دوم بهمن ماه ١٣٢٤ سالروز تاسیس جمهوری کوردستان، نقطە عطفی فقط در تاریخ مبارزاتی ملت کورد در ایران نیست بلکە هم میتوان تاثیر بسزای آن را در روند مبارزاتی بخش های دیگر کوردستان دید و هم در میان ملتهای تحت ستم حکومتهای مرکزی در ایران. در این گزارش سعی شدە است کە در مورد این واقعە مهم تاریخی در روند مبارزە دمکراسی و حقوق ملی در میان ملیتهای دیگر ساکن جغرافیای ایران بیشتر بحث کنیم.
آقای حافظ فاضلی عضو دفتر سیاسی حزب تظامن اهواز در گفتگویی با روزنامە کوردستان در مورد جمهوری کوردستان و تاثیرش بر روند مبارزاتی ملیتها در ایران میگوید: “روز تاسیس جمهوری کوردستان روزی تاریخی برای همه ملیتهای تحت ستم در ایران است و یک روز تاریخی بسیار مهمی که به عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر ملت کورد به شمار می رود. این روز نه تنها برای ملت کورد مهم و تاریخی است بلکه برای همه ملل دیگر در ایران که درد مشترکی با ملت کورد دارند، مهم و تاریخی است چرا که در این روز ملت کورد برای تحقق آرمان خود یعنی تشکیل دولت و داشتن سیادت که آرمانی برای همه ملل است، تلاش کرد و آن را به سندی زنده و فاکتی در تاریخ این ملت بزرگ ثبت کرد. اگر چه جمهوری کوردستان به دلایل مختلف داخلی و بین المللی بیش از یک سال دوام نیافت اما آرمان وآرزوهای ملت کورد و سندیت آن جمهوری بر سینه و قلب تک تک کوردهای ایران و منطقه باقی ماند. جمهوری کوردستان بذری است که شهید قهرمان قاضی محمد آن در سرزمین آرمانهای ملت بزرگ کورد کاشت و درخت و ساقه این بذر در بهاری که یقینا به انتظار این ملت بزرگ نشسته است شکوفا خواهد شد و ثمرهاش را خواهد داد. اگر قاضی محمد اعدام شد اما آرمان ملت کورد هرگز معدوم نخواهد شد.
جمهوری کوردستان، جمهوری آذربایجان، حکومت محلی امارت عربستان، همه سندهایی سیاسی معاصر ملیت های است که برای تعیین سرنوشت سیاسی خویش به مبارزه خود ادامه می دهند. دوستان وقتی ما از جمهوری کوردستان سخن می گوییم طبعا هدفمان این نیست که تنها به یک حادثه تاریخی اشاره کنیم بلکه جمهوری کوردستان در واقع تبلور خواسته های برحق یک ملت در آن زمان بود. خواستههایی که پس از چندین دهه هنوز تحقق نیافته است اگر جمهوری کوردستان باقی می ماند شاید سرنوشت کوردهای کل منطقه امروز به گونه ای دیگر رقم می خورد. اشاره به مسئله جمهوری کوردستان و ناکامی تحقق آن در واقع اشاره به نابسامانیها، ظلمها وستم ملی است که بر همه ما طول تاریخ معاصر روا شده است. البته خواستههای ما امروز دیگر خواستههایی نیستند که با چارچوب قوانین بین المللی و منافع کلی جامعه جهانی مغایرت داشته باشد بلکه مطالباتمان امروز در مقولههای حقوق بشری، حق شهروندی و حق تعیین سرنوشت گنجانده میشود و دولتهای مستبد ناگزیرند که بنا به شرایط و دگرگونیهای داخلی، اقلیمی و بین المللی از زاویههای متفاوت نسبت به رعایت آنها دیر یا زود باید تن در دهند.
