طی هفتەهای اخیر خبری همراه با تصاویر یک دختر جوان اهل “مهاباد” در فیسبوک منتشر شد مبنی بر اینکه: “فریناز خسروانی” کارمند “هتل تارا” در مهاباد از طبقهی چهارم این هتل سقوط کرده و جانش را از دست دادهاست، همچنین “نادر مولودی” مدیر هتل تارا در کشته شدن این دختر دست داشتهاست ومیخواسته برای اخذ گواهینامهی “درجهی پنج ستاره” برای هتل خود، از فریناز به عنوان طعمه برای سوءاستفادهی جنسی بازرسی که برای بازدید از هتل و بررسی وضعیت هتل برای ارتقاء درجهی ستارهی هتل به آنجا آمده بود سود برده، اما فریناز تن به این خفت نداده و به ناچار خود را از پنجرهی هتل به پایین پرت کرده و جانش را از دست دادهاست. گفتە میشود کە بازرس مذکور از ترکهای اهالی تبریز بوده و از مهرههای وزارت اطلاعات رژیم میباشد.
پخش این خبر در شبکههای اجتماعی واکنش خشم آلود مردم را به دنبال داشت و بلافاصله موجی از نارضایتی اجتماعی را براه انداخت. علت اصلی انعکاس وسیع این خبر به جز مرگ فجیع فریناز (خودکشی ـ قتل)، به میان آمدن نام یک مأمور ادارهی اطلاعات در ماجرای مرگ این دختر بود.
به هرحال پس از آنکه مردم بسیاری به طور خودجوش و بدون آنکه از سوی کسی یا کسانی سازماندهی و یا هدایت شدهباشند، برای ابراز نارضایتی و محکوم کردن این فاجعهی دلخراش، تصمیم بە اعتراض گرفتە و وعدهی خود را عملی کردند و همگی در مقابل هتل تارا تجمع نموده واعتراض و نارضایتی خود را نشان دادند، نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم بلافاصله به طرف هتل تارا هجوم آوردند و تمامی نقاط اطراف هتل را کنترل نمودند و رفتار بسیار تندی در مقابل خشم و عصبانیت مردم ناراضی از خود نشان دادند. البته تا آن زمان هیچ گونه واکنشی ازسوی هیچ یک از مقامات دولتی و حکومتی ایران چه بطور رسمی یا غیر رسمی در این باره نشان دادهنشد، انگارهیچ موضوعی درمیان نبودەاست.
هنگامی که نیروهای امنیتی به سوی مردم تیراندازی کردند و تصاویری چند از زخمیهای مقابل هتل تارا بلافاصله در فیسبوک و سایتهای اینترنتی منتشر شد، طوفانی از واکنشهای خشم آلود براە افتاد و این بحث بلافاصله مطرح گردید که برای همدردی با خانوادهی فریناز و مجروحین اعتراض در مقابل هتل تارا، سایر شهرهای کردستان اعلام نمودند که به خیابانها خواهندآمد. این شایعه نیز منتشر شد که گویا دفتر حسن روحانی رئیسجمهوری ایران با انتشار بیانیهای از نیروهای امنیتی وانتظامی خواسته بود که به سوی مردم معترض شلیک نکنند، اما بعدا گفته شد این خبر صحت نداشته و دفتر روحانی این بیانیه را صادر نکردهاست.
به هرحال با کشته شدن این دختر جوان مهابادی، در مدت بسیار کوتاهی نگاه جهان به ایران و به شرق کردستان دوخته شد. آن نگاهی که گفته میشد هیچ تصویری از کردستان ایران را روئیت نمیکند. دوباره قضیهی کرد در ایران به “موضوع سیاسی روز جهان” مبدل شد. جمهوری اسلامی هرچند شوکه شدهبود، اما درپی سالها تجربه در سرکوب و خفقان مخصوصا در “سرکوب کردستان”، در نهایت عجز و درماندگی و ترس، نیروی نظامی و انتظامی بی شماری به سنندج، مهاباد و سایر شهرهای کردستان اعزام نمود. همچنین برای نمونه با عجله یک برنامهی انحرافی و مبتذل تحت عنوان “یادوارهی کشته شدگان و مزدوران وابسته به رژیم ” براە انداخت که درفرهنگ عرفی و ادبیات مکتوب و فولکلور ملت کرد در تمامی بخشهای کردستان به عنوان “جاش” مشهور هستند و در مورد این کارناوال مضحک ورزشی اعلام نمودند کە مردم سقز به یاد کشته شدگان وابسته به رژیم جمهوری اسلامی به راهپیمایی و کوهنوردی میروند!
