(بە مناسبت هفتادمین سالگرد تصویب بیاننامەی حقوق بشر)
برگردان: آسوعزیزی
سرآغاز
مقولەی “حقوق بشر” کە در زبان کردی و در راستای تسهیل بیان آن “حق بشر” (مافی مرۆڤ) نامیدە میشود در زندگی انسان امروزین،
تمدن و فرهنگ و دیگر ابعاد جوامع مختلف و کشورهای کنونی از جایگاە ویژەای برخوردار و بە موضوعی مهم بدل گشتە است.
بدیهیاست هنگامیکە بحث از این مقوله بەمیان میآید منظور از آندسته از حقوق فردی و اجتماعی است کە در چهارچوب بیانیەی جهانی حقوق بشر یا در حول و حوش این بیانیه، به تصویب رسیدهاند و در سطح بینالمللی بر آن تأکید شدهاست. این مقوله چە از لحاظ تئوری و ابعاد فکری و نظری و چە در میدان پراکتیک و پیروی از آن در زندگی روزمره، بر شعب و شاخههای زیادی تقسیم گشته و دارای جوانب متعددی است. تاریخ آن، مبدا و مأخذ تمدن و بینش فلسفی آن، سازمانهای بین المللی کە تدوین و نظارت و حفاظت از آن را برعهده دارند، جایگاە این حقوق در قوانین کشورها، نگرش و تعامل سیستم های سیاسی گوناگون و فرهنگها و ادیان مختلف با این مقولە، درمقابل نیرو و فشاری که مدافعان و مبلغان این حقوق پدید آوردهاند و.. هر کدام از این موضوعات به صورت بالقوه سوژهی دهها تحلیل و بحث و نوشتار حجیم هستند.
ملت کرد و حقوق بشر:
برای ما کردها چه بعنوان یک ملت و چه در قالب فردی، بویژه احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان و همچنین تمامی فعالان عرصههای سیاسی، رسانهای و مدنی کە در راستای خدمت بە جامعە و ملت کرد در تلاش هستند، آگاهی از اهمیت نقش حقوق بشر و جایگاە ویژەی آن در روابط بینالمللی و ارتباطات انسانی در دنیای امروزین، الزامی است. میتوان گفت علیرغم تمامی مخالفتها و مقابلههایی کە در برابر پیشرفت و نهادینە شدن و اعمال این حقوق در جهان کنونی صورت میگیرد، حقوق بشر روز به روز بیشتر به معیاری جهانشمول تبدیل میشود و در راستای تدوین حدود و ثغور افراد در تعامل با یکدیگر، ارتباط افراد با حاکمیت سیاسی و سازمانهای اجتماعی کشورشان؛ و ارتباط میان حکومتها و سازمانهای بینالمللی، گام بر میدارد.
با نزدیک شدن بە دهم دسامبر (۲۰۱۸) ، هفتادمین سالگرد تصویب بیاننامەی حقوق بشر در سال (۱۹٤۸) کە بعنوان روز جهانی “حقوق بشر” شناختە شدە است، این فرصت را مغتنم می شمارم تا در مقام روشنگری بر دلایل و اهداف ما بعنوان کرد در اهتمام به حقوق بشر، مواضعی را اختیار کنم:
اولأ: درجهت شناخت حقوق انسانی و مطالبهی آنها؛
ما کردها حتی اگر با مسئلەی اشغال و تقسیم خاک میهن و همچنین تحت سلطه بودن ملیمان نیز دست بگریبان نبودیم و کشوری آزاد و مستقل داشتیم، باز به عنوان یک فرد همچون مردم سایر جوامع موظف بودیم به شناخت حقوق و آزادیهای خود که در سطح جهانی پذیرفتە شدە هستند، در گام نخست جهت مطالبهی آن گام بر میداشتیم و در پی آن حاکمیت خود را مکلف بە پذیرش، تأمین و پاسخگوبودن در قبال این حقوق نماییم.
متاسفانە در طول هفتاد سال گذشتە با وجود استمرار واقعیت اشغال و تقسیم کردستان، تداوم تحت سلطه بودن ملت کرد و تبعات ناشی از آن که در تضاد با کرامت انسانی است، همانند اکثر افراد اتنیکی مختلف موجود در کشورهایی که سرزمین کردستان را در میان خود تقسیم کردهاند، از بیشتر حقوق به رسمیت شناختهشدهی انسانی خود، محروم هستیم.
رشد سطح آگاهی و تقبل شناختمان در رابطه با حقوق خود، مشوق ما در راستای مطالبهی آن و پاسداری در صورت نقض آن است.
این درست کە سیستمهای موجود در منطقه در اینجا بیشتر منظور چهار کشور ایران، ترکیە، عراق و سوریە است، بجای اینکه با معیار (حقوق بشر) رفتار کنند، برعکس، سیستمهای غیردمکراتیک و بیگانه با مسألهی حقوق و آزادیهای فردی هستند. اما این واقعیتی است کە مقاومت در برابر این سیستم های دیکتاتوری و انسانستیز در جبههی حقوق بشر، برای خواستاران این حقوق بهمنظور نیل به حقوق انسانی خود و کسب “حقانیت” و نوعی از موفقیت، توجە بینالمللی و پشتیبانی آنان را بە خود جلب خواهد کرد؛ در عین حال همیشه رسوایی و بدنامی برای ناقضان آن و هر از گاهی هزینهی سیاسی به دنبال خواهد داشت.
