استعمار و به یغما بردن سرمایەهای یک ملت و مملکتی با بهره بردن از نیروی قهری و نظامی میتواند با دست یازی با شعارها و بهانههایی باشد که رنگ و رویی بسیار مقبول و قابل توجیه دارند.
استعمار به معنای آبادکردن را دول اروپایی به بهانه آبادکردن کشورها و ممالک عقب افتاده در آسیا و آفریقا کلید زدە و شروع به اشغال آنها کردند و دهەهای زیادی سرمایەهای آنها را به یغما برده و از نیروی کار مفت و مجانی یا با دستمزدهای ناچیز مردم محلی چرخ های اقتصاد خود را هرچه سریعتر به گردش درآوردند.
در این بین هر کشور استعماری، ملک مستعمره خود را با سیاستهای درهای بسته در چنگال خود نگه میداشت تا بیگانه دیگری از خوانی که پهن کرده بود تناول نکند که نمونه بارز آن هندوستان است.
بریتانیا از همان قرن هفدهم که پرنسسی پرتغالی وقتی با شاه بریتانیا ازدواج کرد بمبئی را به عنوان جهیزیه با خود آورد، جای پای خود را در هندوستان باز کرد و تا قرن بیستم و زمان استقلال هندوستان آن را در قرنطینه گذاشته بود که نه کسی میتوانست وارد شود و نه خارج. تصرف هرات و مخالفت با احداث راه آهن سراسری از غرب به شرق در ایران هم در دوران قاجار دقیقا در راستای همین سیاست بود که هندوستان از هیچ راهی با دنیای بیرون پیوند نداشته باشد.
خوب ما امروز شاهد همین سیاست در نظام ولایی هستیم که چهار دهه است سپاه پاسداران در تلاشی برای قرنطینەکردن کوردستان است. اما اختلاف های فاحشی با استعمار بریتانیا دارد. انگلیسی ها حداقل بعد خروجشان از هندوستان کلی خطوط راه آهن و کارخانەها و احداثات صنعتی پشت سر خود به جا گذاشتند که بعدا هندوستان با بهرەگیری از آنها به زودی به جرگه کشورهای در حال توسعه گام نهاد و در ضمن انگلیسیها بودن که حتی از لحاظ فرهنگی خدماتی به هندوستان کردن از جمله الغای رسم “ساتی” که بعد مرگ شوهر، همسرش را با جنازه مرد میسوزاندند.
اما ببینیم رویه سپاه در کوردستان به چه شیوه است.
کوردستان هم یوتاپیای سپاه است و هم از طرفی گورکن نظام و سپاه پاسداران.
سالهاست که سپاه منابع کوردستان اعم از آب (با پروژه های سدسازی)، سنگهای معدنی و آثارباستانی و حتی اورانیوم را به تاراج میبرد. (معاون امور معدن سازمان صنعت کوردستان اعلام کرد که کوردستان ۱۰ درصد ذخایر زیرزمینی از جمله طلا و اورانیوم و زغال سنگ و فلزهای قیمتی و آهک و نمک و…را دارد)
کوردستان و مرزهایش نقشی استراتژیک برای مافیای سپاه در قاچاق اعم از اجناس و اشخاص بازی میکند. همین مرزهای کوردستان ترانزیت ارسال پول و تجهیزات نظامی سپاه بە مقصد سوریه و عراق برای گروهکهای تروریستی است.
از طرفی مناطق کوردستان برای سپاه مثل موش آزمایشگاهی میماند که در آن به آزمایش انواع تسلیحات جنگی و کشتارجمعیش می پردازد که نتیجه آن را داریم در زلزله های نواحی جنوبی کردستان ایران میبینیم که چقدر تلفات جانی و مالی به بار آورده و موجب آوارگی و بی خانمانی هزاران خانوار شده است.
اما سپاه همه این سیاستها را در قرنطینه کردن کوردستان و با قوه قهریه و نظامی در پیش گرفتە و البته با تسلط بر مرزها که میبینیم هر روز به بهانەای بر کالاهای وارداتی و صادراتی تعرفەها و محدودیت میگذارد که همه آنها تاثیر مستقیمی بر وضعیت معیشتی مردم کوردستان داشتە و کشتار کولبران نیز برای آنان کە بە مثابە تفریح و شکار گشتە است.
سپاه دارد کوردستان را تبدیل به قلعه نظامی خود میکند تا منافع سیاسی و اقتصادیش تامین شود. سپاه با ملیتاریزه و قرنطینەکردن کوردستان و ایجاد پایگاهها و پادگانها و قرارگاهها و هنگهای مرزی با یک تیر سه نشان میزند: اول؛ منافع اقتصادی و سیاسیاش چه در داخل و چه خارج تامین میشود. ثانیا، کوردستان به قلعه نظامی سپاه تبدیل میشود تا در بزنگاه به کارش بیاید و ثالثا؛ با ایجاد رعب و وحشت و سرکوب که همه آنها تحت سایه میلیتاریزه کردن است از مردم کوردستان و احزاب و اپوزسیون ها زهرچشم بگیرد تا سد راه سیاست و برنامەهای آنها نشوند. دلیل آن نیز واضح و مبرهن است، چون رژیم و سپاه خوب واقف هستند که گورگن و کفن دوزشان کوردستان و ملتش است.
