در سمینار ”ایران، شهرت و اعتبار، مردم و سرزمین” مشاور ویژەی رئیس جمهور ایران در امور قومیتها و اقلیتهای دینی اظهار داشت کە عراق نەتنها در حوزەی تمدنی ما است، البتە شخصیت و شناسنامە، فرهنگ، مرکز و پایتخت ما نیز هست. وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت امپراطوری ایران کە پایتخت آن بغداد بود دوبارە زندە شدەاست. این موضوع نە تنها بە امروز، بلکە بە دیروز نیز ارتباط دارد بە خاطراینکە جغرافیای ایران هرگز از هم نمیپاشد، پس باید یا با هم بجنگیم یا باید با هم سازش کردە و متحد شویم. ابراز این واژەها از سوی مشاور رئیس جمهور ایران در امور اقلیتهای قومی و دینی موجب سر و صدای زیادی در ایران و کشورهای خاورمیانە همچون مصر، ترکیە، سوریە و حتی عراق شد. برای نمونە ٢١ نمایندەی پارلمان ایران درنامەای کە بە رئیسجمهور ایران ارسال داشتند بە روحانی هشدار میدهند کە سخنان علی یونسی در راستای اظهارات دشمنان جمهوری اسلامی ایران میباشد کە سالهاست مشغول ترسانیدن مردم از اسلام و ایران میباشند و سراغ این عوامفریبیها را میتوان از رسانەهای گروهی و موضعگیریهای آنها گرفت.
علیرغم موضعگیریهایی از این دست، کشورهایی چون ترکیە و عربستان ناخرسندی خود را از موضوعی کە علی یونسی بە میان آوردەاست، اعلام کردەاند و هر کدام از آنها بستە بە دیدگاە خود در رابطە با این قضیە، نگرانی خود را نشان دادەاند. البتە مواضع این کشورها بیشتر از آنکە دربارەی زبان و فرهنگ نژادگرایی باشد، ابراز حس “سنیگری” است چە در سعودی و چە در ترکیە و مصر و حتی در عراق کە دارای دولتی شیعە مذهب است.
اینها کشورهای مستقلی بودە و در سازمان مللمتحد دارای کرسی و نمایندە هستند. اختلاف آنها با ایران دربارەی موضوع” قلدرمآبی ایدئولوژیک” میباشد؛ جنگ میان دو مذهب از یک سرچشمەی دینی یعنی جنگ شیعە و سنی از دین اسلام ، جنگ امامت و خلافت، جنگ عمری وعلوی، جنگ اموی و هاشمی، جنگ کوفە و مدینە و جنگ چالدران دوم پس از پانصد سال. جنگی کە تز “صدور انقلاب” روحاللە خمینی از سال ١٩٧٩میلادی بە بعد آتش آنرا افروختە است و دەها کشمکش و درگیری مستقیم مانند جنگ عراق و ایران و بە اشکال دیگر مانند برپا کردن آشوب و فتنە در لبنان، فلسطین، مصر، سودان، یمن، عراق، آذربایجان، بوسنی، افغانستان، پاکستان، بحرین و حالا بە اوج جنگی سخت خونین مانند “جنگ داخلی سوریە” و بعدا جنگ “داعش” رسیدە کە خاورمیانە را دربر گرفتە است. حال در یمن جبهەی تازەای علیە “سنی”ها گشودە است بە اسم حمایت از”حوثی”های یمن: یک گروە “زیدی” مذهب در شمال یمن کە مدت ١٣٠٠ سال است در آن کشور بە آرامی زیستەاند.
حقیقتی است واضح و مبرهن کە جمهوری اسلامی ایران در تمام جهان برای کارهای تخریبی و تروریستی پایگاە و زمینەی مناسب دارد. ایدئولوژی شیعە کە پیشتر بە نام “اسلام سیاسی” مشغول بازی گردانی در عرصەی سیاست بینالمللی بود و شعارهای آن در تمام کشورهای اسلامی ــ چە شیعە و چە سنی ــ از سوی بنیادگرایان مورد پسند واقع میشد و برای دولتهای کشورهای اسلامی دردسرساز بود، اینبار با سود جستن از همان اختلافات مذهبی کە در کشورهای اسلامی و عربی وجود دارد، مشغول جنگ افروزی و بازی کردن است، بازی برای “ماندن” و این بازی خطرناکی است. این صرفا یک بازی برای تقویت مذهب شیعە در برابر مذهب سنی نیست، بلکە “بازی بزرگ” است، موضوعی که سرنوشت تاریخ معاصر برای آیندهی زندگی بشری در این جهان را رقم میزند.