جامعه جهانی امروز رعایت حقوق انسانی و عدم تبعیض در برخورداری انسانها از حقوق و آزادی های اساسی مشروع و حق حفظ هویت قومی، مذهبی و زبانی را شرط قبول واعتراف به دولتها می دانند. بنابرین با گذر زمان آنچه مرحوم قاضی محمد یا مرحوم پیشەوری برای بنای ساختار عملی آن تلاش کردند و بنا به شرایط آن زمان نتوانستند آن را پیاده کنند امروز به واسطه فرزندان آن قهرمانان شرایط پیشرفت جوامع بشری در زمینههای حقوق بشر و الزامیت رعایت آن از سوی دولتها، برای نسلهای ما امری مسلم و خواستهای مشروع به شمار می رود و مطمئنا اصرار ملیتها و مبارزه مستمر آنها این مطالب را محقق خواهد کرد. یكی از اصول بنیادی حقوق بشر این است كه همه انسانها آزاد، زاده می شوند و باید از حرمت و حقوق برابر برخوردار باشند. جمهوری اسلامی بی رحمانه ترین تبعیض های مذهبی و قومی را علیه کوردها و بلوچها وبقیه قومیتها بکار گرفته است و سالهاست آشکارا در تضییع حقوق ملیتها “آسیمیلاسیون”، نابودی فرهنگی، تحقیر و توهین علنی و رسمی که همگی تبعیض محسوب می شود؛ اقدام کرده است. ما با در نظر گرفتن تجارب این ظلم مضاعف به طرح و راه حل فدرالیزم روی آوردهایم. چون در نظام فدرالیزم مرکزیت که همیشه در ایران بوجود آورنده وسازنده دیکتاتوری بود از بین خواهد رفت، توزیع قدرت به تمام مناطق و استانها و مشارکت دادن همگان در ساختار قدرت نه تنها کشور ایران را تضعیف نمی کند بلکه آن را قوی تر و منسجم تر می کند. تجربەهای تاریخی به ما می گوید زمانی که ملیتها مناطقشان را خودشان ادارە میکنند؛ گرایش ملی آنها حتی به تمامیت ایران بیشتر خواهد بود. یک عرب یک کورد یک بلوچ یا ترکمن یا ترک آذربایجانی تا زمانی که حقوق متساوی خود را به شکل عملی و ملموس حس نکند نمی تواند به ایرانیت خود گرایش یا وابستگی داشته باشد”.
آقای رحیم بندوئی عضو رهبری حزب مردم بلوچستان در مورد اهمیت جمهوری کوردستان میگوید: شکلگيرى “جمھورى کوردستان” توسط حزب دموکرات کوردستان با پيشوايى قاضى محمد در دوم بھمن ١٣٢٤ برابر با ٢٢ ژانويه ١٩٤٦ يعنى حدود يکسال پس از پايان “جنگ جھانى دوم”، حاصل کولەبارى از تجربه مبارزان کورد پس از تحمل رنجھا و سختیھاى ناشى از تقسيم و انضمام سرزمين تاريخى کوردھا در ميان کشورھاى ھمسايه توسط دول استعمارى انگليس و فرانسه در رقابت با امپراطورى عثمانى که به معاھده “سايکس-پيکو” معروف است، ميباشد.
پيش زمينه تاريخى شکلگيرى “جمھورى کوردستان” توسط “حزب دموکرات کوردستان” در ايران، به خيزش انقلابى مردمان ايران و پيروزى انقلاب مشروطيت عليه سيستم استبدادى قاجاريه، که مطابق قانون اساسى آن دوران “ساختارحکومتى غيرمتمرکز” تحت عنوان “انجمن ھاى ايالتى و ولايتى” را به تصويب رسانده بود، برميگردد. بدون شک، حضور نيروھاى نظامى انگليسى و روسى و رقابت آنھا با يکديگر در منطقه از يکسو و وجود حزبى سياسى بنام “حزب دموکرات کوردستان” که ابزار سازمان يافتگى و برنامه ريزى مبارزان کورد بود از سوى ديگر، نقشى تعيين کننده در شکلگيرى و استقرارجمھورى کوردستان داشته اند. حکومت پھلوى که در اواخر جنگ جھانى اول و با کودتاى نظامى انگليسھا براى شکست انقلاب مشروطيت در ايران به قدرت گماشته شد، با برنامه وحمايت بيدريغ انگليسى ھا به کوردستان لشکرکشى، قاضى محمد و جمعى از يارانش را اعدام و پس از یازدە ماه جمھورى کوردستان را ساقط نمود اما نتوانست حزب دموکرات کوردستان و پيشوا قاضى محمد را که ريشه در اعماق قلب مردم کوردستان داشت، نابود کند. اين حزب بار ديگر و در بحبوحه انقلاب سال ١٣٥٧ به رھبرى زنده ياد دکتر عبدالرحمن قاسملو در ميان مردم کورد با شعار “دموکراسى بو ايران، خودمختارى بو کوردستان” سر برآورد و ھمچنان پرچمدار مبارزه براى تأمين حاکميت ملى مردم کوردستان ميباشد. کوردستانى که ھمواره با وجود سرکوب بيرحمانه جمھورى اسلامى، پناھگاھى مطمئن براى تمامى دموکراتھاى منطقه و منبع الھام و اميد ملل تحت ستم در ايران بوده است و ميباشد. از سوى مبارزان ھمرزمم در “حزب مردم بلوچستان”، سالگرد “جمھورى کوردستان” را به عنوان پيروزى نمادين و تاريخى ملت خستگى ناپذير کورد، به تمامى مبارزان کوردستان و ملت بزرگ کورد شادباش عرض مينمايم. به اميد ھمبستگى ھر چه وسيعتر اپوزيسيون دموکرات و پيشرو سرتاسر ايران براى گذر از نظام جمھورى اسلامى ويرانگر ايران و خاورميانه.
