برگردان: سارم
چند روز پیش از نوروز امسال،رجب طیب اردوغان، سخنانی را در باب انکار مسألهی کرد بر زبان راند. نامبرده اظهار داشت: “در ترکیه مشکلی بە نام مشکل کرد وجود ندارد. ما (ترکها) چه چیزی داریم که کردها از آن محروم هستند؟” همچنین: “در ترکیه 36 ملیت مختلف زندگی میکنند، همهی آنها نیز مشکلات ویژهی خود را دارند و هیچکس بیمشکل نیست”.این گفتهها با واکنش سه طیف مواجه گردید. طیف نخست عبارت بود از چند نویسندهی ترک. این نویسندهها اظهار داشتند که اگر مشکلی به نام مسألهی کرد وجود ندارد، پس چرا پروسهی آنکارا ـ امرالی در جریان است؟ چرا “سری سوریان انر” ـ پارلمانتار چپ ه. د. پ به امرالی اعزام میشود؟ دومین و سومین طیف، سیاسمداران و مقامات حزب دمکرات خلقها (ه. د. پ) و چند نویسندهی ترکینوسین کردتبار بودند. پاسخ این دو طیف ضمن تأکید بر پاسخ این چند نویسندهی ترک ــ هرچند از ارائهی یک پاسخ مورد قبول سر باز زدند ــ عبارت بود از نشان دادن یک عکسالعمل شدیدتر.
اردوغان، سال 2005 در شهر دیاربکر، خطاب به افکار عمومی کشورش و کردها، بناچار اعتراف کرد که: “مسألهی کرد وجود دارد و حتی این موضوع مشکل من نیز هست”. از سال 2007 میلادی به اینسو، همین اردوغان گفتههای خویش در مورد قضیه کرد را رفتهرفته به باد فراموشی سپرده و با گذشت زمان بر شدت حملات خود علیه مبارزه سیاسی و معضل دیرینهی کرد، افزوده است. در حالیکه، کردها در انتخابات پارلمانی 22 مرداد ماه همان سال، 20 کرسی بدست آورده بود، میبایست دیدگاه حکام ترکیه در خصوص کردها، امیدوار کنندهتر و قابل تقدیر میبود.
نامبرده، ژانویهی 2012 در گردهمایی حزب متبوع خود، در مورد قتلعام کردها در سال 1938ـ 1936، از کردها عذرخواهی کرد. عذرخواهیای که چیزی جز پردهپوشی و سرباززدن و کتمان عمق قتلعام یادشده نبود، چرا که همزمان کردها را مورد حمله قرار داد و دستاوردها و مبارزات سیاسی آنها را هم ردیف تروریزم توصیف کرده و آنرا نامشروع خواند.
در مورد متهم کردن کردها و معضل دیرینهی آنها به تروریزم از سوی اردوغان و حاکمیت ترکیه و جنایات ناروا و قبیحی که به کردها نسبت میدهند، نمونه بسیار است. اما برای آنکه از بحث اصلی دور نشویم، به اصل موضوع میپردازیم.
هنگامیکه اردوغان اظهار میدارد که در ترکیه 36 ملیت متفاوت وجود دارد و هرکدام از آنها نیز مشکلات ویژهی خود را دارا میباشند، قصد دارد این مسأله را به کردها گوشزد نماید کە نباید در فکر یک دولت مستقل باشند و اساسا چنین حقی ندارند. بعلاوه، هرگاه “ارنوات” و “بوشناک” و… خواستار سرزمین و دولت مستقل گشتند، کردها هم میتوانند چنین خواستی را مطرح کنند. در این رابطه هیچگاه از نویسندگان کرد و سیاسیون این بخش از کردستان نشنیدیم که بگویند، گذشته از کرد، مگر غیر از “لازها”، “چرکزها”، “عربها” ــ که آنها نیز پراکنده و تکهپاره شدهاند ــ سیستم نوین صد سالهی ترکیه اجازه دادهاست اثری از فرهنگ و اصالت 32 ملیت دیگری باقی بماند؟ آنان هیچگاه نیامند بگویند که مسألهی ملی کرد با مجموعه مردمان دیگری که چند سال پیش از بالکان، یونان، قبرس، بلغارستان و… به کشور ترکیه مهاجرت کرده و در این کشور ذوب شدهاند، تفاوت فاحش دارد؛ هیچگاه نگفتند مشکل کرد در کردستان ترکیە، بخشی از مسألەی یک ملت ٤٥ میلیونی و بخش تفکیک ناپذیری از موضوع کیان کردی در همەی بخشهای کردستان است. تفسیر اردوغان از مسألەی کرد این است کە امروز دولت آمد و رفت بە جزیرەی امرالی را آزاد اعلام کردە، ١٢ کانال تلویزیونی را در اختیار آقای اوجلان قرار دادە و ممنوعیت کتابهای نامبردە را لغو کردەاست؛ چنین تفسیر میشود کە مادامیکە خطر کودتا در ترکیە رفع شدە و “کنعان اورن” ها بە تاریخ سپردە شدەاند، مسألەی کرد خاتمە یافتە است. نقطە ضعف کرد در کردستان ترکیە نیز آنستکە گویا مقولەی دولت ـ ملت با واقعیات خاورمیانە همخوانی ندارد. در واقع ترویج مخالفت با این مقولە از سوی سیاسیون کرد کە آقای اوجلان طراح آن است، دست اردوغان و سیستم ترکیە را بازگذاردە کە گاە و بیگاە، دستاوردها و مقدسات کردها را آماج حملە قرار دهند.
