تاثیر رسانه بدلیل آنکه مردم در نقاط مختلف جهان، از رسانه برای دسترسی به اطلاعات و همچنین برای تفریح استفاده میکنند، بصورت مداوم در حال افزایش است. تجار، صاحبان شرکتها، فعالین مدنی، سیاستمداران و افراد متخصص در رسانه سرمایهگذاری میکنند تا پیام خود را به سرعت و بە شیوەای مؤثر به حداکثر مردم برسانند. توسعهی تکنولوژی، استفاده از دوربین، کامپیوترهای پیشرفته و اینترنت، این قدرت را به رسانه داده است تا مخاطبان را با تصویرهای بیشتر و پیچیدهتر سرگرم و هیجان زده نماید. بدین جهت بسیاری از مردم نه تنها از طریق رسانه جهان را میبیند، بلکه درک و تفکرشان از جهان نیز متأثر و مدیون رسانه است. رسانه از سویی میتواند امید و زندگی را به خانهها ببرد، از سوی دیگر یأس و بدبینی را ترویج کند. اما رسانه برخوردی خنثی با واقعیت ندارد و تلاش میکند که بخشی از واقعیت را به شیوهای مشخص نشان دادە و برجسته کند. این مقاله توضیح خواهد داد که چگونه تلویزیون، روزنامه و تبلیغات همچون بخشی از رسانه، به بازتولید و توسعه مردسالاری کمک میکنند.
مردسالاری دیدگاهی است که سعی میکند تا تسلط مردان در حوزههای مختلف را توجیه و توسعه دهد. همانگونه که نگاههای نژادپرستانه که در گذشته در اروپا و آمریکا، سیاه پوستان را پست و حقیر میدانستند، مردسالاری نیز توانایی و ظرفیتهای زنان را محدود و بی اهمیت قلمداد میکند. مردسالاری مانعی بزرگ در مقابل انسان سالاری است.
فیلم و مردسالاری
تلویزیون و فیلم از راه نشان دادن زنان همچون بازیگرانی غیرفعال و وابستهی مردان، به رشد مردسالاری پرداخته است. در بیشتر فیلمها، مردان بازیگران اصلی و قهرمان داستان هستند. ولی زن ها، نقشهای فرعی و کم اهمیت تر را بازی میکنند. براساس تحقیقی که مارتا لاوزن، استاد دانشگاه سان دیاگو انجام داده، مشارکت زنان در ١٠٠ فیلم که در سال ٢٠١٣، بیشترین فروش را داشتند، بدین ترتیب بوده است: تنها ١٥% قهرمان و نقش اول این فیلم ها زن بوده و تنها ٢٩% نقش های کلیدی و ٣٠% بازیگرانی که حرف زدهاند، زن بودهاند. بدین ترتیب نزدیک به ٧٠% زنانی که در این فیلم ها شرکت داشتهاند، بازیگرانی بدون کلام و دیالوگ بودەاند. این فیلمها این دیدگاه را بازتولید و توسعه دادهاند که زنان نمیتوانند نقشهای کلیدی و مهم را برعهده بگیرند. اما اگر مردم، فیلمهایی را تماشا کنند که در آنها زنان نقشهای رهبری و مدیریتی را برعهده دارند، مردم در زندگی واقعی نیز اعتماد بیشتری به رهبری و مدیریت زنان خواهند داشت. گینا دیویس در سال 2005 در فیلم “Command in Chief” نقش رئیس جمهور ایالت متحدهی امریکا را بازی کرد. بعد از اکران فیلم، در میان افرادی که فیلم را دیده بودند، یک نظرسنجی صورت گرفت که نشان داد ٦٨% مشارک کنندگان، میل بیشتری پیدا کرده بودند تا یک رئیس جمهور زن داشتهباشند.