عربستان، مصر و ترکیەی سنی مذهب به اندازهی ایران در داخل سایر کشورهای اسلامی دارای نفوذ و جایگاه نیستند، به دلیل اینکه آنها به اندازهی ایران، دنبال تروریسم بینالمللی را نگرفتهاند. بخشی از کردها در ایران سنی مذهب هستند، دولت ترکیه به علت مسألهی کردها در کشور خود ازهمکاری کردن با کردهای سنی مذهب مردد است، عربستان سعودی به موضوع بلوچهای ایران تا اندازهای حساسیت نشان میدهد و پاکستان هم به خاطر قضیهی بلوچهای خود از همکاری با بلوچهای سنی ایران سر بازمیزند. حتی کشورهای عربی سنی مذهب از مداخله در امور مربوط به قضیهی سنیها در ایران اجتناب میورزند. اما ایران در پاکستان، عربستان، ترکیه، افغانستان، سوریه، بحرین، لبنان، یمن و حتی مصر میتواند به آسانی مسائل حساس و تحریکآمیزی همچون دروزیها، علویها، زیدیها و شیعیان را دستاویز قرار دادە و در آن کشورها جنگ داخلی برپا کند.
ایران خود کشوری چند ملیتی و چند آیینی است، اما به شیوهای پلیسی و امنیتی و میلیتاریستی سیاست سرکوب و ارعاب را علیه تمامی ملیتها و ادیانی که کشور ایران را تشکیل دادەاند، اعمال کردەاست و نظام سلطه دراین کشور” چهل تکه” ، درنهایت بیشرمی، آنها را قوم یعنی طایفه و عشیره مینامد و یک منصب حکومتی به نام ” مشاور امور قومیتها و اقلیتهای رئیسجمهوری” را بە ریاست ” علی یونسی” اختراع نموده که هیچ جایگاه و موقعیت ارزشمندی در سیستم اداری و سیاسی ــ دولتی این کشور ندارد تا از حقوق ملیتها و مذاهب و ادیان سوای از شیعه و فارس دفاع کند.
بهرحال وضعیت جهان اسلامی و خاورمیانه( مرکز انرژی جهان) در حال حاضر بحرانی است و در حال گذار از یک مرحلهی سخت و ترسناک و پیچیدەاست. تمامی دشمنان درجهی اول کردها در باتلاق جنگ مذهبی فرو رفتهاند. کردها در غوغا و همهمهی دشمنان تاریخی خود که اکنون دشمن همدیگر شدهاند و به کشتار پیروان خود پرداختهاند، مبهوت، ساکت، سرگشته و حیران ماندهاند. هرگاه بخواهند حقوق حقهی خود را مطالبه کنند، کسی به آنها گوش نمیدهد یا مانند جمهوریاسلامی ایران با آنها مستقیما دشمنی میشود، یا آنها را به گرداب جنگ مذهبی میاندازند.
به هرحال آنچه علی یونسی دربارهی آن سخن گفت دربرگیرندهی یک واقعیت مدهش بود: جمهوری اسلامی تمامی اختلافات مذهبی و دینی داخلی خود را بدون واهمه و بیمهابا از برداشتهای منفی جهانی، سرکوب و کوچکنمایی میکند، اما گرفتاری و قضایای کشورهای دور و بر خود را چند برابر بزرگ نموده و به آشوب و جدال و بدبختی برای مردمان آن کشورها مبدل میسازد.
یک حقیقت واضح و آشکار است: دیو جنگ و بلا و مصیبت، زنجیر گسسته است و میرود خاورمیانه را به ورطهی نابودی و اضمحلال بکشاند. امپراطوری مورد نظر علی یونسی، امپراطوری مرگ، تاریکی و ویرانی است. صدای زنجیر پاره شدهی دیو امپراطوری جمهوریاسلامی دارد گوش بشریت را کر میکند، اما آیا برای این مشکل راهحلی وجود دارد و جهان از این مصیبت و بیچارگی رها میشود؟ بله! یک ارادهی بزرگ جهانی علیه این رژیم تروریستی که جمهوری اسلامی ایران نام دارد لازم است تا با آن مقابله و نبرد کند.
درشمارهی٦٥٣ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است