معمولا وقتی حرف از آمار به میان میآید، به ذهن جداولی پر از اعداد و ارقام گیج کننده یا نمودارها متبادر می شود که متاسفانه در خیلی از موارد، خصوصا در فضا سیاسی چند دهه اخیر ما به صحت آنها یقینی نیست. یا در زمان های که قرار است خبر بدی به ما داده شود به آنها ارجاع داده می شود. آن هم بر این سبیل که به ما به قبولانند که اوضاع آن گونه که فکر می کنیم نیست و از آن برای توجیه شرایط موجود استفاده شده است.
البته نوع خاصی از این داده ها نیز گاهاً منتشر که مدینه فاضله در افق 1400 یا 1450 یا هر تاریخ دور از دسترسی را هدف گذاری کرده است که امروزه کمتر این نوع خاص از داده ها خریداری دارند!.
واقعیت اینست آمار نیز به مشابه بسیاری دیگر از علوم مانند: اقتصاد و مدیریت که در کشور ما به جای اتکا به مبانی علمی، با قابلیت های ژنتیکی و حسی سنجیده می شوند، تبدیل به امری مابعدالطبیعه و استنباطی و قابل استحصال با ابزار رمالان و طالع بینان شده است. به شکلی که بدون هیچ شرمی درست در زمانی که مثلا گرانی و بیکاری در اطراف ما بیداد می کند، آمار منتشره اگر نگوییم دم از بهبود شرایط نمی زند، دست کم سعی دارد به ما ثابت کند که آنچه ما فکر می کنیم در واقعیت وجود خارجی ندارد!.
القصه قرار نیست در این نوشتار به سوءاستفاده یا سوءبرداشت از آمار اشاره نماییم که همه ما نمونه های متعددی از آن را تجربه کرده ایم، بلکه هدف اصلی از این نوشتار جلب توجه به اهمیت آمار و آنالیز داده ها است.
مطمئناً بسیاری از مخاطبان این نوشتارات به تناسب زمینه کاری خود یعنی از علوم مهندسی و پزشکی گرفته تا اقتصاد، جامعه شناسی و سیاست کم و بیش به اهمیت جمع آوری داده ها و آنالیز اطلاعات حاصله برای رسیدن به استنتاج مطلوب به شکل حرفه ای آشنایی دارند. ولی چیزی که اهمیت دارد این است که متاسفانه شاید به دلیل اختلال و سوء استفاده ای که رژیم جمهوری اسلامی از موضوع آمار داشته، بسیاری از ما آن دقت و عنایت مورد نیاز برای توجه به این مبحث را از اولویت ذهنی خود خارج کرده ایم.
البته جمع آوری داده های آماری ، مدل سازی و آنالیز آنها و در نهایت استنتاج نتایج امری کاملاً حرفه ای و نیازمند تخصص، زمان و هزینه قابل توجه می باشد.
اگر به اخبار تکنولوژی علاقمند باشید متوجه خواهید شد که در حال حاضر این امر یکی از کانون های توجه در بسیار زمینه ها در جهان می باشد. حتی مدل های داده از روش های سنتی مانند: آماربرداری میدانی و یا نمونه گیری از جامعه آماری، دارد به سمت و سویی جمع آوری اطلاعات – حتی به شکل نامحسوس – از ادوات و ابزارهای تکنولوژیک پیش می رود و بسیاری بر روی داده های بزرگ BIG Data تمرکز کرده اند. با احجام بالای داده – در حد چندین میلیارد رکورد اطلاعاتی – سر و کار دارند و بسیاری از آنچه که پیش از این حتی تصور رسیدن به آنها ممکن نبود با مدل سازی این داده های حجیم در حال اجرا است که از زمینه های سیاسی گرفته تا پیش بینی موارد پزشکی را در بر می گیرد.
با فرض این که متوجه شده ایم که به قدر کفایت به اهمیت آمار و آنالیز داده توجه نداشته ایم و اکنون لزوم آن را حس کرده ایم، حال تکلیف ما چیست؟. آیا ابتدا به ساکن، داده های قابل استنادی در اختیار داریم؟. آیا ابزار و امکانات لازم برای جمع آوری و یا بروز رسانی داده و آنالیز آن حتی در حد سنتی را داریم؟. در چه زمینه های می توان از امکانات تکنولوژی موجود برای جمع آوری داده استفاده کنیم؟. چه نوع داده های برای ما دارای اهمیت بیشتری هستند؟. چه کسی باید این کار را انجام دهد؟.
شاید نوشتن چنین متنی در یک رسانه سیاسی تا حدودی عجیب به نظر برسد و یا به صورت پیش فرض این موضوع قابل تصور است که فعالیت های اطلاع رسانی خود وجهی از آمار برداری میدانی است و یا سیاست مداران ارشد و یا احزاب خود، ساز و کاری برای جمع آوری اطلاعات و آنالیز آنها را در اختیار دارند که به دلایل امنیتی صلاح نمی دانند به این داده ها و نتایج اشاره کنند و یا دلایلی از این دست!. ولی ذکر چند مورد در این خصوص حتی برای سیاستمداران ارشد ما به نظر نگارنده الزامی است.