تلویزیونها اغلب از زنان جوان استفاده میکنند که این هم به استفاده ابزاری و سکسی رسانه از زنان و بدن زنان برمیگردد. بطور مثال زنان آمریکا که سن آنها بین ٢٠ تا ٣٠ سال است تنها ٣٩% جمعیت زنان آمریکا را تشکیل میدهند. این در حالی است ٧٠% زنانی که در رسانههای آمریکا نشان داده میشوند، زنان٢٠ تا ٣٠ هستند. همچنین تلویزیون در فیلمهای درام، از دیدگاههای کلیشهای نسبت به زنان استفاده میکنند تا ذهن کودکان با مردسالاری آشنا شدە و پرورش یابد. براساس تحقیقی که مرکز گینا دیویس انجام داده، در میان ١٢٠ فیلم درامی که آنها تماشا کردهاند، تنها ٢٨.٣% بازیگران سخنگوی این فیلمها زن بودهاند؛ برای فیلمهای درامی که مختص به کودکان بوده است، ٣٠.٨% بازیگران سخنگو مؤنث بودهاند. این فیلمها بچهها را طوری پرورش میدهند که ساکت و غیرفعال بودن همچون یک ویژگی طبیعی و حتی مثبت زنانه جلوه کند و آنها در اینده مشارکت و فعالیت بیشتر مردان نسبت به زنان را امری طبیعی قلمداد کنند.
“لاک پشت ها پرواز میکنند” یکی از اثرهای مشهور بهمن قبادی کارگران کرد است. این فیلم داستان زندگی دشوار عدهای کودک در یک کمپ در سال ٢٠٠٣ در عراق است. فیلم سه بازگر اصلی دارد که دو تن از انان، هنگاو و ستلایت، پسر هستند و دیگری دختری به اسم آگرین است. اگرچه هنگاو یک معلول جسمی بدون دست است، اما او قهرمان این فیلم است و حامی و محافظ خواهرش آگرین است. آگرین در این فیلم یک شخصیت منزوی و غیرفعال دارد که تنها وظیفهاش نگهداری از بچهاش است که محصول تجاوز سربازان به اوست. همچنین آگرین در پایان فیلم دست به خودکشی میزند. فیلم “لاک پشتها پرواز میکنند” اگرچه توانسته است دردهای این کودکان کرد را به خوبی به تصویر بکشد، اما تنها شخصیت زن این فیلم، فردی بی اراده است. این فیلم برای زنان پیامی مثبت و امیدبخش ندارد.
روزنامه و مردسالاری
روزنامهها هم میتوانند عامل تداوم و توسعه باشند. روزنامهها اغلب از راه استفاده از یک زبان سکسی، توانایی و موفقیتهای زنان را تحقیر میکنند. زبان سکسی به زبانی گفته میشود که به شیوهای یکسان و عادلانه با جنس مؤنث و مذکر برخورد نمیکند و یکی از جنسها ــ اغلب زنان ــ را ضعیف و پست نشان میدهد. سرتیتر روزنامهها اغلب بر چهره زنان تأکید میکند، ولی بر تخصص و مسئولیت قانونی و کاری مردان تأکید میورزد. مرکز بریتانیا برای زنان در بخشهای علم، مهندسی و تکنولوژی (UKRC)، به مدت ٦ ماه، ١٢ روزنامهی معتبر بریتانیا را بررسی کرده و دریافته است که این روزنامه ها در مورد ٥٠% زنان دانشمند از مدل مو و لباس آنها سخن گفتهاند، در حالی که این کار را تنها در مورد ٢٠% مردان انجام دادهاند. همچنین تمام کسانی که در این 6 ماه از آنها به عنوان متخصص نقل قول شده است، ٨٠% از جنس مذکر و تنها٢٠از جنس مؤنث بودهاند. در بیشتر روزنامهها مردها صاحب امتیاز، سردبیر و عضو هیأت تحریریه هستند، به همین جهت جهانی هم که آنها نشان میدهند جهانی مردسالارانە است.
