برگردان: آزاد کریمی
دهم فروردین هر سال یادآور شهادت اولین رئیس جمهوری کردستان، پیشوا قاضی محمد و همرزمان وی میباشد. هنگامی که پیشوا قاضی محمد حزب دمکرات کردستان را بر پایەی ژـ کاف بنیان نهاد، باعث و بانی تحولات اساسی وعمیق در جامعهی آن زمان کردستان شد و افق روشن و امیدبخشی را در برابر دیدگان مردم کردستان قرارداد. به گواهی تاریخ در مدت زمان اندک حیات جمهوری کردستان، کارهای چشمگیر و بزرگ بسیاری به انجام رسید که تأثیرات درازمدت آن بر اجتماع کردستانی تا این برهه نیز ادامه دارد و حتی پس از فروپاشی جمهوری و اعدام پیشوا نیز تأثیرات سیاسی و فرهنگی دولت جمهوری کردستان مشهود است. یکی ازخدمات بزرگ و شایستهی آن زمان کە تحت سیادت آن بزرگوار به منصەی ظهوررسید به میدان آوردن زنان در عرصەی مدیریت امور اجتماعی و همچنین فعالیتهای سیاسی بود. حزب دمکرات کردستان به رهبری پیشوای عظیم الشأن در زمانی این مهم را به انجام رساند که بافت اجتماعی کردستان، تمام و کمال عشیرهای و سطح سواد و آگاهی آحاد اجتماعی در خصوص علوم و تکنولوژی درپایینترین حد و وضعیت زنان نیز ازهر نظر در بدترین حالت ممکن بود. اما به فرمان حزب دمکرات کردستان که از حمایت این بزرگمرد برخوردار بود، زنان وادار گشتند سریعا وارد عرصەی سیاسی وعملی شده و با جهد وهمت خود سازمان مستقل خود را تأسیس نموده و درمحافل و اجتماعات سیاسی و فرهنگی مختلف حضور فعال داشتە و نظرات و آراء و پیشنهادات خود را در رابطه با مسائل مربوط به جامعهی کردستان ابرازکنند. روزنامەی “کوردستان” زبانحال حزب دمکرات کردستان درزمان جمهوری کردستان نمونهی بارز و آشکاری است برای اثبات این واقعیت کە فعالیت زنان در کار و تلاش روزمره که با مسألهی ملی کرد و مسائل مربوط به زنان همچون بخشی از جامعه در ارتباط مستقیم بودهاست.
بدیهی است پس از فروپاشی جمهوری کردستان و اعدام پیشوا و همرزمانش، برای مدت زمان اندکی جنبش کرد رو به ضعف نهاد، اما فکر و اندیشهای که حزب دمکرات کردستان و پیشوا قازی محمد به میان جامعه و مردم بردهبود، هرگز از یاد نرفته و در آن وقفه ایجاد نشدهاست. مردم با این فرهنگ اخت شدهبودند که فرزندانشان را به دبستان بفرستند و برای تعلیم و تربیت بچههای خود تفاوتی میان دختر و پسرقایل نشوند. زنان نه تنها از کار و تلاش بازنایستادند، بلکه به آمال و ارزشهای جمهوری وفاداری بیشتری نشان دادند و دوش به دوش مردان اعم از پدران و برادران، شوهران و فرزندانشان در مبارزهی مخفی و تشکیلاتی بر ضد رژیم پادشاهی مشارکت کردند و با تمام توان خود کوشیدند فرصت مغتنمی که جمهوری کردستان برایشان فراهم آورده بود را تحت هیچ شرایطی از دست ندهند.
زمانی که انقلاب مردمی ١٣٥٧ علیه رژیم پادشاهی به ثمررسید، حزب دمکرات کردستان دوبارە فعالیت علنی خود را آغاز کرد وعملا مشاهده شد که مردم کردستان یک بار دیگر فرصتی طلایی بدست آوردند تا آشکارا دوش به دوش مردان در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی برای ارتقاء ارزشهای اجتماعی مشارکت کنند.
