جمهوری اسلامی رو بسوی اضمحلال و فروپاشی نهادە و سردمداران رژیم در حل و فصل معضلاتی کە خود باعث و بانی آن بودەاند بە استیصال رسیدەاند. در این شرایط و برای شانە خالی کردن از مسئولیت این بحرانهای فراگیر و کمر شکن، رهبران این رژیم پوسیدە بە گفتەی خود “فرماندهی جنگ” را بە هم پاس میدهند.
روز چهارشنبه ۱۵اسفند ۹۷ روحانی در سفر استانی خود به گیلان گفت که فرماندهی جنگ از طرف خامنهای به او سپرده شده است. روحانی با بیان اینکە رهبری قبول دارند کە شرایط شرایط جنگ است و فرمانده این جنگ باید رئیسجمهور کشور باشد گفت: “ما در شرایط عادی و معمولی نیستیم ما در شرایط جنگ اقتصادی و جنگ روانی هستیم”. سخنان روحانی در حالی است کە از سویی تنش بین مقامات رژیم، بویژە پس از دور دوم تحریمهای آمریکا فزونی یافتە و از سوی دیگر جمهوری اسلامی در کلیت خود در تمامی عرصەهای کشورداری بە استیصال کامل گرفتار آمدەاست.
البته اینکه خود خامنهای فرمانده جنگ باشد یا روحانی هیچ تفاوتی ندارد زیرا در بنبست موجود و زمانیکه هیچ راه حلی در پیش رو نیست هر فرماندهی جز شکست چیزی پیش رو ندارد و این تعارفات برای فرمانده جنگ بودن در جنگی است که نتیجەاش همانا سقوط نظام فاشل و فاسد جمهوری اسلامی و خروش تودەهای جانبەلب رسیدەی مردم ایران است.
در صحنه بینالمللی نیز باز هم عرصه بر رژیم تنگتر میشود بطوریکە کشورهای اروپایی نیز برای ادامە همکاری با جمهوری اسلامی پیششرطهایی تعیین کردەاند کە قبول آنها برای سردمداران رژیم بمنزلەی قبول بخش اعظمی از شروط آمریکا است. در این رابطە مایک پمپئو، وزیر خارجهٔ آمریکا، بهطور جداگانه با وزرای خارجه فرانسه و انگلستان دربارەی رفتارهای بیثباتکنندە رژیم حاکم بر ایران رایزنی کردە و کاملأ مشهود است مواضع سە کشور متنفذ اروپایی با آمریکا در مواجهە با مخاطرات جمهوری اسلامی بە هم نزدیک شدەاست . اروپا برای همکاری با جمهوری اسلامی شرایط توقف آزمایش و تولید موشکی و تغییر سیاست منطقهای گذاشته و اجرای اینستکس را مشروط بە پیوستن به اف.ای.تی.اف کرده است. این در حالی است کە در داخل کشور جامعە در حال تلاطم است و اعتراضات تودەهای مردم بویژە در آستانەی فرارسیدن سال نو و مراسم نوروزی بسرعت رو بە گسترش نهادە و این روند نشان از آغاز پایان حیات این رژیم پوشالی دارد.