اخباری از انتشار نامەای توهین آمیز و همراە با لحنی آمرانە از سوی محمد یزدی، دبیر جامعه مدرسین رژیم، خطاب بە شبیری زنجانی، یکی از مراجع تقلید شیعە، منتشر شدە است.
یزدی در بخشی از نامەاش از دیدار شبیری با اشخاص مسئلەدار سخن گفتە است و آن را اخلاف شئونات مراجع تقلید شیعە دانستە است.
شبیری زنجانی دیداری با شماری از رهبران اصلاحطلبان داشتە است، محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق رژیم نیز در این دیدار حضور داشتە است.
یزدی کسانی مانند خاتمی، موسوی خوئینیها، عبدالله نوری و غلامحسین کرباسچی را که در دیدار با این مرجع تقلید رژیم حضور داشتند “افراد مسئلهدار” خوانده که به گفته او “برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری احترامی قائل نیستند”.
دبیر جامعه مدرسین، شبیری زنجانی را به رعایت نکردن شئون مرجعیت متهم کرده و با لحن آمرانهای خطاب به او نوشته است: “یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد”.
به گزارش پایگاه خبری جماران، محمد عندلیب همدانی ششم آبان ماه در واکنش به نامه یزدی از عضویت در مجمع مدرسین استعفا داد.
علی مطهری، نایب رئیس مجلس در نامهای که خبرگزاری ایسنا متن آن را ششم آبان منتشر کرد با انتقاد از مسئلهدار خواندن خاتمی و همفکرانش به یزدی نوشت: “مسئلهدار” کسانی هستند که در سال ۸۸ تحت این عنوان که مقام رهبری از یک کاندیدای خاص حمایت میکند انتخابات را از حالت طبیعی خارج کردند و حق اعتراض معترضان را نیز به رسمیت نشناختند و آنها را برانداز نامیدند و شد آنچه که نباید میشد.
اشاره مطهری به انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸ است که در آن کسانی مانند یزدی، محمود احمدینژاد را نامزد مورد حمایت “نظام” معرفی کرده از او پشتیبانی میکردند. منتقدان معتقدند اعلام پیروزی احمدینژاد در این انتخابات حاصل یک “کودتای انتخاباتی” بوده است.
مطهری، نایب رئیس مجلس در بخش دیگری از سخنانش نوشت: مگر مردم باید با اجازه شما به ملاقات این و آن بروند؟
برآیند تمامی این کشمکشها بر سر نامەی این عنصر عقیدتی رژیم کە بقای خود را در چاپلوسی برای دربار مذهبی و دستگاە ولایت فقیە جمهوری اسلامی میداند، بیانگر این واقعیت است کە حتی در مرکز ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، کە همانا حوزەها و مراجع تقلیدش میباشند نیز این امر بە وضوح درک شدە است کە سلطنت دینی خامنەای و اطرافیانش بیش از پیش منزجر کنندە و غیر قابل تحمل شدە است.
آنچە محمد یزدی خطاب بە شبیری زنجانی نوشتە کاملا صحیح است، و این جماعت مفت خور هرآنچە دارند، از قبل همین نظام مردم فریب است کە دست روی عقاید مذهبی مردم گذاشتە و از آن بە نفع خود سوء استفادە میکند. تردیدی نیست در صورت گذر از ایران تحت استیلای نظام فاسد، استبدانی و ارتجاعی، هیچ جایگاهی برای امثال این آخوندهای حکومتی در میان تودەهای مردم ایران آیندە وجود نخواهد داشت.
اما نکتەی قابل توجە این است کە حتی در زرادخانەی عقیدتی رژیم، یعنی در میان روحانیون ساکن در قم و نجف اعم از حکومتی یا روحانیانی کە بدور از اعمال و سیاستهای رژیم هستند، نیز سیاستهای جمهوری اسلامی بە کل شکست خوردە است.
از کسانی همچون شبیری گرفتە تا صدر و حکیم کە بر سر سفرەی همین نظام بزرگ شدەاند، دریافتەاند کە دورەی حکومت دیکتاتوری در کسوت اسلام بەسر آمدە و مردم دیگر این نوع حکومت را برنمیتابند.
اساسا نیازهای امروز جامعەی ایران دو دستەاند:
یکی نان، بە معنای رفاە اجتماعی و معیشت و دیگر آزادی است، کە اولی بە دلیل چپاول و طمع بیش از حد سران رژیم در غارت سرمایەهای کشور بە حدی رسیدە است کە قفر بطور فزایندەای فراگیر شدە است و بسیاری از تودەهای مردم در شرایط سختی زندگی را بە سر میبرند و دومی هم در تمامی سطوح بە شدت سرکوب و نقض شدە است و حتی کمترین آزادی کە آزادی بیان است نیز در ایران تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی امکان پذیر نمیباشد؛ دلیل آن هم از سویی بە رویکرد تئوری اسلام سیاسی در نوع فقاهتی آن برمیگردد کە مردم را دنبالە رو ولایت مطلقە میداند و بر تمامی جوانب زندگی مردم از هر قشر و سطع سایە افکندە است و از سوی دیگر بە نظام فاسد و شکست خوردەای برمیگردد کە حاکمانش درصددند از هر طریق ممکن، حتی با کشتار مردم بیدفاع بر اریکەی آن همچنان تکیە بزنند.