گرچه در شهرهای سردشت و سنندج نیروهای امنیتی با مردم معترض درافتادند، اما وضعیت موجود دیری نپایید و با سرکوب بسیار شدید معترضین و محاصرهی گستردەی شهرهای کردستان، رژیم کنترل اوضاع را دردست گرفت. علیرغـم تمامی این رویدادها، احزاب کردستان ایران مخصوصا حزب دمکرات کردستان با انتشار بیانیهای از خیزش مردم پشتیبانی و فاجعهی مصیبت بارکشته شدن فریناز خسروانی را محکوم کرده و از مردم کردستان ایران و تمامی ملت کرد در کلیەی بخشهای کردستان خواستند از معترضین مهاباد و همچنین از خیزش کردستان ایران حمایت و پشتیبانی بعمل آورند. این موضع گیری حزب دمکرات کردستان، گروەهای سیاسی و احزاب بزرگ و کوچک تمامی بخشهای کردستان را در یک جبههی واحد قرارداده و با اعزام نمایندگان بلندپایهی خود به قرارگاە حزب دمکرات کردستان همبستگی، همدردی، پشتیبانی، اتحاد واتفاقنظر ملت کرد در هر چهار بخش کردستان را دربارهی ماجرای مرگ مشکوک فریناز خسروانی و رویدادهای خونبار مهاباد ابراز کرده و از جمهوریاسلامی خواستند سریعا جزئیات ماجرای قتل فریناز را اعلام نموده و همچنین شلیک کنندگان به مردم معترض مقابل هتل تارا در مهاباد را مجازات کنند. همچنین پشتیبانی صریح خود را از تظاهرکنندگان مهاباد و تمامی کردستان ایران اعلام کردند.
از سوی دیگر سازمان “عفو بینالملل” با انتشار بیانیهای از سردمداران جمهوری اسلامی ایران خواست که برای حقوق تظاهرکنندگان و همچنین حق اعتراض مسالمتجویانه احترام قائل شوند و تصریح کرد: ما با دلایل بسیار ثابت میکنیم ایران سابقهی دور و درازی در سرکوب تظاهرکنندگان و معترضان دارد. لازم است جمهوری اسلامی به جای استفاده از قوهی قهریه و نیروی انتظامی، یک هیأت بی طرف را برای تحقیق دربارهی ماجرای مرگ مشکوک فریناز خسروانی مأمور کند.
همزمان با این تحولات، افکارعمومی جهان علیه ایران بسیج شده و عرصه را بر جمهوری اسلامی تنگ نمودند. آژانسهای خبررسانی و رسانههای گروهی در چهار گوشهی جهان به شکلی بی سابقه رویدادهای مهاباد را مخابره و وضعیت کردستان ایران را تحلیل میکردند. برای نمونه کانالهای تلوزیونی بسیار معروف خبری “الجزیره”، “العربیه”،”المستقبل”، “سکای نیوز”، “بی بی سی”، “کانال 2 اسرائیل”، رسانههای ترکیه، عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی و چند کانال تلویزیونی اقلیم کردستان دربارهی اوضاع مهاباد و بطورکلی کردستان ایران خبر و گزارش منتشر کردند.
به هرحال گرچه چند روزنامه و نشریهی وابسته به جمهوری اسلامی ایران موضوع “هتل تارا” را برای سرتیتر صفحهی اول خودانتخاب کردند، اما بە آتش کشیدەشدن هتل تارا در مقابل فاجعهی مرگ غم انگیز کارمند آن یعنی فریناز خسروانی و زخمی شدن چند جوان تظاهرکنندهی معترض و همچنین منعکس کردن این رویدادها از سوی مردم کرد، توجه افکار عمومی جهان را به سوی قضیەی کرد در بخش بسیار مهمی از سرزمین کردستان را که برای ملت کرد و همهی جهان مهم است، معطوف نمود. قضیهی خلق کرد در کردستان ایران همواره به مثابه “پاشنهی آشیل” ایران بوده و تجربه نشان دهندهی این حقیقت است که “قضیهی کرد” در کردستان ایران مختومه نبودە و همچنان مفتوح باقی خواهدماند.
درشمارهی٦٥٦ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است