ترجمه: رحمت ساعدپناه
جمهوری اسلامی ایران در ادامه‌ی اقدامات تروریستی خود با موشکباران قلعه‌ی دموکرات در روز17 شهریور طبق اظهاراتشان درصدد حذف رهبران حزب دموکرات کردستان برآمدند و همچنانکە در بیاننامه‌ای که بعد از این جنایت فجیع منتشر کردند هدف از بین بردن حزبی بوده که بە گفتەی آنان امنیت ملی ایران را بە خطر انداختەاست.
این نخستین بار نیست که با چنین دستاویزی حزب دموکرات کردستان آماج حملات تروریستی جمهموری اسلامی قرار می‌گیرد، بلکه طی سالهای گذشته نیز در دهها اقدام تروریستی دیگر صدها تن از اعضا، پیشمرگان و حتی رهبران شایستەی حزب مورد هدف قرار گرفته و شهید شده‌اند، که می‌توان به دو نمونه‌ی بسیار بارز آن، یعنی شهادت دکتر قاسملو و دکتر شرفکندی در اتریش و آلمان در دو عملیات تروریستی جداگانه اشاره نمود. ترورهایی که می‌بایست بە عاملی برای اعمال فشار جدی بر نظام جمهوری اسلامی تبدیل گردند، بگونەای کە موانعی باشند برسر راه ارگان‌ها و دستگاەهای تروریستی نظام تا کشورهای جهان را همانند امروز چنین مورد تهدید قرار ندهند.
طی یکماە اخیر مساله‌ی تروریسم جمهوری اسلامی و تلاش باندهای تروریستی این رژیم برای انجام عملیات تروریستی درفرانسه، اروپا را بە خود مشغول کرد. آنهم در شرایطی کە روحانی رئیس جمهور این رژیم در سفری بە کشورهای اروپایی درصدد جلب حمایت آنها در مقابل فشارهای آمریکا بود. تحریم‌هایی که بخشی از آنها مرتبط با تروریسم بین المللی رژیم جمهوری اسلامی است. این در حالی بود کە پس از اینکه پلیس فرانسه اطلاعاتی بدست آورد مبنی براینکه تروریستهای جمهوری اسلامی قصد داشته‌اند با بمب گذاری، همایش سازمان مجاهدین را مورد حمله خود قرار دهند، تعقیب و دستگیری این تروریستها در کشورهای فرانسه، آلمان و بلژیک پرده از روی این طرح تروریستی برداشت. با دستگیری اسدالله اسدی یکی از”دیپلمات تروریستهای” رژیم ، بار دیگراین حقیقت غیر قابل انکار آشکار شد که دیپلمات‌های جمهوری اسلامی کسانی نیستند جز، پاسدارانی آموزش دیده که تحت عنوان انجام وظایف دیپلماسی، از سوی جمهوری اسلامی به مکان‌هایی به نام سفارتخانه فرستاده میشوند، اما همچنان کە پیشتر نیز بکرات گفته شده، این اماکن جایی نیستند جز یک لانه جاسوسی که از آنها برای انجام وظیفه‌ی تعقیب و پیگیری مخالفان رژیم و نیز عملیاتی کردن طرحهای تروریستی استفاده می‌کنند. در جریان تحقیقات و پیگیری‌ها به غیراز دبیر سفارت ایران در اتریش چند تن دیگر نیز دستگیر شدند که دولت بلژیک با آشکار کردن نام دو تن که حامل مواد منفجره بودند، راە انکار این طرح تروریستی را بر همگان بست.