بسیاری از شعارهایی که برای صلح میان ملت ها سر داده میشوند، از زبانی سکسی و مردسالارانه استفاده میکنند. شعارهایی همچون “کرد و عرب برادرند” یا “ترک و کرد برادرند” زبانی سکسی و عقلانیتی مردسالارانه دارند ، زیرا پیوند میان دو ملت را به پیوند میان مردهای این دو ملت تنزل میدهند. این شعارها همچنین نمایندگی ملت در مقابل ملتهای دیگر را به مردان میدهند؛ مردان نه تنها در داخل کشور باید در فضاهای عمومی و رسمی حضور اکثریتی داشته باشند، بلکه فضای بینالمللی نیز باید مردانه باشد. این شعارها را میتوان اصلاح کرد و مثلا گفت “زنده باد دوستی کرد و ترک”. در زبان انگلیسی هم قبلا کلمه Men که به معنای مردان است برای اشاره به انسان ها و بشریت بکار میرفت، ولی بدلیل توسعهی جریان فمینیستی، آنها نیز اصلاحاتی را در زبان و ادبیات خویش انجام دادند. امروزه اکثریت مردم از کلمه Humans که فاقد یک بار جنسیتی مردانه یا زنانه است برای اشاره به انسان ها استفاده میکنند. بدین ترتیب پرهیز از بکارگیری یک زبان سکسی و مردسالارانه زمینهی برخورداری از یک زبان انسان محورتر را فراهم میکند.
حتی چگونگی نوشتن یک خبر میتواند سکسی باشد و آگاهانه یا غیرآگاهانه تلاش کند که به یک جنس برتری بخشیدە و جنس دیگر را کوچک و خوار کند. در اینجا به گزارشی از سوران عمر نگاه میکنیم که آن را در تاریخ ٣/١٢/٢٠١٤ در سایت کردی خندان منتشر کردهاست. عنوان یا تیتر این گزارش اینست: “زنی که در لبنان دستگیر شده است، زن ابوبکر بغدادی نیست”. عنوان این گزارش این پیام را به مخاطب میدهد که آنچه اهمیت دارد، شوهر این خانم است نه خود این زن. گزارش در ادامه میگوید که زن دستگیر شده خواهر عمر عبدالحمید دلیمی، از فرماندهان نظامی داعش، است. گزارشگر از برجسته نمودن ابوبکر بغدادی به برجسته نمودن مردی دیگر به نام عمر عبدالحمید میرود، بدون آنکه کوچکترین اشارهای به این بکند که زن دستگیرشده، سجا عبدالحمید، کیست و نقش او در داعش چه بوده است. ذهنیت پشت این گزارش اینست که زن زمانی اهمیت پیدا میکند که زن یا خواهر یا از بستگان یک مرد مهم باشد.
تبلیغات و مردسالاری
اگرچه پیامهای بازرگانی میتواند تأثیرات منفی روی هر دو جنس زن و مرد داشته باشد، اما در اغلب موارد زنان به هدف و وسیلهی تبلیغات تبدیل میشوند. پیامهای بازرگانی سعی میکنند که یک حس ناامنی درونی و نگرانی در زنان بوجود آورند تا به خرید کالاهای آرایشی روی بیاورند. اغلب پیامهای بازرگانی از زنان لاغر سفید پوست استفاده میکنند تا این پیام را به مردان و زنان بدهند که این نوع از زنان ایدهال و مدل زنان هستند. زنان تحت تأثیر پیامهای بازرگانی سعی میکنند وزن خود را کاهش دهند و این مدل دست نیافتنی از زیبایی اندام و پوست را کسب کنند. برمبنای تحقیق مرکز اختلالات تغذیه آمریکا (National Association of Anorexia and Associated Disorder)، زنان بسیار بیشتر از مردان دچار مشکلات تغذیهای و غذایی میشوند. همچنین براساس تحقیق این مرکز ٥٣% دختران ١٣ سال در آمریکا از وزن خود راضی نیستند و این ناراحتی به ٧٨% افزایش مییابد وقتی ١٧ ساله میشوند. پیامهای تبلیغاتی اغلب تصویر و فیلم زنانی را نشان میدهند که بوسیله دوربین و کامپیوتر طراحی و مونتاژ شده است، بطوری که این زنان هیچگونه چین و چروکی و اضافه وزنی ندارند. هر زن در آمریکا بطور میانگین سالانه ١٢٠٠٠٠ تا ١٥٠٠٠ دلار صرف خرید وسایل آرایشی و رفتن به سالن آرایش میکند. در واقع بیشتر پیامهای بازرگانی این پیام را به مخاطبان خود میدهند که مهم نیست زنان چه دستاورد یا موفقیتی داشتهاند، مهم اینست از اندام و چهرهی زیبایی برخوردار باشند.