آقای ماناس چاملی محقق و نویسندە تورک کە مطالعات عمیقی در مورد تاریخ معاصر ایران و بویژە انقلابها و تشکیل هر دو جمهوری کوردستان و آذربایجان دارد در مورد جمهوری کوردستان و روابط حسنە دو ملت تورک و کورد میگوید:”با سلام خدمت خوانندگان گرانقدر روزنامه کوردستان و عرض تبریکات صمیمانەام به مناسبت سالروز تاسیس جمهوری کوردستان در ایران و گرامیداشت خاطره رهبر فقید و شهید جمهوری کوردستان، قاضی محمد. بدون شک یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران در کوردستان و همچنین آذربایجان حوادث و رویدادهای مابین سالهای ١٩٤٥ تا ١٩٤٦ میلادی است. گذشته از اینکه ریشەهای اجتماعی و سیاسی آن مقطع را بایستی در سالهای قبل، حین و پس از کودتای رضاخانی جست. اما آنچه که برای اینجانب به عنوان یک فعال سیاسی-مدنی تورک آذربایجان در بازخوانی تکوین و تاسیس دو حکومت ملی یکی در آذربایجان به نام حکومت ملی آذربایجان و دیگری جمهوری کوردستان دارای اهمیتی بسیار بوده و اهمیت آن را در زمان معاصر افزون مینماید، تقابل و تعامل بین رهبران و بنیانگذاران و همچنین دو خلق قهرمان و آزادیخواه میباشد. دو ملت تورک و کورد با تکیه بر روح آزادیخواهی و عزم ملی خویش برادرانه در صف مبارزه با استبداد ایستادند، هر چند هر دو به دلایلی که در این مقال نمی گنجد در ظاهر، در هم شکستند اما صفحات زرینی از برادری و حسن همجواری را رقم زدند که در نوع خود حداقل در تاریخ معاصر ایران بی نظیر میباشد. گذشته از خدمات این دو حکومت ملی-مردمی که بر پایه عدالت اجتماعی-فرهنگی و احترام به مقام انسانی پایەریزی گشته بود، اما نوآوری که در ساحت دیپلوماسی و گفتمان سیاسی ایجاد و اجرا نمودند نه به عنوان تنها یک حادثه تاریخی ساده که بلکە به عنوان راهگشا و چراغ راهی برای دو ملت ستمدیده و البته برای استفاده دیگر ملتهای تحت ستم در جغرافیای ایران در عصر حاضر نیز میتواند و بایستی مورد بررسی و رجعت قرار گیرد. همچنین نرمهای پیشرفته دموکراتیک مورد نظر رهبران این دو حکومت که بر پایه حقوق ملتها مبنی بر حق تعیین سرنوشت سیاسی و فرهنگی خیلی قبلتر از مکتوب شدنش در عالم واقع به وقوع پیوست به عنوان مدالی زرین بر سینه دو ملت برادر کورد و تورک میدرخشد. تجربیات تاریخی معاصر علاوه از ارزش تاریخی خویش در تربیت نسلها برای دو ملت تورک و کورد دارای اهمیتی صدچندان میباشد. هنوز دو ملت و دیگر ملل مانند عربها، بلوچها و… در چنگ استبداد نژادی و دینی-مذهبی و دسپوتیسم رژیم اسلامی گرفتارند. جای تاسف است ملتهایی با سوابقی اینچنین والا و تجربیاتی عمیق در عرصه مبارزات دموکراتیک خویش هنوز به خواستهای دموکراتیک و انسانی خویش دست نیافتند. تجربیاتی که هنوز در خاطره ها و حافظه تاریخی دو ملت قهرمان، علی رغم تحریف و دروغسازی تاریخی تقریبا هشتاد سال اخیر، زنده است و هنوز مبارزان راه آزادی و دموکراسی از این تجربیات به صورت عملی در مبارزات خویش و تعاملات خویش با جهان استفاده میکنند و خواهند کرد. به امید آزادی برای تمامی ملتهای تحت ستم در ایران.
