هجدهم اردیبهشت سال ٩٧ دولت آمریکا از توافقنامەی موسوم بە برجام کە نتیجەی سە سال تلاش و تشکیل جلسەی هیئت و وزرای امور خارجەی کشورهای ١+٥ بود و در تیرماه ١٣٩٤ بە تصویب رسید؛ کنارەگیری کرد. دولت دونالد ترامپ تهدیدات خود علیە ایران را عملی و این تحریمها را یکی پس از دیگری و در واکنش بە بیتوجهی دولت ایران بە خواستەهای آمریکا؛ بر بخشهای مختلف اقتصاد این کشور اعمال کرد. در طی این مدت جمهوری اسلامی نیز بەصورت مداوم آمریکا را تهدید بە عمل متقابل میکرد. پس از گذشت یک سال، آمریکا سپاه پاسداران را بەعنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد و این نهاد سربازی، امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی را درمعرض تحریمهای سنگین خود قرار داد. همچنین بەمنظور از بین بردن درآمد نفتی ایران، تمامی کشورها و شرکتها را در صورت تداوم معاملەی نفتی با این کشور تهدید بە تحریم کرد.
در طرف مقابل جمهوری اسلامی کە در ابتدا وانمود میکرد تحریمهای آمریکا تأثیرگذار نخواهد بود، بەخود آمد و با مدح توان نظامی سپاه پاسداران بەمنظور جلوگیری از صادرات نفت کشورهای خلیج؛ تهدید بە بستن تنگەی هرمز کرد. تهدیدی کە وقعی از سوی کسی جدی گرفتە نشد و نتوانست آن را بە کارت فشاری بر آمریکا تبدیل کند. علیرغم اینها تلاش ایران در جهت جلب حمایت پوتین و گلایەی آنان از اروپا و نیز سفرهای دیپلوماتیک وزیر امور خارجە نە تنها هیچ کدام،گرهی از مشکلات این کشور را نگشود؛ بلکە اجرای وعدەهای موافقتنامەی برجام را بە ایران گوشزد نمودند!
همەی این بحثها در حالی درگرفت کە آمریکا ناوگان موشکی خود را بەسوی خلیج بەراه انداختە بود و آشکارا خطاب بە ایران اظهار کرد در صورت ارتکاب خطا، این کشور با چنین نیروی مجهزی مواجه خواهد شد. بەاین ترتیب علیرغم اینکە آمریکا تا کنون نیز اعلام کردە کە بە دنبال جنگ نیست و صرفأ قصد دارد تا جمهوری اسلامی را وادار بە گفتگو کند، اما تداوم این شرایط احتمال بروز جنگ را بین دو طرف بیشتر خواهد کرد. جمهوری اسلامی کە بە منظور جلب حمایت بە هر دری کوبید، اکنون در برابر منفعتطلبی کشورهایی چون روسیە کە خود را بەطور کامل تسلیم آنان کردە بود و از آنان بەعنوان دوست یاد میکرد از یک سو و بیشتر شدن فشارهای آمریکا از دیگر سو؛ ایران را بە انزوا کشاندە است. همچنین آگاه است کە در میدان سیاست بینالمللی، ونزوئلا، کرەی شمالی و سوریە توانایی کمک بە ایران را ندارند لذا بەهمین دلیل خود و گروههای مسلح تحت حمایتشان در منطقە، چە در یمن، لبنان، سوریە، عراق، پاکستان و یا افغانستان؛ تنها ماندەاند. اما تو گمان مبر جنگ آمریکا کە در مرزهای آبی ایران حضور و با دقت تحرکات جمهوری اسلامی را تحت نظر دارد، از عهدەی این گروهها برآید در حالیکە رهبران نظامی آمریکا بنشینند و نظارەگر این بازی آتشین باشند!
