برگردان: ههردی سلیمی
شش ماه از اعلام کنارهگیری آمریکا از توافق برجام که به منظور حل مسئلهی تأسیسات هستهای ایران منعقد شدەبود، میگذرد. طی این مدت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بارها رژیم جمهوری اسلامی را از بازگشت آن دسته از تحریمهایی که در زمان زمامداری باراک اوباما، به تعلیق در آمده بود، در صورت عدم اجرای شروط آمریکا آگاه کرده است. در نهایت روز 13م آبان تصمیم بازگشت و اعمال تحریمهایی که قبلأ کنگره و مجلس سنا تصویب کرده بودند، صادر شد. سردمداران جمهوری اسلامی کە طی مدت حاکمیت سیاه خود، مصرانە و بیاعتنا به ارزشها و معیارهای بینالمللی و به دور از اخلاق سیاسی، در راستای گسترش قدرت خویش به طرق ناروا در تلاش بودهاند، در ادامەی این رفتار و سیاستهای، این بار خود را در مقابل ارادهی تغییرناپذیر دولت ترامپ دیدند که چنین پیداست میخواهند حد و مرزی برای سیاستهای تجاوزگرانهی رهبران جمهوری اسلامی ایران تعیین نمایند. آنان به جای اندیشیدن در مورد زندگی و گذران تودەهای مردم و حل و فصل معضلاتشان، در دایرەی رقابت منافع اروپا، روسیه و چین با آمریکا در شرایطی نامساوی و نابرابر با این کشورها گرفتار آمده و در خلال چند ماه گذشته با خروج شرکتهای بزرگ اروپایی و آسیایی از قراردادهای بازرگانی با ایران، بازندهی اصلی این کارزار شدەاند. سیاستی که از همان ابتدا معلوم بود که جز خسارات و زیان رساندن به زندگی و آیندهی مردم ایران، دستاورد دیگری در پی نخواهد داشت. علاوە بر این پایگاه و موقعیت منطقهای جمهوری اسلامی به دلیل مواضع جنگ افروزانهاش روز به روز ضعیفتر میشود، بطوریکە حتی نزدیکترین همپیمانانشان نیز در این رابطە از آنان دوری میجویند.
هر چند اینک دیگر این تنها مسألەی تأسیسات هستەای نیست کە آمریکا را بخود مشغول ساختە است، بلکە مسألهی تروریسم، دخالتهای رژیم حاکم بر ایران در کشورهای منطقه، حمایت از گروههای تروریستی، مسألە جنایات جنگی، حقوق بشر و …، بخشی از موضوعاتی هستند که پروندهی حجیمی علیه جمهوری اسلامی در ادارهی ترامپ پدید آوردە و در صورت تداوم سیاستهای تاکنونی، رژیم جمهوری اسلامی با مجازاتهای دیگری مواجە خواهد شد. بر اساس تحریمهای دولت دونالد ترامپ، کە صنعت نفت و منابع بانکی و پولی ایران را هدف قرار دادەاست، جمهوری اسلامی از هر نوع معاملهای در زمینههای بانکی و فروش نفت محروم خواهد شد، و بدون شک اعمال این تحریمها، خسارات زیادی به اقتصاد ایران میرساند و انتظار میرود، اقتصاد ایران در مسیر فروپاسی حرکت کند. این در حالیست که تورم پولی و افزایش قیمت مایحتاج عمومی، کە از اثرات کوتاه مدت فشارهای آمریکاست نە تنها در شرایط فعلی بلکە از چند ماه قبل بوضوح پدیدار گشتە، و تودەهای مردم ایران را بە استیصال کشاندەاست
رهبران جمهوری اسلامی که تاکنون نیز با غرور و تفرعن از شکست سیاستهای آمریکا دم میزنند و از گفتن واقعیات بە مردم طفرە میروند با بر زبان راندن شعارهای همیشگیشان که سالهاست، در گوش مردم میخوانند، و با ادعای گذر از بحران تحریمها و شکست آمریکا درصدد لاپوشانی درماندگی خود هستند به خوبی واقفند که اصرار بر ماندن در چنین موقعیتی چه خسارات جبران ناپذیری به مردم و آیندهی کشور خواهد زد. اما آنان صرفأ در فکر حفظ حاکمیت سیاه خود هستند و در این راستا برایشان اهمیت ندارد چە بر سر زندگی و گذران مردم خواهد امد.
بدینسان و با اعلام این تصمیم، انتظارات در بارهی اینکه آمریکا، در مقابل خواست و فشارهای زیاد کشورهای همپیمانش در سطح جهانی و خصوصأ کشورهای اروپایی که جمهوری اسلامی، به صورت مداوم از تلاش آنان بمنظور جلوگیری از تأثیرات مواضع آمریکا علیه این کشور، یاد میکند و این احتمال کە در سیاستهایش در قبال ایران چه تغییراتی صورت خواهد داد، به پایان رسیدەاست. با این اقدام راه هرگونە ترفند و فریب مردم از سوی سردمداران جمهوری اسلامی مسدود میگردد و بیش از این قادر نخواهند بود، با دادن امیدهای واهی حتی نیروهای فریبخوردهی خود را نیز مجاب نمایند. رهبران جمهوری اسلامی بطور مداوم کوشیدەاند با بزرگنمایاندن مشکلات خارجی که خود بانی آن بودهاند، و همیشە مایل بودەاند بیش از انچە کە هست در انظار عمومی نشان بدهند تا از مسئولیت مشکلات و بحرانهای اساسی و بنیادین که انتظارات و مطالبات مختلف مردم، در زمینەهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که در ارتباط با زندگی مردم است، شانە خالی کنند . آنان بدین شیوه در نظر داشتند با نشان دادن مظلومیت خود در برابر آنچه “دشمن خارجی” میخوانند و گویا کشور در خطر است، خود را از حل دهها بحران خودساخته در داخل، پنهان کنند و در پاسخ خواستهها و مطالبات فعالان داخل کشور، آنان را به اتهام ارتباط با خارج کشور و بیگانگان، محکوم کنند. از دگر سو، مشکلات خارجی را عامل ویرانی کشور و اوضاع ناگوار اقتصادی و زندگی مردم قلمداد نماید.
حال تردیدی نیست که مردم بطور کلی سیاستهای مزورانە و کذب جمهوری اسلامی را به خوبی شناختهاند و اگر بخشی از این مردم در انتظار حل مشکلات خارجی در راستای تغییر وضعیت کشور بودند، باید برایشان آشکار شده باشد، که در واقع این جمهوری اسلامی است که مانعی بر سر تمامی راه حلهای مشکلات آنان است. در انتظار ماندن نه تنها کمکی به آیندهی تودەهای مردم نمیکند، بلکه عامل مهمی نیز است در اختیار سردمداران رژیم، آنطور که میل دارند و با بی اعتنایی به زندگی و آیندهی مردم و کشور، به حاکمیت خود و بقایشان در قدرت ادامه دهند، رژیمی که تضعیف شده و آیندهای برای آن باقی نمانده است.
لذا مهم است که مردم برای رهایی از چنگ ظلم و ناعدالتی جمهوری اسلامی، بیش از پیش بر گسترەی اعتراضات حقطلبانەی خود بیافزایند و نشان دهند که آنان بخشی از این دستگاه مافیایی که مورد تحریم و مجازات واقع شده است، نیستند آمادەاند با سازماندهی و پا نهادن در میدان مبارزە، به اهرم فشار دیگری جهت عقب نشینی این رژیم تبدیل شوند و راه حق تعیین سرنوشت خود را در پیش گیرند.