درست برخلاف میل و رضایت اردوغان، مسألەی کرد اکنون بیش از هر زمان دیگری مطرح بودە و عمق بیشتری نیز یافتەاست. مسألەی کرد در کردستان عراق در حال حاضر بە چنان حدی از کمال رسیدەاست کە مورد توجە قدرتهای بزرگ جهان قرار گرفتە و رئیس حکومت اقلیم کردستان، در بسیاری از کشور، بسان رئیس یک دولت کرد مورد استقبال قرار میگیرد. بسیاری از دولتهای مهم منطقەای و جهانی نیز در اقلیم کردستان اقدام بە گشایش کنسولگری نمودەاند. همین آقای اردوغان، از هولیر بعنوان مرکز حاکمیت سیاسی کرد دیدار کردەاست. بگذریم از اینکە گفتەهای چند سال پیش نامبردە در خصوص کردستان عراق و توصیف کردن جنبش کرد بە یاغی شدن چند رئیس عشیرە بە زبالە دان تاریخ سپردە شدەاست.
همچنین هیچکس نمیتواند ادعا کند کە در کردستان ایران، مشکل کرد وجود ندارد. کردستان ایران در مبارزە علیە هر دو رژیم پادشاهی و اسلامی دارای تاریخی پرفروغ و درخشان است؛ دارای چندین حزب مترقی سیاسی و نستوە ملی است و رویدادها و وقایع کوچک، عکسالعمل مردمی گستردەای را بدنبال میآورد و بە همین دلیل معضل سیاسی و ملی آن مورد توجە افکار عمومی جهان قرار گرفتەاست. واقعەی مرگ مشکوک فریناز خسروانی در شهر مهاباد کە چند روز پیش اتفاق افتاد، این واقعیت را بە اثبات رساند.
در کردستان سوریە نیز، مسألەی کرد هیچگاە بە اندازەی حال حاضر برجستە نشدەاست. یورش سازمان تروریستی داعش بە کردستان سوریە بویژە علیە کوبانی، بدلیل حمایت و همکاری جامعەی جهانی و همبستگی ملی کردها درهم شکستەشد و حمایت دستهای آشکار و پوشیدەی برخی دولتها از این سازمان، بر جهانیان نمایان گشت. هرچند کە در حقیقت قضیەی کردستان سوریە آنگونە کە کردها میخواهند پیشرفت نداشتەاست. حقیقتی کە بە خود کردها باز میگردد و نمیتواند مشروعیت، عمق و هویت آنرا بە زیر سۆال ببرد.
اگر قضیەی کرد در کردستان عراق و سوریە، تداوم مسألە ی ملی آن در کردستان ترکیە و ایران نمیبود و دستاورد خواهران و برادرانشان در کردستان ایران و ترکیە بشمار نمیآمد، در میان جامعەی جهانی، در معادلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقە از جایگاهی برخوردار نمیبود، شاید برای اردوغان بسیار سادە میبود کە ادعا کند در ترکیە قضیەای بنام کرد وجود ندارد و بەاندازەی “ارنوات”ها و “بوشناک”ها اهمیت دارد. بنابراین، مسألەی کرد در کردستان ترکیە، نە تنها مشکلی برای این کشور محسوب شدە و باید مورد توجە قرار گیرد، بلکە در تمامیت خود، از بعد منطقەای و جهانی نیز برخوردار بودە و بە یک فاکتور مهم منطقەای بدل گشتە است. بە همین دلیل هیچکدام از دولتهای اشغالگر، چە آنکارا و چە تهران و دمشق نمیتوانند آنرا انکار کنند.
بی توجهی بە واقعیات و انکار قضیەی مشروع کرد، هیچ کمکی بە دوست ترکیە نخواهد کرد، بهتر آنستکە این دولت و رئیس جمهور آن برخلاف جریان آب شنا نکردە و افکار عمومی کشورشان را بە انحراف نکشانند. شاید داشتن هر گونە توقعی از نویسندگان ترک در خصوص مسألەی ملی کرد، چندان بجا نباشد، اما خودداری نویسندگان و فعالان و مبارزان سیاسی کردستان ترکیە در این خصوص، غیر قابل توجیە است.
درشمارهی٦٥٨ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است