تداوم تهدیدات و تحریمها و فشار دیپلماتیک بیشتر آمریکا علیە ایران، کماکان توپ حل و فصل مشکلات را در زمین ایران نگە داشتە است. بدین ترتیب جمهوری اسلامی را بر سر دوراهی جنگ یا مذاکرە قرار دادە و مترصد هر تحولی در آمریکا یا در سطح سیاست بین المللی است تا آن را از این وضعیت نجات دهد. تحولات ماههای گذشتە برای جمهوری اسلامی چندان امیدوار کنندە نبودند. گر چە دونالد ترامپ در یک ژست دیپلماتیک در مقابل رهبران جمهوری اسلامی اندک نرمشی از خود نشان داد، اما سیاستهای سفید در اعمال فشار هر چە بیشتر علیە ایران در بیانات و عملکردهای وزیر امور خارجە و مشاور امنیت ملی آمریکا تغییری نیافتە است. هر چند این امر همچون اختلاف نظر میان آنها و رئیس جمهور تعبیر میشود، اما میتواند تاکتیکی باشد در سیاستهای علنی آنان. تلاشهای وزیر امور خارجەی این کشور در راستای جلب رضایت شرکای اروپایشان در وارد آوردن فشار بر ایران، چند گردهمایی رهبران کشورهای اسلامی و عربی در عربستان سعودی و خواست آنان از جامعەی جهانی مبنی بر وارد آوردن فشار بر ایران جهت کوتاە کردن دست ایران در دخالت و ترویج ناامنی در کشورهای منطقە و اقدامات عدیدەی دیگر، جمهوری اسلامی ایران را در تنگنای بزرگی قرار دادە است. از طرف دیگر جمهوری اسلامی بەمنظور خلاصی از شرایط سختی کە در آن گرفتار آمدە است، در کنار تهدید بە رویارویی متقابل، بە هر دری میزند کە تا فعلا از آتش جنگ دور بماند. البتە شاید جنگ یکی از گزینەها باشد و هر دیوانەای بتواند آن را شعلەور نماید، اما هنوز این امر بە تنها گزینەی هر دو طرف بدل نشدە است.
غیر از جنگ کە نگرانی بسیاری نزد حکام جمهوری اسلامی و اعوان و انصارش در منطقە ایجاد کردە است، مذاکرە اصلیترین بحث دو طرف منازعە جهت رسیدن بە توافق بشمار میرود. امری کە علیرغم نرمش نشان دادنهای چند روز اخیر مقامات آمریکایی، بەدلیل سخنان متضاد گردانندگان رژیم ایران، همە را بە این نتیجە رساندە است کە بەعلت پایبندی جمهوری اسلامی بە وعدەهای خود در مقابل جامعەی جهانی و تداوم گسترش صنایع نظامی و حمایت از گروەهای تروریستی در خاورمیانە و مناطق دوردست عدم تمکین رهبران جمهوری اسلامی بە خواستها و انتظارات دیگر کشورها، اندکی مشکل بەنظر میرسد. علاوە بر اینها افزایش فشارها بر ایران بەویژە بەدلیل تحریمهای آمریکا علیە اقتصاد این کشور روزنەی امیدی برای تسلیم جمهوری اسلامی و قبول شرایط برگزاری مذاکرە باقی گذاردە است. بە هر حال تکلیف شرایط جنگ یا صلح در میان سیاستهای دو طرف و بە میدان آمدن کشورهای دوست و هم پیمان طرفین روشن خواهد شد. وضعیتی کە اگر بە برافروختە شدن آتش جنگ بینجامد، مردم قربانی ویرانگری آن خواهند بود و اگر هم خیر، میتواند بدون توجە بە مردم تحت ستم ایران و مصالح آنان سپری گردد.