اول از می دانیم در پالایش داده ما با چند سطح از مفهوم رو برو هستیم. داده data ، اطلاعات information و دانش knowledge داده جزیی ترین بخش در این روال است. مثلا در دنیا سیاست به شکل خبر نمود پیدا می کند مانند تغییر نرخ ارز، بازداشت یا آزادی یک فعال سیاسی و یا اظهار نظر یک مسئول و… در سطح بعد با مرتبط کردن گزینه های خبری مختلف این اخبار منتج به استدلالی در سطح بالاتر می شود که از آن به عنوان اطلاعات یاد می کنیم.
در این روال ما متوجه می شویم چه عواملی باعث رخ داد اخبار شده اند و وقوع آنها چه توالی و ارتباط با هم دارد؟. ولی مهم ترین بخش که معمولا یا به آن توجهی نمی گردد و یا آن که به شکل ادراک شخصی مورد استفاده قرار می گیرد و آنالیز فنی خاصی روی آن انجام نمی پذیرد، تبدیل این اطلاعات به دانش است که بر اساس آن می توان الگو های آینده را پیش بینی و یا این که بر اساس آن نحوه برخورد و تعامل با دنیا واقع را طراحی و اجرا نمود.
حال بر می گردیم به سوالاتی که در بالا به آنها اشاره کرده ایم. تکلیف ما چیست؟. جمع آوری و آنالیز داده و بروز رسانی اطلاعات به هر شکلی و در هر سطحی که قرار داریم اولین وظیفه تک تک ماست. بسیاری از ما فکر می کنیم که هر گاه صحبت از داده به میان می آید با محتوای بسیار عجیب و پیچیده ای مواجه هستیم. در حالی که از آمار همین داده ها همچون هزینه زندگی شخصی خودمان و اطرافیانمان تا میزان ارادت مردم به حاکمیت در بین اقشار مختلف می تواند در این دامنه قرار گیرد. یعنی داده، شامل تقریبا همه آن چیزیست که به صورت روزمره همه ما یا بخشی از ما با آن سرکار داریم. لذا این ما هستیم که باید با بصیرت بیشتر به آنچه که در اطرافمان می گذرد نگاه کنیم و وجود داده ها را در میان آنها درک کنیم. همچنین با توجه به وجود جوانان تحصیل کرده که یکی از مهمترین سرمایه های ما هستند بسیاری از این داده ها در حال حاضر در جایی در دنیا واقع یا فضا مجازی وجود دارد که توسط آنها قابل استخراج و آنالیز است. به عنوان نمونه در بودجه سال 98 که در دسترس همه است، می توان موارد بسیاری را یافت که بر اساس آن توزیع منابع در بخش های مختلف را می توان ارزیابی کرد و مستند به آن از مسئولین پرسشگری نمود و یا دست کم متوجه حقوق رعایت نشده خودمان حتی در سطح ملی و محلی در شرایط حاضر شویم که مثلا چرا میزان بودجه پیش بینی شده برای توسعه زیر ساخت در شهر و دیار ما با باقی مناطق متفاوت است.
در مرحله بعد حتی می توان وارد این وادی شد که اصولا چرا در برخی مناطق این زیر ساخت ها به شکل ناموزون رشد کرده است. این مهم حتی می تواند در مورد موضوعات پیچیده تر مانند: نحوه شرایط توزیع قدرت سیاسی، سطح درمان و سلامت مناطق و … تعمیم داده شود. البته هر چه سطح سوال و نیاز بالاتر رود، دسترسی به داده ها و آنالیز داده آنها پیچیده تر است. ولی می دانیم که در میانمان بسیاری از متخصصین موجودند که دسترسی و توانایی انجام این امر را دارند.
بخش مهمتر در این زمینه این است که این داده ها حتی شده به شکل استنتاجات اولیه بین مان به اشتراک گذاشته شود. به شکلی که اگر فردی کاربرد داده و اطلاعات بدست آمده را نداند این فرصت را ایجاد کند که دیگری به اتکا آن تلاش خود را برای ایجاد ارزش افزوده به اطلاعات و نهایت تلاش برای رسیدن به دانش را نماید.
لذا نتیجه گیری شفاف مورد توقع در این نوشتار می تواند این باشد که هر کس هر آنچه که به شکل داده و اطلاعات – از هر منبعی که برایش متصور است – را جمع آوری و تلاش خودش را برای پالایش آن نموده و سعی در به اشتراک گذاردن آن با سایرین نماید. نهایتاً چنین مقوله ای باعث ادراک شفاف تر و بهتر از وضعیت موجود و امید به یافتن راهی برای تامین آینده ایده آل تر را در پی خواهد داشت. بدیهی است که افراد و احزاب و تشکل ها به تناسب قابلیت های خوب در این بخش نقش ها و توانمندی های متفاوتی را می توانند ایفا نمایند. ولی مهم آن است به یاد داشته باشیم، شروع آن با حرکت تک تک ما آغاز خواهد شد.