برگردان: وریا.ت
اعمال دوبارهی تحریمها علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران و وضعیت نابسامان داخلی این کشور، که گمان میرود مجموعهای از اتفاقات قابل پیشبینی و گاهأ غیرمنتظره را بهدنبال داشته باشد، این شرایط، مردم ایران را دچار نوعی از اضطراب کرده است. البته بر مبنای روند رخدادهای چهل سال اخیر در داخل ایران و سیاستهایی که طی این چهار دهه از سوی دولتها و جامعهی جهانی بر ایران اعمال شده است و نتیجهی آن گردش و دور باطل در دایرهای، که مملو از معامله و سوداگری بر سر منافع و در آن سو ناامیدی مردم بوده است، این ناآرامیها احتمالأ امری طبیعی است، منتها این بار از نوعی دیگر است.
شرایط داخلی ایران نسبت به گذشته در وضعیت متفاوتی قرار دارد، خصوصأ در رابطه با گذران زندگی مردم، فشارهای کنونی با گذشته قابل قیاس نیست. اعتراضات مردمی عملأ وارد مرحلهی دیگری شده است و مردم کمترین اعتمادی به نظام و اصلاح وضعیت ندارند و از همه مهمتر آنچه آنان را نگران کرده است، عدم وجود رهبری این اعتراضات و آلترناتیو و برنامهای برای آیندهی ایران است. همچنانکه رهبران نظام در کلیت آن اذعان کردهاند فساد تمامیت ارکان سیاسی و اقتصادی رژیم را فرا گرفته است، لذا تودههای مردم ایران به هیچیک از جناحهای درونحکومتی اعم از طیفهای وابسته به بیت رهبری و اصولگرایان و هم اصلاحطلبان حلقهی حاکمیت برای بهبود شرایط و گذر از بحرانهای موجود هیچ امیدی ندارند.
اینکه در آینده چه میتوان کرد و تحولات آتی در چە مسیری سیر خواهند کرد، به دو عرصهی داخلی و خارجی بستگی دارد. آنچه که به ظاهر معلوم و مشخص است، این است که تنها فشارهای خارجی در نهایت به سقوط رژیم ختم نمیشود. هرچند که بخشی از مسئولان کاخ سفید در این مدت هراز گاهی تصریح کردهاند، هدف از تحریمها، “فلج کردن” رژیم میباشد. اما حداقل در برخورد دفتر ارتباطات کاخ سفید با اپوزسیون رژیم جمهوری اسلامی، ظاهرأ هدف ساقط کردن رژیم نیست. به همین دلیل میتوان گفت در نهایت این تودههای مردم ایران هستند که در داخل کشور سرنوشت جمهوری اسلامی را رقم خواهند زد.
اگر در این رابطه عجالتأ گروههای اپوزسیون سراسری ایران را کنار بگذاریم، که چه برنامهای برای آیندهی این کشور دارند و چگونه پتانسیل تبدیلشدن به آلترناتیو رژیم را دارا هستند یا خیر و اینکه اعتماد جامعه را به سوی خود جلب خواهند کرد یا نه بجاست مروری بر وظایف احزاب کردستانی داشته باشیم. شرایط امروزین کردستان بسیار بیش از آنچه احزاب در مورد آن فکر میکنند، نابسامان و بهمریخته است. اگر در سطح ایران، مردم تا بهحال در راستای تغییرات و رهبری آن، هیچ گونه آلترناتیو مناسب و فراگیری سراغ ندارند، این وضعیت در کردستان بسیار متفاوت است. احزاب کردستانی علیرغم کاستیهایشان و همچنین انتقاداتی که از آنان میشود، همچنان چشم امید مردم کردستان به آنها دوخته شده است، این فقط یک ادعا نیست، اقدام فراگیر و درخور تحسین مردم کردستان در 21م شهریورماه سال جاری، گواه این واقعیت است.
اینکه احزاب در شرایط کنونی بایستی چه کار کنند، یک بحث مهم، اساسی و بنیادین است که به رسالت خود احزاب و پایگاه مردمی آنان برمیگردد. آنان باید طبق انتظارات مردم کردستان عمل کنند، هنگامیکه مردم اتفاقات روز و وضعیت کنونی و آیندهی ایران و کردستان را در گفتگوهای روزمرهی خود مورد بحث قرار میدهند، پیش از هر چیز روی سخنشان بسوی این احزاب و سازمانها است.
مردم چشمداشت غیر مترقبهای از احزاب ندارند، تنها خواستهی آنها این است که احزاب، متحد شوند و به فکر آیندهی خاک و ملتشان باشند، با هم تشریک مساعی نمایند و در بارهی اینکه چه سیاستی در قبال حاکمیت و نیروهای اپوزسیون داشته باشند بهتفاهم برسند.
به همین سبب در شرایط فعلی لازم است احزاب کردستان ایران در راستای اتحاد عمل بیشتر گام نهند و بر دیدار و گفتگوهای خود پیرامون راهکارهای مبارزه در شرایط کنونی بیافزایند. این امر میتواند سردی و کدورت احتمالی میان احزاب را از بین برده و زمینه را برای ایجاد جبههی کردستانی فراهم آورد.
حال که احزاب کردستانی نهادی به نام مرکز همکاری احزاب ایجاد کردهاند، و هدف از آن اتحاد عمل و پیوند زدن مناسبات سیاسی باهم در این برهه از مبارزات است ، بجاست در قبال تودههای مردم کردستان و آیندهی مبارزاتی خود احساس مسئولیت هرچه بیشتری داشته و در راستای اتحاد و یکپارچگی گام بردارند.
بخشی از این دغدغه و نگرانی که در این شرایط بر اندیشهی صاحبنظران و حتی مردم عادی کردستان به طور کلی، مستولی گشته به احتمال زیاد به تفرقه، تشتت و عدم وجود برنامهای مدون در شرایط کنونی در میان احزاب و سازمانهای کردستان است که در صورت تداوم آن میتواند ضربات جبرانناپذیری به جنبش خلق کرد در کردستان ایران و تأمین خواستهای خلق کرد وارد آورد.
در همین رابطه مادامیکه ما بر این باور هستیم که فعالان مدنی و سیاسی و به طور کلی مجموعهی فعالان در همهی عرصههای اجتماعی، نقش و تأثیر مستقیمی بر جامعه و رخدادها دارند، لازم است که آنان نیز بیش از پیش به اتحاد و همفکری اهتمام ورزند و در چارچوب اتحاد و همبستگی هرچه بیشتر گام بردارند.