تجربە نشان دادە است تلاش در راستای تحقق مطالبات مختلف فردی و اجتماعی هنگامیکه هویت و ظاهری بشردوستانه به خود میگیرند و در چهارچوبی مدنی تعریف میشوند، بە اقتضای شایستگی جهانی آن و پشتیبانی وجدان جمعی از این حقوق و مدافعان این عرصە، هم مردم در مقایسە با سایر شیوەهای مبارزه و مطالبات سیاسی آن را در اولویت خود قرار میدهند و نیز حکومتها در مقابله با آن به سادگی نمیتوانند برخورد کنند.
دومأ: در خانوادە و جامعە بە آن احترام گذاریم و بدان عمل نماییم؛
در طول 70 سال گذشته ملت کرد و نیروهای سیاسی آن، در مقام محرومیت از حق تعیین سرنوشت و در شمار قربانیان اشغال و تحت سلطهبودن ملی و اعمال و رفتار خشونت آمیز و سرکوبگرانه قرار داشتهاند. در واقع احزاب و سازمانهای سیاسی و روشنفکر و مبارزان کرد بطوراخص و ملت کرد بهطورکلی، به صورت مستمر در کسوت مطالبهگر حقوق بشر بودهاند. این نیز با توجه به شرایطی که این ملت و مبارزانش در آن قرار داشتهاند امری طبیعی است. در بیشتر این مدت طولانی، متأسفانه کمتر پیش آمده که فرصتی درخور برای هرکدام از بخشهای کردستان بهوجود بیاید که در آن ملت کرد بتواند حاکم بر سرنوشت خود و خود اداره کنندهی سرزمینش باشد. در صورتی که این فرصتها نیز بهوجود آمده باشند، انسان کرد از سویی بهدلیل تاریخ مملو از فداکاری و قربانی نیروهای سیاسیاش و نیز به دلیل آن حجم از خاطرات تلخ از زمامداری رژیمهای اشغالگر و زورگو داشته است، با سعهی صدر فراوان به رفتار “ناهمگون با اصول حقوق بشری” نیروهای سیاسی خود نگریسته است و آنها را نادیده گرفته است. پیداست دلایل دیگری نیز در این چشمپوشی دخیل است.
با وجود اینکە سالیان زیادی است کە نیروهای سیاسی کرد حداقل در ادبیات و برنامەی حزبی خود خواستار و هواخواه حقوق بشر هستند و به وفور در مطالبات سیاسیشان حقانیت وجود داشته است و نیز شایستگی مبارزاتی سرچشمهگرفته از تاریخی پر از فداکاری را باخود به همراه داشتهاند، اما دلایل عدم اعلام نارضایتی جامعه در مقابل بخشی از رفتار احزاب، تمامأ به منزه بودن این نیروها در زمینهی حقوق بشر بر نمیگردد. وجود این نیروها در جبههی آزادیخواهی و مقابله با دیکتاتوری، همچنین عدم نهادینهشدن “حقوق بشر” در تفکر و دیدگاه انسان کرد در دهههای گذشته، به اختفای سهل انگاری و نقض حقوق بشر از سوی نیروهای سیاسی کمک کردهاست. ولی در عصر حاضر، هم جامعهی جهانی و چشمان حساس دنیا دیگر به مانند قبل حاضر نیستند بخاطر بدنام کردن برخی از حکومتها، از نقض حقوق و آزادیهای مردم از سوی نیروهای سیاسی و قدرتهای کردی چشمپوشی کنند، و نیز حساسیت و هوشیاری مردم بهطورکلی و همچنین افراد دربارهی حقوق و آزادیهایشان بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
نتیجهی این کمتوجهی و نقایض ازسویی باعث میشود که مردم به صورت تدریجی از نیرو یا نیروهایی که تاکنون آنان را به چشم ناجی خود نگریستهاند، فاصله بگیرند و از سوی دیگر تأثیر منفی بر دیدگاه عمومی جهان آزاد و پیشرفته و دوستان مسألهی کرد در رابطه با نیروهای سیاسی کرد، خواهد گذاشت. همچنین رژیمهای ضدکرد که کارنامهای سیاه در نقض حقوق بشر و پایمال کردن نه تنها حقوق اساسی ملت کرد بلکه ابتدایی ترین حقوق آنان، به ثبت رساندهاند، این رژیمها به منظور توجیە جنایاتشان و زیر سئوال بردن مسألهی بحق این ملت از اشتباهات نیروهای سیاسی کردستان در این زمینه سوء استفاده خواهند کرد.
کلام آخر:
در هفتادمین سالروز اعلامیهی جهانی حقوق بشر، شایسته است ما بمثابهی ملت، نیروی سیاسی، حکومت کردی و همچنین بعنوان یک انسان کرد، موقعیت فعلی و همیشگی خود در مقام خواهان حقوق بشر را به “خواهان و مدافع” آن (بطور همزمان) تبدیل کنیم. همانگونە کە علیە نقض حقوق، آزادیهای مردم و فعالان جامعە از سوی اشغالگران سرزمینمان و رژیمهای انسانستیز حاکم بر کردستان و گروههای ضدبشری همچون داعش مقابله و ایستادگی میکنیم، خود را موظف سازیم در راستای پاسداری و به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای افراد و تشکلهای مختلف درمیان خانواده و همچنین جامعه بکوشیم. در داخل حزب، سازمان و مناطق تحت حاکمیت خود، تأمین کننده و اشاعهدهندەی این حقوق باشیم و تفاوت را با رژیمهای اشغالگر و شوونیست و قدرتهای دیکتاتوری و ضدبشری، با نهادینهکردن ارزش و معیار و سیمای انسانی نشان دهیم؛ تا اثباتی باشد بر دنیای جداگانهی ما با آنان.