سیاسی نوعی اتمیزاسیون است کە برعکس آن واقعیت دارد. اتمیزاسیون عبارت است از خوردکردن و ریزکردن هر نوع مادەای بمنظور ذرات تشکیل دهندەش یعنی اتم، بعنوان کوچکترین ذرات تشکیل دهندە هر مادە کە بەشیوەی جدا و رها وجود دارد. جین شارپ اصطلاح اتمیزە را بە واقعیت برخی جوامع جهان سوم انتقال میدهد. بە تعبیر شارپ اتمیزە شدن در چهرەی جوامع جهان سوم نمایان است، یعنی ذرە ذرە شدەاند. بە نوعی یعنی توانایی و همکاری آنچنانی را برای اهداف مشترک با هم ندارند. پیامد اتمیزاسیون منجر بە تضعیف مردم و سپس امید و اعتماد بەنفس و نیرو و انرژی مردم از بین میرود. دقیق این اتمیزە شدن را میتوان در میان احزاب سیاسی پیدا کرد.
احتمالا تأسیس جمهوری کوردستان حتی قبل از آن یعنی تأسیس کومەلەی ژیکاف، مبارزەی مسلحانەی سالهای ٤٧-٤٦ و دوران انقلاب خلقهای ایران از مهمترین مقاطع این آمیختگی رنسانسی باشند کە سپس سبب گسترش این افسردگی سیاسی و اتمیزەشدن در بازەی زمانی ویژەای شدند! بدین منظور میگویم رنسانس، زیرا تأثیرگذاری این رویدادها جدا از عصر خودشان تاکنون بە شیوەای وسیع، در سطح تئوریک و فکری و حتی میدانی همچنان ادامە دارد. نە تنها در کوردستان ایران بلکە در دیگر بخشهای کوردستان! مشخص است، بیشک حزب دموکرات برازندەی این دستاوردها و افتخارات است.
حزب دموکرات طی ٧٧ سال مبارزە اگر ٣ سال کوملەی ژیکاف را بەحق بە آن اضافە کنیم ٨٠ سال مبارزە، حزبی بودە کە تاکنون هیچ سازمان سیاسی در هر چهار بخش کوردستان نتوانستە است دستاورد و افتخارات این حزب را داشتە باشند. بدون شک نمایانترین این دستاوردها تأسیس جمهوری کوردستان (مانند مرحلەی دولت- ملت) بود. بر اصل گفتمانی ملی کە تمامی کلید واژەهایش برای این هویتخواهی کە بە باد فراموشی سپردە شدە بودند دستکم در میان مردم گم شدە بود. کلیدواژەها این گفتمان عبارتند از: پیشمرگە، شهید، پرچم، استقلال، جمهوری و… این گفتمان بەطور مستقیم و غیرمستقیم تاکنون بر دیگر گفتمان بخشهای کوردستان مسلط است.
علیرغم این دستاوردها کە بعنوان رنسانس در خصوص آن بحث کردیم، بااطمینان هیچ حیزب کوردی بە اندازەی حزب دموکرات با فجایع روبرو نشدە است. از پایان جمهوری کوردستان و از اعدام پیشوا گرفتە تا سرکوب بیرحمانەی جنبش سالهای ٤٧-٤٦ انشعاب و انشقاق و شهادت رهبران کاریزماتیک و همچنین وضعیت افسردگی سیاسی کە اکنون تحمیل شدە است.
اما جدا از این فجایعی کە بەسرش آمدە و علیرغم دستاوردهای کە کسب کردە است، حزب دموکرات “مسئولپذیر”ترین حزب در تاریخ ملت کورد است. این احساس بەمسئولیت بە تعبیر شهید گرانقدر دکتر قاسملوو، بزرگترین“سرمایەی اجتماعی” را در میان مردم کوردستان ایجاد کردە است. اگر این محبوبیت بینظیر را در بین مردم کوردستان ایران نداشت و حامی این ملت نبود، خیلی وقت بود از بین میرفت. رابطەی میان حزب دموکرات و مردم کوردستان از همان بدو تأسیسش تاکنون جدا از بعد استقلالطلبانەاش بەعنوان جنبشی ملی دموکراتیک، نقطە عطفی بینظیر در آن نمایان است کە بیشتر اوقات توام با داستان و افسانە است و این بە رمز ماندگاری حزب دموکرات در دل و ذهن مردم کوردستان مبدل شدە است.
