کارل مارکس معتقد بود “این یک حکم قدیمی و به کرسی نشسته تاریخی است که نیروهای میرای اجتماعی در آخرین احتضار قبل مرگشان تمام نیروی خود را به کار میگیرند تا هراس انگیزتر جلوه کنند”.
امروز شاهد هستیم که جمهوری اسلامی در همچین وضعیتی قرار دارد. به هر دری میزند، از هر حیلەای استفاده میکند که دمی بیشتر نفس بکشد و برای خود اعتباری کسب کند و در این راه میخواهد بیشتر از کوردستان بهره بگیرد. از طرفی با ایجاد رعب و وحشت و ملیتاریزه کردن کوردستان میخواد زهر چشمی از کوردها بگیرد چون از همان اوان تاسیس رژیم، کوردها خاری بودند در چشمشان و از طرف دیگر نشان دهد که ملت کورد همصدا هستند با نظام ولایت فقیه در غرب ستیزی و ضدیت با اپوزسیونهای کورد.
نمونه بارز این سیاستها را در نوزدهم مهرماه شاهد بودیم.
انجمن ادبی شهرستان اشنویه(پرشنگی گلاویژ)برای روزهای پنجشنبه و جمعه مورخ ۱۹ و ۲۰ مهرماه کنگره رمان و داستان کوردی را با دعوت از بیشتر نویسندگان و ادیبان کوردستان در مجتمع فرهنگی اشنویه ترتیب داده بود.
سپاه پاسداران که قصد داشت از این سمینار فرهنگی بهره سیاسی بگیرد، قبل از برگزاری بر روی کف زمین در قسمت ورودی سالن که به آمفی تئاتر مجتمع(محل برگذاری کنگره)ختم میشد پرچم آمریکا و اسرائیل را حک کرده بود تا مراجعه کنندگان و مهمانان از روی آن عبور کنند و تازه چند نفر بسیجی هم انجا نظارەگر بودند تا ببینند چه کسانی از پا گذاشتن روی پرچم ها خودداری میکنند. دور تا دور سالن را نیز بنر و عکس و تابلوهایی با عکس پیشمرگان و سران احزاب کوردستان نصب کرده بودند که سوای حزب پ کا کا و پژاک محوریت بیشتر بر روی چهره های شاخص اپوزسیون های کوردستان ایران نظیر قاضی محمد و دکتر عبدالرحمن قاسملو بود. زیر تمامی عکس ها توضیحاتی مفصل ضمیمه کرده بودند که مملو از توهین و دروغ پردازی و شایعه افکنی به سران و احزاب کورد بود. مثلا زیر بنر دکتر قاسملو نوشته بودند که ایشان در بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت و کشتار اسرا و زندانیان ایرانی در عراق با صدام حسین همکاری داشته است و یا مثلا برای قاضی محمد ادعا کرده بودند که ایشان خائن و وطن فروش و مزدور بیگانگان بوده است(هرچند لازم به گفتن نیست که کذب و بی اساس بودن این ادعاها برای خود نظام هم کاملا مبرهن چه برسد به همه ایرانیان). و تازه تصویربرداران و عکاسان نظام آنجا حضور داشتند که این سناریوی مسخره را رسانەای کنند.
اکثریت مراجعه کنندگان وقتی با این صحنه روبەرو شدند، از دیدن این صحنەها شوکه شدە و برگذاری سمینار را مشروط به جمع کردن پرچم ها و کل بنرها اعلام کردند که مورد قبول واقع نشد و آنها نیز از ورود به محل برگذاری کنگره امتناع کردند و راه بازگشت را در پیش گرفتند. برنامه با اقلیتی اندک برگذار شد ولی به علت حضور نداشتن اکثر اشخاصی که قرار بود مقالات و دیدگاههای خود را ارائه بدهند با اخلال فراوانی روبه رو شد و در نهایت تصمیم به لغو کنگره برای روز جمعه گرفتند. اما نکته جالب اینکه حتی آن دسته از افرادی که چند ساعتی کنگره را تشکیل دادند از در پشتی آمفی تئاتر که باید از رو سن به جایگان مهمانان میرفتند، تردد میکردند تا نمایشگاه سپاه بدون بازدید بماند.
اما هدف نظام از این سناریوی چی بود؟!
در همه این سالها شاهد بودیم که نظام جمهوری اسلامی با بی حرمتی کردن به پرچم بعضی دول خارجی در تظاهرات و راهپیمایی ها و مراسمات از طرف توده مردم سعی در جلوه دادن نفرت ایرانیان از آمریکا و اسرائیل داشته است. اما در کوردستان این امر بی سابقه یا کم سابقه بوده است. خوب فرصتی بهتر از این نمیشد اتفاق بیافتد که با کارگذاشتن پرچم این کشورها در یک کنگره فرهنگی که اکثریت نویسندگان و ادیبان کورد در آن شراکت داشتند و رسانەای کردن آن، نشان دهد که کوردها هم کاملا هم رای هستند با نظام در غرب ستیزی که البته منجر به بی آبرویی بیشتر رژیم شد چون کوردها نشان دادند که حاضر به زیر پاگذاشتن پرچم هیچ کشوری که نماد هویت و شناسنامه آنهاست، نیستند.
هدف دیگر سپاه که نقش محوری آن سناریو را داشت این بود که هم مرهمی بر زخمی گذاشته باشد که بیست و یک شهریورماه با اعتصابات عمومی در کوردستان بر پیکرش وارد شد و هم اینکه با نصب بنرها و عکس های سران سیاسی و گذاشتن مهر خائن و وطن فروش بر پیشانی قهرمانان مردمی کوردستان در یک کنگره ادبی و فرهنگی که اکثریت ادیبان و نویسندگان و فعالان مدنی و فرهنگی کورد در آن شرکت داشتند، نشان دهد که ملت کوردستان هیچ تعلق خاطری به این اپوزیسیون ها ندارند و انها فاقد جایگاه مردمی در کوردستان هستند. آخر یک ماه قبلش بود که تمامی کوردستان با اعتصابات سراسری تجدید عهد و پیمان کردند با احزاب شان و حال نظام میخواست تلافی آن شکست را بکند که البته باز تیرشان به سنگ خورد چون ان طیف نویسندگان و دعوت شدگان به کنگره حاضر شدند سمینار را لغو کنند ولی نظارەگر و شرکت کننده در دکان دروغ و بازار و افترای نظام به احزاب و سران سیاسیشان نباشند.
و اما دلیل آخر اینکه نظام وحشتی وافر از فعالیت های فرهنگی و ادبی کوردها در راستای زبان و ادبیاتشان دارد و در تمامی این سالها مدام سنگ جلوی پای انجمنها و فعالین ادبی و فرهنگی کورد در دیگر شهرهای کوردستان نیز انداخته است تا مانع هرگونه فعالیتی در راستای گستراندن زبان و ادبیات کوردی باشند.
در آخر این نکته را هم ذکر کنم که واجب است بر دوش نخبگان و نویسندگانمان که با انتشار اعتراضات و بیانیه به همچین رویکردهای نظام و پوشش دادن و رسانه ای کردن ان از طرف رسانه ها و اپوزسیون ها سعی در افشا و خنثی کردن اهداف شوم نظام حاکم داشته باشند.