برگردان بە فارسی :سارم
٢٩سال از ترور دکتر قاسملو گذشت. آمریکا پس از قریب بە سە دهە برای نخستینبار از قول “براین هوک”، مدیر سیاستگذاری وزارت امور خارجە این کشور، رسما” رژیم ایران را بعنوان عامل جنایت تروریستی وین معرفی کرد.
٢٩ سال است جامعە جهانی اعم از دولتها و سازمانهای غیردولتی بە خواست مردم کردستان مبنی بر اینکە دیگر بیش از این بە دولت اتریش اجازە دادە نشود کە پروەندەی این ترور را مسکوت بگذارد، توجە نداشتەاند. کشورهای اروپایی نیز کە اتریش یکی از آنهاست و در اتحادیە و شورا و پارلمانشان عضو بودە و وین، پایتخت این کشور را بە مرکز شماری از مراکز سیاسی و اقتصادی اروپا و جهان تبدیل ساختەاند، پردەپوشی این ترور را کماکان امری عادی محسوب میدارند! احتمالا” تا شمارش معکوس برای سرنگون جمهوری اسلامی ایران آغاز نگردد و صدای درهمشکستن پایە و اساس بقای این رژیم کاملا” بە گوششان نرسد، سکوت و بیتفاوتی خویش نسبت بە سرنوشت پروندەی ترور وین را کماکان حفظ نمایند. اما کردستان ایران، آن بخش از کردستان کە قاسملو نمایندگی و مبارزە و مقاومت مردمش در راە آزادی، دمکراسی و حقوق ملی خویش را بە عهدە داشت، با گذشت سالها نەتنها دکتر قاسملو، مشی وآرمانها و همچنین جنایت ترور این رهبرشایستەی خویش را فراموش نکردەاند، بلکە هر سال بیش از پیش وی را بە رمز و الگوی خویش قرار دادەاند.
دکتر قاسملو تا پیش از ترور شدنش از سوی فرستادگان رژیم ایران در مجامع و محافل ایرانی، منطقەای وجهانی، عمدتا” بعنوان دبیرکل حزب دمکرات شناختە میشد. اما در پی شهادتش بروی میز مذاکرە، طی مدت کوتاهی بە سیمای رهبر شهید یک ملت تحت ستم بدل گشت. درست است کە مبارزە جهت رهایی از ستم ملی، بخش عمدە مبارزە حزبی کە قاسملو رهبری آنرا بە عهدە داشت را تشکیل میداد، این نیز درست است کە مسألەی ملی و حقوق ملی بخش برجستەی اندیشە ودیدگاە و تلاش و مبارزەی دکتر قاسملو در دو دهەی پایانی حیاتش بشمار میرفت، اما هیچکدام از آنها بە اندازەی شهادتش بر سر میز مذاکرە، وی را بە رمز مبارزەی آزادیخواهانەی یک ملت بدل نساختند. آنهایی کە در مراکز قدرت رژیم ایران نقشە ترور این رهبر راطرح ریزی کردند و سپس در شادی و موفقیت توطئەشان، سرمستانە قهقهە زدند، بسیار کوتە بین بودند. آنان بە این امر نیاندیشیدە بودند نرخی کە برای از بین بردن این رهبر میدهند عبارتست از نفرت ابدی مردم کردستان ایران از آنها و رژیمشان. بدیهی است آنها کوتەبینتر ازآن بودند کە بە این واقعیت واقف باشند کە از بین بردن رهبر و نمایندەی مبارزە حقطلبانەی یک ملت از طریق توطئە و نیرنگ، آنهم در حالیکە بە استقبال راە حل مسالمت آمیزی برای حل مسألەی کرد با رژیم ایران شتافتە است نمیتوانند اززیر بار مسئولیت شانە خالی کنند و اگر این جنانت در اتریش و اروپا و حتی در سطح جهانی نیز آنانرا با مشکل چندانی مواجە نسازد، تاثیرات جنانت در میان مردمی کە دکتر قاسملو رهبرشان بود بشدت متوجە آنان خواهند گشت. اتفاقی نیست کە دکتر قاسملو پس از گذشت ٢٩ سال از شهادتش، برای نسل امروز نە تنها نام ناشناختەی نیست، بلکە اعتقادات و دیدگاهایش، ارزشها و پرنسیبهایی کە وی آنها را وارد مبارزەی ملی و آزادیخواهانەی ملتش کرد و بطور کلی فرهنگ سیاسی غنی او، محبوب و قابل تجلیل هستند و مبارزان امروز علیرغم تفاوت نوع، شرایط، مکان، فعالیت و تنوع حزبی و سازمانیشان، از آنها الهام میگیرند.
دکتر قاسملو دیری بود کە بە یک سمبل بدل گشتە بود، سمبل مبارزەای مشروع و سیمای یک مسألەی دیرینە، مسألەی عدم تمکین یک ملت بە زیردستی و مطالبەی حق آزاد زیستن، سرنوشت خونین قاسملو، پیامی تلخ و در همان حال مسئولیت پذیرانەی برا ی فرزندان ملتش در برداشت کە عبارتست از اینکە کرد در ایران اگر خواستار جدایی و استقلال نیز نباشند، اگر خواستار ابتدییترین حقوق خویش در قالب خودموختاری و در چهاجووب یک ایران یکپارچە باشد، اگر خواهان دوری جستن از دفاع مسلحانە و در پیشگرفتن راە حل مسالمتآمیز باشد، پاسخش از سوی دستاندرکاران رژیم جمهوری اسلامی ایران تنها یک چیز است؛ تداوم فرودستی و بازداشت و ترور و سرکوب. هرچە از رویداد خونین وین فاصلە میگیریم و همگام با آن با ادامەی حیات رژیم تروریستی کە در تهران بر سرکاراست، درستی و واقعی بودن این پیام بیشتر خودرا نشان میدهد، رژیم تروریستی و بطورکلی مقامات جنایتکار این رژیم غیرازجرم جنایت و توطئەی شوم چیزی دیگری برای کردها ندارند. تنها راە چارە آنست کە سرنوشت دکتر قاسملو بەعنوان رهبری کە در راە صلح بشهادت رسید و نیز فرهنگ سیاسی و مدرن وی را راهنمای مبارزەی ملی و آزادیخواهانەی خود قرار دهیم تا بدون شک و دودلی و در اوج قاطعیت تا سرنگونی این رژیم و رهایی مردم کردستان ایران از زیردستی و ستم، بە مبارزەی خویش ادامە دهیم.