برگردان: فردین کریمی
تودەهای مردم کردستان با اعتصاب سراسری و بیمانند خود در روز چهارشنبە ٢١ شهریورماە، برگ تاریخی و زرینی از مبارزە و مقابلە با رژیم کردستیز جمهوری اسلامی ایران را ورق زدند. این اعتصاب کە بە فراخوان مرکز همکاری احزاب کردستان ایران برگزار شد و از سوی فعالان سیاسی، مدنی و مذهبی و بطور کلی از طرف تودەهای مردم کردستان مورد استقبال قرار گرفت، بە موجی از خشم و بیزاری و خروش ملی در قبال جنایتکاران حاکم بر ایران مبدل گشت.
این اعتصاب بیانگر و دربرگیرندە بسیاری از واقعیات کردستان بود؛ تودەهای مردم کردستان با این حرکت گستردە نشان دادند بیش از این در قبال جنایات جمهوری اسلامی ساکت نخواهند ماند و حاضر نیستند دست روی دست بگذارند و شاهد موشکباران و شهادت دستجمعی مبارزان دمکرات و بدار آویختن فرزندانشان در زندانهای رژیم باشند. فزون براین، استقبال تودەهای مردم کردستان از فراخوان احزاب کردستان ایران نشان داد برغم تبلیغات چندین سالە جمهوری اسلامی دال بر نابودی و محو احزاب کردستان! و فقدان پایگاە مردمی و عدم باورمندی مردم کردستان بە آنها! دیدیم و همەی دوستان و دلسوزان ملتمان و دشمنان نیز شاهد بودند کە تودەهای مردم کردستان چگونە با عزم راسخ بە میدان آمدند و در اکثر شهرهای کردستان دکان و بازارها را بستند و نفرت و بیزاری خود از اعمال و سیاستهای ضد خلقی رژیم جمهوری اسلامی را بە مردم ایران و جهانیان نشان دادند.
این خروش همگانی بیانگر این واقعیت بود کە احزاب کردستان ایران و در رأس آنان “حزب دمکرات” در دل و درون تودەهای مردم کردستان ریشە دارند و دوری از کردستان بە دلیل یورش همجانبەی و سرکوب وحشیانەی جمهوری اسلامی طی مدت حاکمیتش نتوانستە جایگاە و منزلتشان را لرزان کند و از تودەهای آزادیخواە مردم جدایشان نماید.
همچنین این اعتصاب بار دیگر این حقیقت را ثابت نمود کە جمهوری اسلامی برخلاف ریاکاری و اکاذیب خودبافتەاش، هیچ جایگاهی در میان مردم کردستان ندارد و آنچە توانستەاست رژیم را در کردستان سرپا نگەدارد ارتش ، سپاە پاسداران و بطور کلی خشونت و سرکوب است. مردم کردستان گذشتەای بسیار تلخ و خونین از این رژیم دارند و هیچگاە از یاد نمیبرند کە این جمهوری اسلامی بود کە مردم بیدفاع کردستان را قتلعام کرد و این خمینی بنیانگذار این نظام فاسد بود کە فرمان جهاد علیە خلق کرد را صادر نمود؛ این رژیم بود کە با حیلە و نیرنگ رهبران حزب و خلقمان را در خارج از کشور بشهادت رساند و صدها کادر و پیشمرگ دمکرات و دیگر فعالان سازمانهای سیاسی کردستان را در اقلیم کردستان ترور کرد.
مردم کردستان میدانند آنچە برای جمهوری اسلامی اهمیت ندارد جان فرزندان ملت کرد است و این رژیم طی چهار دهە حاکمیت سیاە خود ثابت کردە برای سرکوب خلق کرد از هیچ اقدام جنایتکارانەای فروگذار نخواهد کرد و بە همەی ابزارهای جنایت و خشونت متوسل خواهدشد، حتی جنایاتی چون کشتار مردم بیگناە شهرها و روستاهای کردستان و اعدام دستجمعی دەها جوان کرد کە نمونەی بارز نسلکشی و جینوساید یک ملت است. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی امنیت فرد کرد تا جایی محفوظ است کە خواستار آزادی و حقوق ملی خود نباشد، از حاکمیت انتقاد نکند و در برابر تخریب و ویران کردن محیط زیست کردستان و تاراج و تطاول منابع طبیعی این ملت مسکوت باشد؛ در غیر این حالت این افراد یعنی منتقدان کرد در همەی عرصەها از منظر جمهوری اسلامی “ضد انقلاب” هستند و باید مجازات شوند.
پرواضح است برای جمهوری اسلامی ایران کادرها و پیشمرگان حزب و سازمانهای سیاسی کردستان و فعالان حقوق بشر و مدافعان محیط زیست و بطور کلی هر کسی کە در برابر قوانین ارتجاعی این رژیم سر تسلیم فرود نیاورد، در یک صف قرار دارند و از نظر این رژیم باید بە هر شیوەی ممکن مسکوت یا از میان برداشتە شوند؛ حال این اقدام میتواند در چارچوب جنایت بیسابقەی موشکباران قلعەی دمکرات و شهید و زخمی شدن دەها تن از اعضای رهبری، کادرها، پیشمرگان و حتی کودکان حزب دمکرات قرار گیرد و یا بدار آویختن شش زندانی سیاسی کرد در شکنجەگاەهای رژیم طی مدت سە روز باشد. زندانیانی کە تحت فشار و انواع شکنجەی جلادان رژیم ناچار از اعتراف بە انجام جرائمی شدند کە هیچ دلیل و سند محکمەپسندی برای اثبات آن وجود نداشت و بعدا در جریان دادگاه همەی اتهامات را تکذیب کردند.