پیام های بازرگانی زمانی که زنی را در کنار یک کالا یا همچون یک کالا نشان میدهند، به شیوهای غیرمستقیم خشونت علیه زنان را ترویج میکنند. جین کیلبورن (Jean Kilbourne)، فیلمساز و نویسنده، بر این عقیده است که ترسیم یک انسان همچون یک وسیله، در اکثریت موارد قدم اول بوده است برای اینکه به خشونت علیه این فرد مشروعیت داده شود؛ انسان همچون کالا نشان داده میشود و خشونت به یک امر حتمی تبدیل میگردد.
در اینجا به نمونهای از پیام بازرگانی یک شرکت سیگار آمریکایی در سال ١٩٦٧ نگاه میکنیم. این تبلیغات اینگونه به وصف این سیگار میپردازد: “سیگار همانند زن است، بهترینشان لاغر و مایهدار است.”
این پیام بازرگانی از سویی زنان لاغر و ثروتمند را همچون ایدئال و مدل نشان میدهد و از سوی دیگر زن را مانند محصولی همچون سیگار تداعی میکند. ابزاری نمودن زنان در پیامهای بازرگانی زمینهی ذهنی برای مردان را مهیا میکند تا مانند یک وسیله با زنان برخورد نمایند و خودشان را خریدار و مالک زنان قلمداد کنند. بدین ترتیب تبلیغاتی اینچنین با کاهش جایگاه زنان به سطح یک کالا و وسیله، خشونت علیه زنان را همچون برخورد یک مالک با وسایل و ملکش عادی و نرمالیزه میکند.
نتیجه
سیستم مردسالاری از طریق کنترل رسانه برای تدوام، بازتعریف و بازتولید خویش تلاش میکند. در جایی که با زبان سکسی و مردسالارانە همچون امری طبیعی و حتی بخشی از آزادی بیان برخورد میشود، نشانگر قدرت سیستم مردسالاری و نبود آگاهی فمینیستی است. وظیفهی جریانات فمینیستی اینستکه درک و آگاهی عمومی را نسبت به نقش رسانه در توسعهی مردسالاری بالا ببرند. فیلم، روزنامه و پیامهای بازرگانی میتوانند حامل پیامهایی باشند که هدفشان کوچک نمودن و ابزار تلقی نمودن زنان است. نگاه و تحقیق فمینیستی در مورد رسانههای کردی میتواند به داشتن یک رسانهی انسان محورتر یاری رساند.
منابع:
Al-Ramahi, R. A. (2013). Sexist Manifested in the Language of Nursery Rhymes: Analysis of Sexist linguistic Features. European Scientific Journal, 8.
Breitman, K. (2014, September Monday). Politico. Retrieved December 3 December, 2014, from politico: https://www.google.iq/#q=9%2F29%2F14
Caldas-Coulthard, C. R. (1995). Man in the News: the Misrepresentation of Women Speaking in News-as-Narrative-discourse. Birmanghan University International Language Debates, 8.
Disorders, N. A. (2014, December 2). Anad. Retrieved December 3, 2014, from Anad : http://www.anad.org/get-information/about-eating-disorders/eating-disorders-statistics/
Evans, K. (2012). Media Representations of Male and Female. Internet Journal of Criminology © , 8.
Ghobadi, B. (Director). (2005). Turtles Can Fly [Motion Picture].
Gull, R. (Director). (2014). Ahol advertising for washing machine [Motion Picture].
Hamedy, S. (2014, March 11). Report: Just 15% of lead characters in major movies are female. Retrieved December 1, 2014, from articles.latimes.com: http://articles.latimes.com
https://www.youtube.com/watch?v=hZkC_fNxmQk (Director). (2011). Misrepresentation, The media’s manipulative influence over your morals [Motion Picture].
Jenny Kitzinger, M. C. (2008). Gender, Stereotypes and Expertise in the Press: Cardiff School of Journalism, Media and Cultural Studies, iii.
Media, G. D. (2012). THE THIRD GLOBAL SYMPOSIUM. THE THIRD GLOBAL SYMPOSIUM, 7.
Talks, T. (Director). (2014). Looks are not everything. Believe me, I am a model. [Motion Picture].
كهریم, س. (2014, December 3 December). xendan. Retrieved December 4 December, 2014, from Xendan: http://www.xendan.org/dreja.aspx?=hewal&jmara=20816&Jor=1
درشمارهی٦٥٧ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است