جمهوری اسلامی در گرداب یاس و استیصال ناشی از فشارها و تهدیدات آمریکا، هر روزە با اختیار کردن یک موضع عجیب و درعین حال متضاد در میادین جدال سیاسی ظاهر میشود. اگر روحانی میگوید آمریکا توان پیشگیری از صادرات نفت ایران را ندارد، و گویا شش راه دیگر پیش رو دارند و بەنظر میرسد موضوع محرمانە است، فرماندهان نظامی کە اعتقادی بە گفتەهای رئیس جمهورشان ندارند؛ تهدید بە بستن تنگەی هرمز را پیش گرفتەاند و اعلام میدارند کە درصورت عدم صادرات نفت ایران؛ نفت هیچ جای دیگری نیز از این راه نمیگذرد! از دیگر سو نیز جواد ظریف، وزیر امور خارجە در نیویورک رؤیت میشود و از طریق رسانەها، از آمادگی ایران برای گفتگو با آمریکا و از داشتن اختیار عمل تام در این بارە خبر میدهد، ادعایی کە کمتر کسی وقعی بە آن نهاد. و نیز موضوعی بود کە هم آمریکاییها آن را رد کردند و هم اینکە واکنش اصولگرایان و فرماندهان ردەبالای سپاه پاسداران را نیز درپی داشت، و اینبار آنان بەجای خامنەای اظهار کردند در شرایط کنونی مذاکرە با آمریکا مصداق بارز تسلیم شدن است و آنان حاضر نیستند تسلیم شوند.
جدای از این مضحکە و حرف و حدیثهایی کە در رسانەها پخش میکنند و اکنون در اوج درماندگی در میدان سیاست جهانی بەسر میبرند، آنچە برای رهبران جمهوری اسلامی باقی ماندە است، تلاش برای توافق با آمریکاست؛ حتی اگر بە قیمت تسلیم شدن باشد. رژیمی کە بەدلیل سیاستهای متجاوزانە و دخالتگرانە و گسترش تروریسم در سطح بینالمللی و افروختن آتش جنگهای مذهبی در کشورهای اسلامی باهدف تضعیف قدرت قانونی آن کشورها و تقویت احزاب و گروههای مورد حمایت خود، ایران را با مجموعەای از بحرانهای گوناگون و جدی روبەرو کردە است کە حتی کشورهای فقیر و توسعەنیافتە نیز تابحال بە خود ندیدەاند، … از این روی این مسائل، ایران را با سنگینترین تحریمهای معاصر روبەرو کردە است و بەسوی نابودی کلی گام برمیدارد. کار بە جایی رسیدە است کە حتی کشور کوچکی همچون بحرین نیز بر سر تهدید بە بستن تنگەی هرمز با ایران مقابلە میکند، بەهمین دلیل است کە راه دیگری بەجز تسلیمشدن و سرافکندگی پیشرو ندارد. هرچند نە اکنون بستر مناسبی برای مذاکرە بین آمریکا و ایران فراهم است، و نە در آیندەی نزدیک آمریکا فشارهای خود را در راستای ایجاد امکان مذاکرە کاهش میدهد.
اگر نگاهی بیندازیم بە استراتژی سیاسی دولت کنونی آمریکا و تیم کاری دونالد ترامپ در کاخ سفید، نسبت بە گذشتە مصرانەتر پیگیر خواست قبلی خود مبنی بر تغییر رفتار رژیم هستند و سطح انتظارات آمریکا و بە نحوی از انحا برخی از کشورهای اروپایی نیز، در رابطە با تغییر رفتار جمهوری اسلامی بەویژە در زمینەی مسائل حقوق بشری افزایش چشمگیری داشتە است.
توافق اتمی کە پیشتر بە مثابەی دستاورد مهمی در جهان محسوب میشد و جمهوری اسلامی در تلاش بود کە با وعدەهای توخالی کشورهای اروپایی را در راستای تمدید پذیرش این توافق با خود در مقابل آمریکا همراه سازد، اکنون با برجستەتر شدن مسألەی تروریسم و بەویژە پس از قرار دادن سپاه پاسداران از سوی دولت آمریکا در لیست سیاه سازمانهای تروریستی، تحت تأثیر مواضع اخیر آمریکا قرار گرفتە است.
جدای از این مسألەی مهم کنترل موشکهای دوربرد رژیم کە خصوصأ تهدید بزرگی علیە اسرائیل و حفظ امنیت منطقەی خلیج است، و همچنین دست برداشتن از تهدید و ایجاد خطر علیە منافع آمریکا و همپیمانان آن در منطقە و موضوعات مربوط بە حقوق بشر در ایران و بسیاری دیگر از موضوعات کە در لیست مطالبات آمریکا وجود دارد؛ توافق دو طرف را با مشکلات بیشتری روبەرو کردە است و بدون شک باعث افزایش فشارها میشود. در چنین شرایطی آیا بجز انتظار آمریکا و جامعەی جهانی مبنی بر تغییر رفتار رژیم راه دیگری وجود ندارد؟
شکی در این نیست کە تداوم تحریمهای آمریکا و سنگینتر کردن تدریجی و پلانمند آن، مشکلات عدیدە و آنچنانیای را برای رژیم ایجاد کردە است کە هیچ کدام از مسئولان رژیم قادر بە انکار تأثیرات مخرب آن بر پیکرەی حاکمیت نیستند. قبلأ این وضعیت تأثیرات خود را بر زندگی مردم گذاشتە است و بەدلیل کاهش اقلام و افزایش قیمتها و بیکاری و کمدرآمدی، روز بە روز زندگی آنان را با خطر مواجە کردە است. اکنون دیگر امیدی بە بهبود شرایط و حل این حجم از مشکلات کە ارتباط تنگاتنگی با زندگی تمامی مردم ایران دارد؛ وجود ندارد. بهمین دلیل بە احتمال زیاد تصمیم قاطعانە از سوی مردم ستمدیدە و ناراضی از حکومت ایران در این شرایط پر از خفقان داخل کشور گرفتە خواهد شد؛ و این تصمیم سرنوشتساز خواهد بود.
مردم ایران بیش از یک قرن است با توجە بە فرهنگ مبارزاتی خود و از طریق مبارزات خیابانی و اظهار نارضایتی، صدای مطالبات خود را آشکارا بە گوش حاکمان رساندەاند؛ راهحلی کە چە در ایران و چە در سایر کشورها موفقیتآمیز بودە است. شیوەای از مبارزە کە هماکنون در ونزوئلا از دوستان و همپیمان جمهوری اسلامی از سوی مردم دنبال میشود؛ و حاکمیت دیکتاتوری بەظاهر چپگرای ونزوئلا را با در آستانەی سقوط و تسلیم شدن قرار دادە است. حال در این شرایط کە فشارهای خارجی عرصە را بر رژیم تنگ کردە است، وقت آن رسیدە کە طرفداران تغییرات بنیادین در ایران با برنامەی مدون و مناسب و با سازماندهی مبارزەای عمومی و با حمایت تشکلات صنفی و مدنی تمهیدات لازم را اندیشیدە و در جهت یک مبارزەی مردمی در راستای تقویت فشارهای داخلی و قطعی کردن سرنوشت حاکمیتی کە بجز ظلم و ستم دستاورد دیگری برای مردم نداشتە است؛ ابتکار عمل را بەدست گیرند. این میتواند راهکار مناسبی باشد برای پایان دادن بە یک عمر حاکمیت دیکتاتوری و رسیدن بە آزادی.