آنچە در اینجا حائز اهمیت است آن نیست کە جمهوری اسلامی چگونە میتواند یکبار دیگر جهان را فریب دادە و با قبول یک توافقنامەی تحمیلی دیگر نظیر برجام، شرایط ادامە دادن بە حیات مملو از جرم و جنایت خویش را دوبارە کسب نماید، بلکە این مردم و سرنوشت آنها در جریان چنین معاملەی بینالمللی بزرگی است کە باید مهم شمردە شود. مردمی کە چهل سال است بە انحاء مختلف از سوی رژیمی استتار میشوند کە حتی مردم منطقە و جهان را نیز بەجان آوردە است. در طول تمامی سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی علاوە بر بیتوجهی بە مطالبات مردم و محروم کردن آنها از هر گونە حق انسانی و سرکوب بیرحمانەی آزادیخواهان و خلقهای تحت ستم در ایران، نارضایتی علیە حاکمیت این رژیم افزایش روز افزونی داشتە و این رژیم هموارە با اعتراضات مردم مواجە بودە است. مردم ایران هیچگاه مترصد آن نبودەاند کە بەجای آنها نیروهای خارجی بە مقابلە با حاکمیت بپردازند، بلکە خود با دست خالی، اما با انرژی و ارادەی مستحکم رژیم را در عرصەهای گوناگون بە چالش کشیدە و صدای اعتراض خود را بە گوش جهانیان رساندەاند. این واقعیت کە این تنها مردم ایران هستند کە میتوانند در مورد سرنوشت خود تصمیم گرفتە و همانان هستند کە میخواهند و میتوانند بە سود خود بر تحولات تاثیرگذار باشند، کماکان بەقوت خود باقی است. هر چند حمایت و همآوایی جامعەی جهانی کە اکنون دیگر کاملأ بە واقعیات مربوط بە شیوەی حکمرانی و اهداف جمهوری اسلامی پی بردەاند، میتواند بە وقوع تحولاتی بە سود مردم و منطقە یاری رساند.
اینجاست کە وظایف اپوزیسیون جمهوری اسلامی بەعنوان عامل ارتباط میان مردم و جامعەی جهانی و کشورهایی کە بر نحوەی تحولات در ایران تأثیر دارند، برجستە گردیدە و انتظارات مردم از تلاش برای ساماندهی و کسب این حمایت بەمنظور ایجاد تحولات افزایش خواهد یافت. نیروهای اپوزیسیون در شرایط حاضر بەدور از یکجانبەگرایی و نحوەی نگرششان بە چگونگی کسب قدرت بەمنظور جلب حمایت مردم در داخل کشور باید بکوشند در خصوص مجموعەای از پرنسیپهای کلی و پیش از هر چیز حقوق و آزادیهای کلیەی ساکنان ایران از جملە اقلیتهای ملی بە تفاهم برسند و طبق یک برنامەی توافقی از پیش تدوین شدە، گامهای متحدانەشان را بە خمیرمایەی اتحاد جهت یک رویارویی عمومی با جمهوری اسلامی بدل نمایند. همچنین در حالیکە جمهوری اسلامی تحت فشار آمریکا و هم پیمانانش قرار دارد، اپوزیسیون باید بکوشد در رابطە با کشورهای خارجی جهانیان را بە این نتیجە برساند کە بەدور از جنگ در صورت انجام هر گونە معاملەای کە بە تداوم حاکمیت دست اندرکاران فعلی ایران یاری برساند، نە تنها بە مردم ایران کمک نمیکنند، بلکە فرصت دوبارەای در اختیار یک رژیم ضعیف و رو بە نابودی می گذارند تا احیا شدە و در آیندە همان سیاست تروریستپروری و ناامن کردن منطقە و جهان را در پیش گیرد. در اینجا احزاب کردستان ایران وظیفەی مهمی بر عهدە دارند. بدون تردید اتحاد و وحدت صفوف آنها و اولویت قرار دادن مصالح عمومی بەمنظور رسیدن بە آرمان دیرینەی مردم کردستان کە عبارتست از تأمین حقوق ملی آنها، میتواند بە عبور از این مرحلەی ویژە از مبارزەمان، یاری رساند.