چهل سال از حاکمیت سیاە رژیم جمهوری اسلامی در حال سپری شدن است و طی این مدت این نظام پوسیدە و فاسد در همەی زمینەها و عرصەهای زندگی، ایران را بسوی عقب ماندگی و قهرا سوق دادەاست.
این رژیم از بدو برروی کار آمدنش ابتداییترین حقوق و آزادیهای مردم ایران را سرکوب کرد و پایەهای یک نظام دیکتاتوری و توتالیتر در شکل مذهبی و قرون وسطایی آن را بنا نهاد. قوانین ارتجاعی خود را جایگزین قوانینی کرد کە اگر هم در دوران رژیم سابق تمام و کمال رعایت نمیشدند، حداقل رنگ و رویی پیشرفتە داشتند و متضمن تأمین و رعایت آزادیهای فردی و اجتماعی مردم در چارچوب زندگی روزمرە بودند.
تردیدی نیست رژیم سابق آزادیهای سیاسی را برنمیتافت و زندانهای آن مملو از زندانیان سیاسی بودند و رسانەها ازجملە روزنامە و مجلات نیز تحت سانسور شدید قرار داشتند و نمیتوانستند بغیر از تعریف و تمجید از عملکرد شاە و حاکمیت دودمان پهلوی، کوچکترین انتقادی از سیاستهای حاکمان وقت داشتە باشند. درواقع انقلاب ٥٧ ، عصیان تودەهای مردم ایران از دیکتاتوری خانوادە پهلوی و درباریان تملقگو و فاسد بود و اگر یک نظام مردمی و دمکراتیک حاکم میبود و کمترین حقوق خلقهای ایران را رعایت میکرد، بە احتمال زیاد انقلاب صورت نمیگرفت و دستاربندان مرتجعی همانند خمینی، بنیانگدار این نظام و همفکرانش بر مسند قدرت تکیە نمیزدند. رژیم سلطنتی در چهل سال پیش و در جریان یک بازەی زمانی مشخص ساقط شد و جمهوری اسلامی از بطن انقلاب خلقهای ایران سر بر آورد. رژیمی کە بدون تردید کمتر کسی از ماهیت و محتوای آن شناختی داشت و نمیتوانست تصور کند چە بلای ویرانگر و خانمانبراندازی پس از آن، دامان خلقهای ایران و حتی کشورهای منطقە را خواهد گرفت.
رژیم محمدرضاشاە ازجملە رژیمهای دیکتاتوری خاورمیانە بشمار میآمد و همچنانکە اشارە رفت در سرکوب آزادیهای سیاسی و همچنین حقوق ملی خلقهای ایران، ازجملە خلق کرد چە در کردستان ایران و جە در رابطە با جنبش ملی خلق کرد در دیگر بخشهای کردستان، فعالانە کوشید و کارنامەی ننگینی در این زمینە از خود بر جای گذاشت. فرزندان خلق کرد در این بخش از کردستان هیچگاە فراموش نخواهند کرد کە چگونە با ترفند و حیلە یا بە گفتەی ایادی رضاشاە با”تدبیر کمند” سمکوی شکاک، از رهبران خلق کرد را بە کمینگاە کشاندند و ناجوانمردانە ترور کردند. آنان میدانند محمدرضاشاە و ارتش جنایتکارش چگونە با قساوت هرچە تمامتر پس از آنکە جمهوری نوپای کردستان را سرنگون کردند، پیشوا قاضی محمد و یارانش را بە دار آویختند؛ فزون بر این هیچ کس فراموش نخواهد کرد کە در جریان جنبش خلق کرد در سالهای ٤٦ و ٤٧ جلادان رژیم سابق بویژە اویسی جلاد با چە سفاکی و شقاوتی دستە دستە مبارزان کرد را در پادگان پیرانشهر و دیگر مراکز نظامی بە جوخەهای اعدام سپردند و جنایت آفریدند. همچنین بر همگان عیان است کە شکنجەگران ادارە رکن دو و سپس سازمان مخوف ساواک چە جنایاتی در شکنجەگاەهای خود خلق کردند و فرزندان خلق کرد و دیگر خلقهای ایران را جگونە بە صلابە کشیدند.