هنگامی که از سوی جمهوری اسلامی جنگ بر کردستان تحمیل شد و نیروهای مبارز پیشمهرگ کردستان ناگزیر شدند حالت تدافعی و مقاومت و پاسداری از کردستان بە خود بگیرند، زنان بدون هیچ تردید و دودلی، دسته دسته و گروه گروه به نیروی پایداری پیشمرگ کردستان پیوستند. اگر در لابلای صفحات کتاب تاریخ کردستان کنکاش کنیم و مبارزات مسلحانهی پیشمرگان کردستان را مورد کند و کاو قراردهیم، با این واقعیت روبرو میشویم کە بسیارند زنان و دختران پیشمرگی که یا در لباس مقدس پیشمرگ یا همانند یک همکار و یاریگر نیروی پیشمرگ، درنبرد آزادیخواهانهی مردم کرد در کردستان ایران سهیم بوده و در این مبارزهی مقدس کم نیستند زنانی که جان خود را فدا نمودە و به کاروان شهیدان پیوستهاند. ازاین روست که در استقبال از روز”دهم فروردین”، روز شهدای کردستان، لازم دیدم همراه با ادای احترام و فرود آوردن سر تعظیم و وفاداری در برابرعظمت پیشوای معظم، قاضی محمد و همرزمانش، یادی هم از زنان شهید به میان آورده شود که در زمان طولانی پایداری ومقاومت و رویارویی برای دفاع از شرافت و کرامت مردم کردستان در میدان مبارزه یا در زندانهای رژیم شهید شدهاند.
همانطور که ذکر شد زنان در کردستان ایران از هر فرصت پیش آمده به سود جنبش حق طلبانهی کرد استفاده کرده و در حد توان و شرایط زندگی خویش کوشش نمودهاند که در مبارزه شرکت کنند. بعضی از آنها مستقیما وارد عرصهی سیاست شده و بمثابه پیشمرگ فعالیت کردهاند و در این راه هر نوع شرایط وخیم و فاجعه باری را قبول کردهاند، جدای ازاینکه همچون پیشمرگ زندگی و ایفای وظیفه کردهاند، دربسیاری موارد برای فرزندانشان هم مادر و هم پدر بودهاند و وظیفهی بزرگ کردن و تربیت کودکان خود را به تنهایی متحمل شدهاند وعدهی دیگری از زنان نیز در شهرها و روستاهای کردستان در شرایط بسیار دشوار، با پیشمرگان و دیگر مبارزان همراه بودهاند و بعضا در بسیاری مواقع آنقدر از خود مایه گذاشتهاند که دستگیر و حتی اعدام شدهاند. اگربخواهیم اسامی همهی آن زنانی را که در مدت ٣٦ سال مبارزه با جمهوری اسلامی بشهادت رسیدە و در این راه جان خود را از دست دادهاند، ذکرکنیم، بیتردید کتاب بزرگی را بە خود اختصاص خواهدداد، که امیدوارم روزی این مهم جامهی عمل بپوشاند. اما برای اینکه به آسانی از کنار این مسألهی حائز اهمیت نگذریم به اسامی تنی چند از زنان پیشمرگ شهید که در شمار شهدای راه مبارزه هستند اشارە میکنیم: پروین روحی، ثریا نگهدار، شمسی فاتحی، کلثوم حسینی، خدیجه عبداللهی، شهناز قربانی، عظیمه عثمانی، فاطمه دلاوری و مریم ابراهیمی.
یاد آوری و ذکر نام این عده ازبانوان شهید که بە نحوی ازانحاء درمبارزه برای احقاق حقوق ملی و عدالت گستری و برابری اجتماعی مشارکت داشتهاند، به معنای احترام برای فداکاری و بذل جان آنها در این مبارزهی مقدس می باشد. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
امیدوارم زنان همچون بخش فعال جامعهی کردستان در راه پاسداری از آرمانها و آمال فرهنگی جمهوری کردستان و اوامر و رهنمودهای پیشوای بزرگوار، قاضی محمد بە فعالیت خود ادامەدادە و با کار و تلاش بی وقفه در هردو عرصهی مبارزهی ملی و مبارزه درجهت احقاق حقوق سیاسی و اجتماعی زنان همچنان فعال باشند و دوشادوش همرزمان پیشمرگ خود برای پیشرفت و تعالی جامعه و پیروزی بر لشکر تاریکی و جهل و بدست آوردن حقوق و آزادیهای خود بکوشند.
درشمارهی٦٥٣ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است