آنچه در اینجا جالب توجه است، سخنان آمانوئل ماکرون رییس جمهور فرانسه است که با وجود اسنادی غیر قابل انکار دال بر این توطئەی تروریستی در دست است، می‌کوشد برای تبرئەی نظام جمهوری اسلامی، بە دستەبندی نهادها و دستگاەهای امنیتی جمهوری اسلامی پناە ببرد و برای طفرە رفتن از مسئولیتی کە در رویارویی با نظام تروریستی‌ای که کشورش را بە میدان اعمال تروریستی خود مبدل ساختە، سعی در بی گناه نشان دادن رژیم جمهوری اسلامی می‌نماید. این ( سخنان ماکرون )در حالیست که پیشتر وزیر امور خارجه فرانسه خطاب به مسئولان وزارت اطلاعات رژیم حاکم بر ایران آنها را طراح این اقدامات تروریستی معرفی می‌کند. ماکرون طی مصاحبەای گفته است ایران در بعضی موضوعات جناح بندی‌ها و مشکلات خود را دارند و بنابراین نمی‌توان گفت دستور این اقدامات از بالا صادر شده یا مربوط به این یا آن سازمان امنیتی می‌باشد. اما آیا واقعآ رییس جمهور کشوری مثل فرانسه نمی‌داند کە تمامی این نهادها و دستگاەهای امنیتی تحت نظارت و با دستور مستقیم مقامات “بالا” آنهم دستگاە رهبری فعالیت می‌کنند و دستورات از آنجا برای عملیاتی شدن به این یا آن نهاد و دستگاە مجزا سپردە می‌شود؟
پس از توطئەی ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو و همراهانش رفیق عبدالله قادری‌آذر و دکتر فاضل رسول که متاسفانه بە شهادتشان انجامید، دولت وقت اتریش همانند موضع کنونی مکرون از حقایق و مسئولیت این جنایت شانە خالی کرد و تا کنون هم حاضر نشده پیرامون این ترور ناجوانمردانه سند رسمی منتشر نمایید. اما زمانی که دبیر کل حزب دمکرات دکتر سعید شرفکندی و همراهانش بدست تروریستهای رژیم جمهوری اسلامی بشهادت رسیدند و برای تحقیق در مورد این جنایت دادگاه مشهور میکونوس همچون نمونه‌ی یک سیستم مستقل قضایی عمل کرد، در جریان رسیدگی به این پرونده با اعلام اسامی آمران و مجریان این عملیات تروریستی و اینکه در راس همه آنان نام رهبر جمهوری اسلامی علی خامنه‌ای آمده بود عملا جای هیچ شک و گمانی باقی نگذاشت که دستور ترورهایی که صورت گرفتە و می‌گیرند از کجا صادر میشوند. به همین خاطر در آن زمان تمامی کشورهای اروپایی اگر برای حفظ آبروی خود و بطور موقت هم بودە با فراخواندن سفرایشان از تهران نارضایتی خود را نسبت به رفتار جمهوری اسلامی نشان دادند.
بدون شک اینک نیز که فرانسه همچون کشوری کە هموارە حامی و پشتیبان آزادی و حقوق بشر بوده و این افتخار بیشتر نسیب آن شدە کە بە مهد تولد دموکراسی نامگذاری شود و بویژه اینکه که در ائتلاف ضد تروریسم از اعضای مهم و کارامد آن محسوب می‌گردد، چنین انتظار می‌رود با چشم فرو بستن از سیاست‌ها و اعمال تروریستی جمهوری اسلامی در راستای حفظ منافع اقتصادی و معاملات بین دولت‌ها، زمینەساز ادامە و گسترش برنامەهای تروریستی رژیمی نشوند. رژیمی که هیچگونه ارزش و احترامی برای باورهای آنان بە مفاهیم آزادی و حقوق بشر قائل نیست. نظامی که بر اساس مبانی فکری تحمیلی‌اش، انسانها را درجه ای پایین تر از برده می‌پندارد، نبایستی به گروەها و نهادهای خوب و بد تقسیم بندی شود.
انتظار بیشتر آن است کە دولت فرانسه همراە با متحدان اروپایی، هماوا و متحد برای افشای هر چه بیشتر جنایات رژیمی که تضمین بقای خود را نه در یک توافق واقعی با جامعه ی بین‌المللی، بلکه در معاملات و بدەبستان‌های تجاری با کشورهای اروپایی می‌بیند فشار بیشتری وارد آورند. این رژیم جهت ترور و حذف مخالفان و آزادیخواهان ایرانی کە در هر فرصت و مجالی کە برایشان مهیا گردد ندای آزادیخواهانەی خود را سر می‌دهند، از هیچ اقدام جنایتکارانەای فروگذاری نمی‌کند.