آقای فرامرز بختیار، مسئول حزب اتحاد بختیاری، لرستان، کهگیلویه و بویر احمد با نگاهی حقوق بشرانە بە جمهوری کوردستان و مبارزا ملت کورد مینگرد و با نگاهی بە وضیت سیاسی کنونی در ایران میگوید:
تاسیس جمهوری کوردستان حرکتی سیاسی که در راستای احقاق حقوق ملی کوردها در ایران آغاز گردیده بود؛میتوانست مقدمه ای باشد برای پیشرفت و توسعه و رفاه اجتماعی برای ملت کورد اما با تهاجم نظامی ارتش دولت مرکزی مواجه شد و کوردستان تحت اشغال نظامی دولت مرکزی قرار گرفت که تا بە امروز ادامه دارد.
مبارزات دموکراتیک ملت کورد که امروزه در سراسر کردستان ایران جریان دارد؛ در حقیقت ادامه خواسته های بە حق جمهوری کوردستان است که مورد سرکوب وحشیانه دولت مرکزی قرار گرفت. اگر اهداف جمهوری کردستان را طبق موازین سیاسی دنیای مدرن و پیشرفته امروز و مصوبات سازمان ملل متحد، ارزیابی کنیم؛ متوجه خواهیم شد که هیچگونه تعارضی با قوانین حقوق بشری امروزی ندارد و این جمهوریت که در ٧٠ سال پیش در یکی از مناطق عقب افتاده خاورمیانه صورت گرفته، خیلی مدرن و دموکراتیک بوده است. اما دولت وقت چون با موازین دموکراسی و مفاهیم آزادیخواهی آشنایی نداشت، متوسل به زور سرنیزه گردید و این حرکت مدنی و به دور از خشونت را با حمله مسلحانه به سرزمین کردستان، در نطفه خفه کرد و اقدام به یکسان سازی فرهنگی ومحدودیت های اقتصادی و ممنوعیت زبانی و تحریم از خدمات دولتی نمود که آثار شوم آن را امروزه در کردستان شاهد هستیم .
مبارزات ملت کورد و دیگر ملیتهای محروم ایران که امروزه در اپوزیسیون ایران شاهد آن هستیم و مهم ترین گفتمان سیاسی و محوراصلی تحرکات سیاسی درایران و منطقه است، عکس العملی است در مقابل ملت ستیزی دولت مرکزی که در ممالک محروسه ایران، نسبت به ملیتها اعمال شده است. اگر خواهان دموکراسی پایدار در ایران هستیم باید بدانیم که بدون حل مساله ملی در ایران، هیچگاه به دموکراسی نخواهیم رسید. در کشور کثیرالمله ایران، تمامی ملیتها باید از حقوق انسانی و سیاسی –اجتماعی خود برخوردار باشند و بتوانند در تصمیم گیریهای سیاسی مناطق خود مشارکت سیاسی داشته باشند و بر سرنوشت خود حاکم باشند. در غیر اینصورت و با تعویض دیکتاتورها در مرکز، ملیتها به حقوق و خواسته های خود نخواهند رسید. کوردستان میتواند با توجه به مبارزات سیاسی-نظامی ٧٠ سال گذشته؛ تجارب خود را در اختیار جوانان هویت طلب و آزادیخواه ملتهای دیگر ایران قرار دهد و زمینه تغییرات بنیادین و تحولات اساسی را درایران فراهم سازد.
اندیشه نوین هویت طلبی و احقاق حقوق معوقه ملی در سراسر مناطق ملی در ایران، به سرعت روبه گسترش است و استبداد مذهبی حاکم را به چالش کشیده است. در جهان سیاست بین الملل هم، نخبگان سیاسی ملیتها با حضور خود در مجامع و سازمانهای جهانی، تکثر ملی در ایران و ستم ملی را به آگاهی آنان رساندەاند. امروزه سیاستمداران خارجی هم به این امر واقف شدەاند که باید در مسیر تحولات سیاسی ایران، تنوع فرهنگی (Cultural Diversity) وتکثر ملی و پلورالیسم سیاسی را که خود در دنیای مدرن به آن پایبند و متعهد هستند، در ایران هم مورد حمایت قرار دهند تا بتوانیم به دموکراسی پایداردست یابیم و جامعه ای بدون تبعیض و اختناق و سرکوب ایجاد کنیم تا همه ایرانیان در رفاه و امنیت و آسایش به سازندگی و جبران عقب ماندگی ها بپردازند.