آنچە شایان توجە است، علیرغم پافشاری دولت آمریکا بر این مسألە کە هدفشان از این تحرکات صرفأ ایجاد فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی است تا وادار بە پذیرش مذاکرە شود و همچنین با هدف جلوگیری از عملیات خرابکارانەی این کشور و نە حملە بە ایران. این اظهارات هم از سوی دونالد ترامپ و وزرای دولت وی و همچنین فرماندهان نظامی ایالات متحدەی آمریکا تکرار شدە است کە اقدامات این کشور با هدف فشار بیشتر بر رژیم جمهوری اسلامی صورت میگیرد. مشخص است کە این گفتەی هر دو طرف شبیە هم است، اما مطمئنأ مقصودشان از این شیوەی اظهار مشابە متفاوت است. دولت آمریکا آشکارا با گردآوری این حجم از نیرو کە تنها برای یک جنگ تمام عیار بەکار گرفتە میشود، درصدد است تا شرایط را فراهم ساختە، در این راستا افکار عمومی را آمادە کردە و بەمنظور تقلیل حساسیت مخالفان جنگ در داخل کشور و نیز تأمین امنیت کشورهای همپیمان خود در منطقەی خاورمیانە و نیاز بە وقت، جهت همراه کردن سایر کشورها برای مقابلە با رژیم ایران بپردازد.
اما رهبران جمهوری اسلامی کە در دنیا پشتیبانی سراغ ندارند، با پیش کشیدن این گفتە کە آمریکا با آنان سر جنگ ندارد؛ هدف متفاوتی را دنبال میکنند. آنان نیک آگاهند تا قبل از بر سر کار آمدن دولت دونالد ترامپ و تداوم سیاست تهاجمی این کشور در تقابل با ایران، بە اجبار و ناخواستە قدم بە قدم از قلمرو تحت نفوذ خود کە بە مثابەی یک امپراتوری آن را مایەی مباهات خود میدانستند؛ عقب نشینی کردند. حملە بە نیروهای سپاه پاسداران در سوریە از سوی اسرائیل و ازبین رفتن دهها پایگاه نظامی و برجای ماندن هزاران کشتە و زخمی از آنان، عقب نشینی اجباری نیروهای حوثی از یمن و دستکشیدن از بخشی از سیاستهایشان در عراق کە همچون کارت فشاری آن را بەکار میبردند، تنها بخش کوچکی از شکستهایی است کە جمهوری اسلامی با آن مواجه شدە است. شکستهایی کە از دید نیروهای سپاه پاسداران بەدور نیست و میدانند کە این موارد چە تأثیرات منفیای بر توانایی، روحیە و باور بە جنگ آنان گذاشتە است. آوردن تویتی از ترامپ کە در آن بە عدم جنگ با ایران اشارە میکند، از طرف علی خامنەای و بازگو کردن آن نە تنها نشان از توانمندی ایران نیست، بلکە نشاندهندەی این واقعیت است کە رهبران جمهوری اسلامی بر این امر واقفند کە قدرت مقابلەی نظامی با آمریکا را ندارند و با این شیوە قصد دارند روحیەی باختەی نیروهایشان را بە آنان باز گرداندە و همچنین آنان را از ترس وقوع جنگ برهانند!
از آخرین تغییرات این وضعیت سیاسی و بەدنبال انفجار موشک کاتیوشا در نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد و پیام تویتری ترامپ مبنی بر اینکە “اگر ایران بەدنبال جنگ است این رویە پایانی رسمی بر حاکمیت جمهوری اسلامی است. هرگز بار دیگر آمریکا را تهدید نکنید.” اتخاذ موضع جرمی هانت، وزیر امور خارجەی بریتانیا کە مدتی است مواضعشان با آمریکا همخوانی بیشتری دارد جالب توجە بود کە گفت: “بە ایرانیان میگویم کە آمریکا قصد جنگ ندارد اما شما نیز ارادەی آمریکائیها را آزمایش نکنید.” این نیز نشانگر این است کە جدای از بحث بر سر گفتگو وقوع جنگ بعید بەوقوع نمیرسد. اما پیام تویتری جواد ظریف بیش از همە جالب توجە بود، وی در جایگاه کسی کە هیچ گونە آگاهیای از تاریخ ایران نداشتە باشد اظهار نظر کرد، در طول تاریخ ایران بەدلیل نالایقی حاکمان این کشور مشکلات عدیدەای گریبانگیر این مرز و بوم گشتە است، غرور و خودبینی حاکمان ایران در طول دورەهای تاریخی موجب گشتە کە بەدلیل جنگ و درهم شکستە شدن قشون و سپاه ایران، این کشور کوچک و کوچکتر شدە تا جایی کە از آن گربەای باقی ماندە است، کە اکنون با موضوع فدرالیسم و حقوق ملیتهای داخل ایران؛ ترس این بر جانشان سایە انداختە است کە مبادا سر و دم این گربە کندە شود. آقای ظریف فراموش کردە است کە نە تنها اسکندر و چنگیز بلکە عرب و افغان و سایرین هرگاه خواستەاند؛ بە آسانی بخشی از این سرزمین را غصب کردەاند. ایشان باید بەیاد داشتە باشند خمینی هنگامی کە حکومت عراق سپاه امام زمان را درهم شکست؛ جهت رهایی از وضعیت موجود چگونە جام زهر را نوشید؛ پس آن زمان این حجم از غیرت و شهامت کجا بود؟! هرچند او کە درمورد ایرانی سخن میگوید و خواستار این است کە هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید، میداند کە طرف تهدیدها مردم ایران نیستند؛ بلکە مقصود گروهی از حاکمان مافیایی جدا از مردم است کە طی چهل سال کمر بە نابودی تمامی ارزشهای انسانی این مردمان بستەاند.