اگر این روزها سری به شهرهای مرزی کوردستان چون اشنویه، پیرانشهر و سردشت و بانه و….بندازیم، نمیتوانیم دیگه آنها را شهرستان خطاب کنیم بلکه باید بگیم، مثلا پایگاه و اردوگاه نظامی اشنویه که در برخی جاهاش مردم بومی و غیر نظامی هم زندگی میکنند.
خیابان و روستایی نمانده که در آن قرارگاهها و پادگانهای سپاه و بسیج نباشد و یا در حال احداث نباشند.
این روزها وقتی سری به خیابان میزنید یا با ماشین تو راههای برون شهری کە میروید یه لحظه احساس میکنید دوران جنگ ایران و عراق چون شمار تانکها و اداوات نظامی از ماشینهای شخصی بیشتر نباش کمتر هم نیست. ایجاد پادگان و قرارگاههای سپاه با سرعت در حال اجرا هستند و نمونه اش ایجاد مقر و قرارگاهی بر روی تپه روستای
“پسوه” از توابع استان پیرانشهر است که چند روزی است مدام در حال انتقال تسلیحات و ادوات جنگی بە این پایگاه میباشند.
تپه پسوه که ملک خوانین منطقه بود بعد انقلاب ۵۷ به یک مقر نظامی و دیده بانی تبدیل شد. بعد پایان جنگ باز نظام آنجا را تخلیە کرد و الان بعد ۲۰ سال در نظر دارد آنجا را به یک مقر بزرگ و استراتژیک تبدیل کند. اما هدف نظام و سپاه از این پروژه چیست؟؟؟
اولین هدفش که خیلی هم بدیهی است در راستای همان میلیتاریزه کردن کوردستان و تسلط بیشتر بر مردم است.باید توجه داشته باشیم که مناطق مذکور مخصوصا در این چند سال شاهد تحرکات سیاسی و نظامی زیادی از طرف خود مردم و اپوزیسیون ها بوده است. سپاە لازم دیدە که نیروهای بیشتری در این منطقه مستقر کند تا اوضاع را تحت کنترل داشته باشد. اما توجه داشته باشید که پایگاه پسوه فقط نظامی نیست بلکه سپاه هدفش نوعی فعالیت های فرهنگی و سیاسی در راستای تبلیغ نظام و جذب مردم محلی هم تحت لوای بسیج است. بهرحال در این مدت مردم کورد با اعتصابات و تحصنها و فعالیت های مدنی پیوستە انزجار خود را از نظام اعلام کردە و مرتب با آرمانهای احزاب کورد تجدید میثاق کردەاند؛ پس سوای قوه قهریه لازم است که از راههای دیگر نیز مردم کورد را از این گرایشات منحرف کنند. و در ضمن تپه پسوه یک مکان تاریخی است که آثار باستانی زیادی در آن نهفته است و مسلم که وقتی پایگاه احداث شود سپاه با خیال راحت در پشت دیوارها میراثهای تاریخی و فرهنگی ایب بخش از کردستان را به یغما میبرد، سیاستی کە در چهار دهەی گذشتە هموارە در پیش گرفتە است.
اما نکته ای که در این چند سال از نظر دور مانده است، یکی دیگر از اهداف سپاه پاسداران برای نفوذ و تسلط هرچه بیشترش بر کوردستان است که اتفاقا زنگ خطری است برای “ارتش” این نظام.
اشنویه که کاملا تحت تسلط سپاه هست و ارتش در آن هیچ دخالتی ندارد، اما در پیرانشهر ارتش سه پایگاه بزرگ دارد. یکی تیپ ۲۵ ارتش در سه راهی پسوه، دومی تیپ ۱۶۴ در وروی پیرانشهر واقع در روستای “کله کین”و سومی پادگان بزرگ جلدیان.
پروژەهای پادگان و مقر و قرارگاهسازی سپاه سوای دیگر سیاست هایش، به حاشیه بردن ارتش و تسلط کامل خود بر منطقه است. حتی در این چند سال زمزمه خرید کل محدوده پادگان جلدیان هم به منظور احداث بازار مرزی و از این دست پروژهها مدام به گوش میرسد. (که همه اراضی آن غصبی و از آن مردم منطقه است). هرچند مستقیم از سپاه به عنوان خریدار یاد نمیکنند و اشخاص و شرکت های دیگری را نام میبرند. اما واضح است کە سپاه پشت این قضایا بودە تا آن محدوده را نیز زیر سیطره خود درآورد. چون سوای پسوه در دیگر روستاهای پیرانشهر چون “خورنج” هم سپاه دارد زمینه را برای ایجاد پایگاههایش فراهم میکند و دور نیست آن روز که سپاه کلا بنیان ارتش در کوردستان را بکند.