اما در حال حاظر، در واقع این حزب اکنون در هر دو بعد فکری و سازمانی ملزم بە بازنگری است. هم بە لحاظ گفتمانی و هم از منظر مؤسساتی، بەخصوص پس از انقلاب خلهای ایران جدا از دهەی ٨٠ میلادی، این بحراها بیشتر نمایان شدەاند. اما آنچە میتواند امیدبخش باشد دو پتانسیل بزرگ یکی در داخل حزب دموکرات و دیگری کوردستان ایران است کە میتواند سبب رهایی از این بحرانها شود.
نخست عبارت است از توانایی و پتانسیل داخلی حزب دموکرات و اصلاح و رویکردی انتقادانە در یک دهە نیم گذشتە. همچون شهید بزرگوار دکتر قاسملو میگوید:” پیشقدمی و صفت مبارزهجووی یک حزب سیاسی از این نشأت میگیرد کە چگونە بە اشتباهات گذشتە خود پی ببرد، یک حزب سیاسی نباید از این بترسد با پی بردن بە اشتباهات خود دشمن را خرسند کردە یا میزان اعتمادش کم میشود. برعکس اعتراف بە اشتباهات میزان اعتمادش را در میان مردم بالا میبرد و “جدیت” و “مسئولیت”پذیریش را نشان میدهد. این دقیق تجاربی است کە رهبری حزب دموکرات باید بدان اهمیت داده و برایش ارزش قائل شود و اگر از انتقاد بعنوان پدیدەای عادی نگاە نشود و مفهوم مدارا کردن با یکدیگر بکلی آمیختە نشود، احتمال دوبارە شدن تجربیات تلخ وجود دارد.
دوم همچون پیشتر بدان اشاره کردیم حزب دموکرات دارای جایگاە ویژە و خطیر اجتماعی و سیاسی در داخل کوردستان میباشد. بعنوان نمونە آخرین انشعاب این حزب، مردم کوردستان نە آن را قبول و نه از آن پیروری کرد. برای همین بطور آشکار نوعی افسردگی سیاسی و اتمیزە شدن مردم چە در داخل و چە در خارج بە چشم میخورد. هرچند در خصوص این وضعیت ملت کورد در کوردستان ایران در بسیاری از زمینەها فعال و پیشقدم بودەاند و حتی بەمنظور پشتیبانی از حزب- در مورد موشکباران قلعه- حماسەی ٢١ شهریورماە را آفریدند. اما فشارهای مردم بر هر دو طرف حزب دموکرات نشاندهندەی این واقعیت بود کە مردم کوردستان دو دموکرات را نمیخواستند!
حزب دموکرات بدلیل این پتانسیل کە در درون دارد و برای اینکە اتحاد مجدد اینبار و مانند اتحادهای قبلی نباشد، باید انتقاد و حتی بیان نظرات تند را بە مکانیسم اجرایی حزب مبدل کند. حزب دموکرات فقط متعلق به دبیرکل، دفترسیاسی، کمیتەی مرکزی، کادر و پیشمرگە نیست… دموکرات همانگونه که از همان بدو تأسیس برای تمام مردم کوردستان بود، اکنون باید دکترین اصلیش این باشد کە بە چتری برای همگان تبدیل شود و از یک حزب بزرگتر نمایان شود!
در آخر بە ابتدای موضوع برمیگردم و امیدوارم اتحاد هر دو طرف دموکرات با در هم آمیختگی با رنسانسی بە منظور از بین بردن افسردگی سیاسی و محو اتمیزە شدن جامعە کوردستان و جنبش ملی کورد شود.