لیکن آنچە رژیم سلطنتی را با تمامی سرکوبگریها، جنایات و ستمهایی کە بر خلقهای ایران رواداشتە از رژیم تبەکار، فاشل و فاسد جمهوری اسلامی مجزا میسازد، از سویی ابعاد جنایات بسیار گستردە و بیمانندی است کە طی چهل سال اخیر انجام دادەاند و از سوی دیگر بیشرمی و ریاکاری آخوندهای حاکم است کە این جنایات و سیاستهای بشدت ارتجاعی و سرکوبگرانەی خود را تحت لوای انقلاب و اسلام و پاسداری از ارزشهای دین و شریعت بدون هیچ ابایی عملی میسازند و حتی بدان مباهات میکنند.
رژیم جمهوری اسلامی طی این مدت از حیات ننگین خود هموارە از سوی نهادهای مدافع حقوق بشر ازجملە گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل متحد بە دلیل نقض خشونتبار حقوق بشر محکوم گشتەاست. اعدامهای اوائل انقلاب در ایران و کردستان و یورش همەجانبە بە خلق کرد و کشتار هزاران تن از فرزندان بیگناە این دیار از سوی جنایتکاران و نیروهای سرکوبگر رژیم، جنایات کشتار دستجمعی زندانیان سیاسی پس از شکست مفتضحانە در جنگ هشت سالە و نوشیدن جام زهر از سوی خمینی، حذف منتقدان، نویسندگان و چهرەهای سیاسی در جریان قتلهای زنجیرەای و ترور رهبران حزب دمکرات کردستان دکتر قاسملو و دکتر شرفکندی در کشورهای اروپایی و همچنین ترور صدها تن از مبارزان دمکرات و دیگر احزاب و سازمانهای سیاسی کرد در داخل و در اقلیم کردستان و جنایات چند سال اخیر این رژیم در قبال ملت کرد کە عیانترین آن عملیات تروریستی شب یلدا در برابر قرار گاە دفتر سیاسی و موشکباران قلعەی دمکرات در ١٧ شهریورماە سال جاری بودند کە طی آن دەها تن از مبارزان دمکرات بە شهادت رسیدند، از جملە اقدامات جنایتکارانەی سردمداران رژیم سفاک حاکم بر ایران هستند.
تردیدی نیست همجنانکە خیزش تودەهای مردم ایران در دیماە سال گذشتە و متعاقب آن اعتصابات و تجمعات نارضایتی مردم در یکسال اخیر نشان دادە این رژیم جنایتکار و پوسیدە بە اوج درماندگی استیصال خود رسیدە و چیزی از عمر ننگین آن باقی نماندەاست و تنها نیروی سرکوب و خفقان و کشتار است کە آن را سرپا نگەداشتەاست. با این وصف و برغم گسترش وحشیانەی جنایات و اقدامات انسانستیزانەی رژیم، با توجە بە بحرانهای همجانبەای کە سران این رژیم با سیاستهای ضد خلقی خود خلق کردەاند و موجب خشم وبیزاری بیمانند خلقهای ایران شدەاند و همچنین عزم کشورهای منطقە و جهان در مقابلە با سیاستهای مداخلەجویانە و بیثباتکنندە جمهوری اسلامی در منطقەی خاورمیانە و فشارهای کمرشکن اقتصادیای کە حاصل این سیاستهاست، این رژیم منحوس پس از چهل سال بە پایان حیات مالامال و جرم و جنایت خود رسیدە است و تردیدی نیست در برابر لهیب خشم تودەهای مردم ایران کە چیزی جز فلاکت و درماندگی نصیبشان نشدەاست دوام نخواهد آورد و دیری نخواهد پائید بە صفحات سیاە تاریخ ایران خواهد پیوست.