بەهمین دلیل است اکنون این مردمی کە ایشان از آن سخن میگویند نە در اندیشەی جنگ هستند و نە در فکر مذاکرە. آنان در اندیشەی تغییری بنیادین هستند تا از تمامی دردهای این چهل سال رهایی یابند. اگر مذاکرەی احتمالی بە یک توافق بینالمللی دیگر بینجامد کە در آن منافع اقتصادی و نظامی آمریکا و همپیمانانش حفظ شود تا شاید قدرت سرکوبگرانەی رژیم کنونی ایران تقلیل یافتە و در این صورت مطالبات اساسی مردمان این کشور تأمین گردد؛ بدون شک از سوی تودەهای مردم با استقبال روبەرو خواهد شد. و درصورتی کە بر اساس سیاست همیشگی حاکمان خودکامە آتش جنگ شعلەور گردد، مطمئنأ مردم در نقطە مقابل جمهوری اسلامی و در جبهەی رهایی دهندگان از چنگ ظلم باند مافیایی این رژیم قرار خواهند گرفت.
حزب دمکرات و مردم کردستان نیز کە در چهار دهەی گذشتە و براساس نقشەهای غیرانسانی جمهوری اسلامی بەطور مداوم در معرض از بین رفتن بودە است، هیچگاه جنگطلب نبودە و بە جنگ همچون نعمتی الهی ننگریستە است. اما مسلمأ در صورت وقوع جنگ باعث آن استبداد و تمامیتخواهی جمهوری اسلامی است و مردمی کە چهل سال تمام در راستای حفظ خویش و در راه رسیدن بە اهدافشان مبارزە کردە و قربانی دادەاند، بە عامل پاسداری از این رژیم تبدیل نخواهد شد. و اگر مطالباتشان از سوی حکومت فعلی نادیدە گرفتە شود، در راستای نابودی آن گام مینهند و در راه رسیدن بە تغییراتی کە بە یک زندگی آزاد و دموکراتیک منجر و در آن حقوق مشروع و مسلم ملیتهای مختلف داخل ایران بە رسمیت شناختە شود؛ در تلاش خواهند بود.
حال دیگر پرواضح است کە جمهوری اسلامی نە حمایت مردم شهادتطلب! را داراست و نە دوست و امکانات بە راه انداختن جنگی کە در آن بە تنهایی بایستی با بزرگترین نیروی کشورهای دور و نزدیک روبەرو شود. تنها امکانی کە در اختیار دارد در حالیکە نمیتواند بەآن امیدوار باشد، وجود آن چند گروه تروریستی است کە سپاه قدس رهبری آن را برعهدە دارد؛ هرچند بە نظر نمیرسد با وجود شرایط سیاسی حال حاضر منطقە فرصت تحرک آنچنانی داشتە باشند. بەهمین دلیل حتی اگر یک جنگ موقت را بە راه بیندازد، از دو حالت بەدر نیست یا اینکە تمامیت وجودی خود را بر سر آن خواهد گذاشت و یا اینکە سر تسلیم در برابر خواستەهای آمریکا فرود آورد و بر سر میز مذاکرە حاضر شود و نرمش قهرمانانەی خود را دوبارە تکرار کند. اگرچە در این شرایط بحرانی داخل کشور و گسترش و تداوم نارضایتیها؛ این نیز قادر نخواهد بود از چنگ بحرانهای داخلی آنان را برهاند و حاکمیت مستبدانەشان را حفظ کند.