برگردان: ریبوار
ایدیم انومی یادآور فیلسوف نامدار فرانسوی، امیل دورکیم است. این ایدیم از طرف دورکیم تئوریزه و مطرح شد. بعدها جامعهشناسان دیگر نیز از این ایدیم استفاده و دریافتهای متفاوتی از آن را ارائه دادند. بطور مختصر وضعیت انومیک به وضعیتی گفته میشود که نرم و هنجارهای اجتماعی تضعیف و نوعی هرج و مرج اجتماعی پدید میآید. به باور دورکیم این وضعیت گریبانگیر جامعههایی میشود که در حال گذار هستند، یعنی نه تماما از سنت فاصله گرفتهاند و نه تماما مدرن شدهاند. نشانه و تاثیرات سنت و مدرنیسم بطور مشترک در این جامعهها پدیدار میشود.
فرضیه این نوشتار اینست که برمبنای اطلاعات و حوادث بسیاری، جامعهی ایران دچار نوعی وضعیت انومیک گردیده است. برای اثبات این فرضیه به ذکر چند نمونه و شرایط بوجود آمدن این وضعیت میپردازیم.
ایران یک قرن است که دوران سنت را پشت سر نهاده و به مرحله گذار پا نهادەاست. بدلیل فقدان یک سیستم دولتی کارا، مرحلهی گذار بسیار طولانی شده و ایران هنوز هم نتوانسته به گروه کشورهای توسعه یافته راه یابد. هنوز هم صاحب نظران حوزهی توسعهی ایران بدنبال یافتن دلایل توسعهنیافتگی این کشور هستند. این در حالی است که برخی از کشورها دوران مدرنیسم را بعد از ایران آغاز کرده و مدتهاست به عنوان کشورهای توسعهیافته قلمداد میشوند. مردم ایران هنوز با مشکل تأمین نیازهای اولیه و اساسی زندگی روبرو هستند. وضعیت اقتصادی ایران بە حدی بحرانی و نامطلوب است که مردم بدون توجه به ارزش و هنجارهای اجتماعی، شب و روز را سپری کرده و بسیاری از ابعاد مهم زندگی را فراموش کردهاند. زیرا کسی که نیازهای اولیهاش تامین نشود، ممکن است به دزدی و دروغ دست بزند. امری است طبیعی کسانی که نیازهای اولیهشان تأمین نشده، همچنان متعهد به هنجارهای اخلاقی نباشند.
فاصله طبقاتی در ایران بیداد میکند. تعداد زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاهها نمیتوانند از لحاظ اقتصادی مستقل بودە و نیازهای خود را برآورده سازند. به گفتهی کارشناسان اقتصادی، میزان کار در ١٠ سال اخیر تغییر نکردهاست. طبق آمارها هم اکنون در ایران ٥ تا ٦ میلیون بیکار وجود دارد که اگر ایران بە رشد اقتصادی ٧% دست نیابد، این میزان بیکاری افزایش خواهدیافت. این میزان بالای بیکاری، خود منبع بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی است.
در ایران میزان طلاق بسیار بالاست و معدل سن ازدواج افزایش یافتەاست بطوری که از یک پدیدهی اجتماعی فراتر رفته و به یک بحران تبدیل شده است. یکی از دلایل اصلی این بحران نیز مشکلات اقتصادی میباشد. در چنین وضعیتی است که پدیدهای به عنوان “ازدواج سفید” پدید آمده است. دختر و پسر یا زن و مرد بدون اینکه عقدی انجام دهند و بدور از عرف و قوانین، زندگی مشترک را آغاز میکنند. آنها بدون پایبندی به هنجارهای اجتماعی با هم زندگی میکنند و اگر این پدیده اکنون آسیب شناسی نشود، به بحرانی تبدیل میشود و تاثیرات منفی بسیاری را بدنبال خواهد داشت.
بدلیل وضعیت ناسالم سیاسی و اقتصادی ایران، نسل تازهای از سرمایهدارن بوجود آمده که یک شبه و بدون زحمت چندانی از راه قاچاغ، تجارت مواد مخدر، رانتخواری یا ارتباطات سیاسی، ثروت هنگفتی را بدست آوردهاند. این نسل تازهی مصرفگرا، تولیدکننده نیست و فرهنگ مخصوص اقشار مرفه و اصیل را ندارد و با رفتارهایش اختلالات اجتماعی را تشدید نمودهاست. این نسل از سرمایهداران برایشان مهم نیست که چه بر سر جامعه میآید و کارهای غیر انسانی و غیرقانونیشان چە تأثیرات منفیای خواهد داشت. آنها فقط و فقط بدنبال منافع فردی خودشان هستند.
بدلیل این سیستم ناکارا، روحیە همکاری اجتماعی در ایران تضعیف شده است. اگر در برخی از مناطق تهران، فردی با چاقو به همشهری خود حمله کند و او را بکشد، مردم دور آنها حلقه میزنند، اما جلوی این فاجعه را نمیگیرند. این نشانهی اوج تنزل همکاری و همیاری اجتماعی است. نشانهی اینست که منطق خودبزرگبینی رایج گشته و ارزشهای اخلاقی و انسانی بسیار ضعیف شدهاند.
رسانههای رسمی شب و روز از اخلاق حرف میزنند و مردم را به رعایت آن تشویق میکنند؛ اما از آن طرف مرتبا پروندههای فساد مالی فاش میشود. جانشینان امام زمان در ظاهر بە شیوەای رفتار میکنند و سخن میگویند، ولی در خلوت “آن کار دیگر میکنند”. در نظریه ارگانیک دولت، دولت به پدر و مسئول جامعه تشبیه میشود. اگر رفتار سرپرست اینگونه باشد، بی تردید خود به سرچشمهی فساد اخلاقی تبدیل خواهد شد و به مدرسهی ریا و تقلب مبدل میگردد. تمامیت خواهی رژیم و ضرورت نیاز، مردم را وادار میکند که خود را بر خلاف واقع جلوه دهند.
آشوب اجتماعی، منفعت طلبی افسارگسیخته، تضعیف ارزشهای اخلاقی و انسانی، محصول حکومت الیگارشی آخوندها است که ادعای تحقق مدینه فاضله و آرمانشهر را دارند.
درشمارهی٦٥٧ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است