جمهوری اسلامی با موشکباران قلعەی دمکرات و بشهادت رساندن مبارزان حزب و همزمان بدار آویختن جوانان دربند کرد در زندانها، علاوە بر تخلیەی کینە و نفرت انباشتەی خود از ملتمان، در واقع میخواست از سویی ضربتی کاری بە این حزب و رهبری آن بسان هستەی اصلی حزب بزند و بە آرزوی دیرینەاش نائل آید و از سوی دیگر با این حملەی موشکی و اعدام زندانیان سیاسی کرد، جو رعب و وحشت را بر خلق کرد مستولی سازد. کردستان برای جمهوری اسلامی بسان سایر مناطق ایران نیست و سرکوب آن برای بقای نظام بسیار حائز اهمیت است؛ چراکە این رژیم نیک میداند کردستان بدین خاطر کە رژیم هیچ جایگاهی در آن ندارد و همیشە جنبش آزادیخواهی، ملی و حقطلبانە در کردستان در جریان بودە و هست، ضعیفترین نقطە برای بقای رژیم محسوب میشود و در صورت هرگونە تحولات منطقەای و داخلی و با توجە بە وجود ظرفیت و پتانسیل بالایی کە در امر مبارزە با جمهوری اسلامی دارد، میتواند بە سنگر اصلی آزادیخواهان ایران و مقانلە با رژیم جنایتپیشەی حاکم بر ایران مبدل گردد و خیلی سریع کنترل رژیم بر کردستان خاتمە یابد. بە همین خاطر رژیم هزینەی داخلی و خارجی این یورش موشکی را هر چند هم گزاف بود تقبل کرد و نە در مناطق مرزی بلکە در عمق خاک اقلیم کردستان عراق در ١٧ شهریورماە قرارگاە دفتر سیاسی حزب را بە موشک بست و همزمان جوانان کرد را در زندان بدار آویخت. اما جمهوری اسلامی پیشبینی نکردەبود کە مردم کردپرور کردستان پس از موشکباران حزب دمکرات کردستان و اعدام جوانان کرد چنین واکنشی میتوانند داشتەباشند و بە درخواست مرکز همکاری احزاب کردستان ایران اعتصابی چنین فراگیر و معناداری برگزار میکنند. در واقع این اعتصاب سراسری علاوە برآنکە بیانگر ابراز همدردی و تألم با مبارزان ملتمان، شهیدان دمکرات و جوانان اعدام شدەبود، “نە” بزرگی بود کە خلق کرد بە جمهوری اسلامی گفتند و از سویی خشم و نفرت خود را از جنایت بزدلانەی ١٧ شهریور نشان دادند و از دگر سو برای چندمین بار با این حرکت جسورانە بە مردم ایران و جهانیان اعلام داشتند کە از این رژیم منحوس، کردستیز، بیزارند و تنها این مبارزان راە رهایی ملت کرد هستند کە قلب آحاد ملت کرد برایشان در تپش است.
رژیم جمهوری اسلامی برای موشکباران قلعەی دمکرات حق حاکمیت دولت عراق و حکومت اقلیم کردستان را پایمال کرد و برای نابودی حزب دمکرات حاضر شد سرزنش کشورهای جهان را بجان بخرد و هزینەی آن را بپردازد؛ همچنین این رژیم کە بدلیل نقض ابتداییترین حقوق بشر هرسال از سوی سازمانهای مدافع حقوق بشر محکوم میشود، برغم درخواست مکرر این سازمانها برای ممانعت از اعدام زندانیان کرد، شش جوان دربند کرد را طی مدت سە روز بدار آویخت. بدون تردید اگر جمهوری اسلامی میدانست جنایت ١٧ شهریور چنین واکنشی در میان تودەهای مردم کردستان در پی خواهد داشت و اینچنین در داخل و خارج از کشور حاکمیتش شرمسار و زبون میگردد، حتی اگر یقین میداشت بیش از خساراتی کە بە حزب دمکرات وارد کردە، دستاورد بیشتری کسب میکند، هیچگاە دست بە چنین حملەی موشکی نمیزد و همزمان جوانان کرد را بدار نمیکشید. چراکە آنچە برای جمهوری اسلامی پس از انجام جنایت ١٧ شهریور بە جای ماند، روسیاهی، شرمساری، سرافکندگی و درماندگی بود در برابر ملت کرد و مبارزان راە رهایی کردستان.
تودەهای مردم کردستان در این حرکت سراسری کلیت نظام جمهوری اسلامی را بە چالش کشیدند و بار دیگر متذکر شدند قلعەی دمکرات، تنها آن قلعە نیست کە قرارگاە دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان در آن مستقر است، بلکە قلعە و باروی راستین مبارزان دمکرات در کردستان ایران و در دل و درون تودەهای مردم کردستان قرار دارد و آنان هستند نیروبخش فرزندان مبارز خود میباشند. تردیدی نیست تابو و اقتدار رژیم در کردستان درهم شکستە و سیاست سرکوب و وحشت افرینی و کشتار دیگر کارساز نیست و نمیتواند جوانان کرد را در برابر جنایات رژیم بە سکوت و بیتفاوتی وادار سازد؛ بدین خاطر است میبینیم در اعتصاب سراسری ٢١ شهریورماە، سرکوبگران رژیم نتوانستند با تهدید و ارعاب از برگزاری این حرکت مردمی ممانعت بعمل آورند. همچنین این خروش همگانی مردم کردستان میتواند محرک و دینامیسم نیرومندی برای دیگر مناطق و سایر خلقهای ایران باشد تا خروشانی نیرومندتر و گستردەتر از خیزش دیماە ٩٦ را آغاز نمایند و طومار رژیم جرم و جنایت جمهوری اسلامی را درهم پیچیدە و بە صفحات سیاە تاریخ واگذارند.