ظرف یک سال گذشتە همزمان با بیشتر شدن فشارهای آمریکا علیە ایران، دستگاه دیپلوماسی جمهوری اسلامی بەمنظور دورزدن سیاستهای آمریکا تحرکات بیشتری از خود نشان دادە است. آنچە مشخص است دولت فعلی آمریکا بە ریاست دونالد ترامپ پس از کنارەگیری از توافقنامەی اتمی موسوم بە برجام، بە اهداف خود نزدیکتر شدە است. آنچە آنان در پیاش بودند تضعیف اقتصاد ایران و خشکاندن منابع اقتصادی جمهوری اسلامی بەویژە در زمینەی صادرات نفت بود.
اکنون آمریکا بە اهداف خود در اعمال تحریمهای اقتصادی بەویژە در بخش صادرات نفتی ایران، رسیدە و جمهوری اسلامی از درآمدی کە بخش اعظم آن صرف حمایت از اعمال تروریستی میشد؛ محروم گشتە است. هرچند ظرف یک سال گذشتە این تحریمها در راستای وخیمتر شدن وضع زندگی مردم مشخصأ تأثیری عمیق برجای گذاشتە است، اما تاکنون نیز سردمداران جمهوری اسلامی، بیاعتنا بە وضعیت زندگی مردم در مورد مسائل و مشکلاتشان با آمریکا بحث میکنند. آنان کە هرگز در فکر حل مشکلات داخلی و مردم ایران نبودەاند، انتظار دارند کە مشکلات خود را در بیرون از مرزهای این کشور حل کنند.
یک سال پیش و همزمان با کنارەگیری آمریکا از برجام، سردمداران جمهوری اسلامی کە هموارە بە قدرت و توان سپاه پاسداران و میلیشیاهای وابستە بە خود افتخار میکنند، و بە یکبارە احساس کردە بودند کە دچار چە مشکل بزرگی شدەاند، سراسیمە دستگاه دیپلوماسی خود را بەکار انداختند تا بتوانند از این فاجعەی قریبالوقوع جلوگیری کنند کە پیشبینی میشد بەشدت آنان را درگیر سازد. آن هم از طریق توسل جستن بە روسیە و دولتهای اروپایی، بەویژە دولتهایی کە در خلال مذاکرات منجر بە برجام نقش مؤثری در همراه کردن دولت وقت آمریکا بەمنظور مجبور کردن ایران بە پذیرش توافق مذکور، و این نە تنها از طریق وزارت خارجە بلکە حتی نمایندگان ویژەی رهبر نیز بە روسیە و سایر کشورهای دور و نزدیک فرستادە شدند. اما تحلیلهای خامنەای و همفکرانش در ارزیابی معادلات سیاسی جهان و منافع مشترک آن کشورها ناقص بود و بە زودی اشتباه آن آشکار گشت. رهبران جمهوری اسلامی کە خود را همچون قطبی مهم در معادلات جهانی فرض میکردند و بەدلیل دادن امتیازات زیاد بە برخی از آن کشورها، بر این باور بودند کە میتوانند آن کشورها را در مقابل سیاستهای آمریکا قرار دهند، اما غافل از اینکە روابط استراتژیک و اقتصادی ابرقدرتهای جهان با آمریکا و توان این کشور، در سطحی نیست کە با تطمیع و حراج کردن سرمایەی ایران در جهت جلت حمایت سیاسی آنان، بتواند تأثیری جدی بر این روابط بگذارد. بەهمین دلیل علیرغم تمامی اختلاف نظرهای کشورهای اروپایی با دولت دونالد ترامپ بر سر مسألەی هستەای ایران، این کشورها در جبهەی ایران و در تقابل با آمریکا خود را قرار ندادە و تاکنون نیز نگرانیها دربارەی ایران است کە مشکلات را از آنچە امروز هست پیچیدەتر نکند.
جمهوری اسلامی کە اکنون تمامی درهای پیشرو را بستە میبیند و نگران تداوم شرایط موجود، بیشتر شدن فشارها و همچنین تلنبار شدن بحرانهاست، این بار بە دیپلوماسی جنگ توسل جستە است و میخواهد از یک سو با برهم زدن آرامش خلیج و ایجاد خطر بر سر راه کشتیهای تجاری، ترس و مخاطرات جنگ را بسیار بزرگ جلوە دهد و از دیگر سو با پروپاگاندا درمورد فعالیتهای هستەای، بە کشورهای اروپایی فشار وارد آورد. بەنظر میرسد اکنون دیگر خود آنان نیز در این بارە و در سرگردانی موجود نمیدانند دقیقأ بەدنبال چە چیزی هستند و این اقدامات چە نتایجی در پی خواهد داشت. با این شیوە میخواهند آن کشورها را بر سر میز مذاکرە آوردە و بەجای جمهوری اسلامی آمریکا را در جهت پاسخگویی در طرف مقابل بنشانند! اما آنچە مشخص است این است کە اگر با اعلام خروج از برجام، آمریکا مورد انتقاد بسیاری از کشورها قرار گرفت و همزمان نیز میدانی برای مظلوم نمایی و اقدامات دیپلوماسی جمهوری اسلامی فراهم گردید، حال این میدان بە تهران انتقال یافتە و طی این مدت فرستادەی کشورهایی چون آلمان و اخیرأ ژاپن و این بار نیز آلمان و فرانسە بە اتفاق هم، بەمنظور آگاهی رساندن بە رهبران جمهوری اسلامی در باب مخاطرات لجاجت این رژیم بە تهران سفر میکنند. پیام آنان و بسیاری از رهبران کشورهای تأثیرگذار در معادلات جهانی بە سردمداران ایران این است کە تلاش کنند تا مشکلات جدیتر نشود و طرفها در این سطح پایبند بمانند بە تعهدات قبلی خود تا باعث تشنج بیشتر نشوند. بەغیر از کشورهای اروپایی حتی وزیر خارجەی چین کە ایران دلخوش بە حمایت آنان بود نیز، ایران را بە خویشتنداری بیشتر دعوت میکند.
اکنون دیگر پس از آنکە مکررأ طرفهای اروپایی را بە اجرای تعهداتشان ترغیب میکنند در مدتی کە پیش روست، کاملأ مشخص است کە ایران در رقابت دیپلوماتیک با شکست روبەرو شدە است و بە هر دری زدە است بە امید جلب حمایت در راستای پایان دادن بە مشکلات. در مقابل این دیپلوماسی آمریکاست کە قدم بە قدم بە اهداف خود و همچنین کسب همرأیی متحدانش نزدیک میشود. همچنانکە مشاهدە کردیم پس از حملە بە کشتیهای تجاری و قرار گرفتن جمهوری اسلامی در مظان اتهام از سوی آمریکا، بلافاصلە بریتانیا با آمریکا همسو شد در این بارە؛ و پس از چندی کشور آلمان نیز بە آنان پیوست و ایران را بەعنوان خاطی معرفی کردند. بەاین ترتیب مشخص میشود کە روز بە روز بهای تسلیمشدن ایران رو بە افزایش است و امکان برافروختە شدن جنگ بیشتر میشود. نتیجەی اصرار بر سیاستی شکست خوردە کە در هر صورت نظام جمهوری اسلامی ایران را تحت هر شرایطی دچار ضرر و زیان زیادی میشود. بە همین سبب مردم و احزاب سیاسی مخالف جمهوری اسلامی لازم است با آمادگی تمام، با تغییرات آتی روبەرو شوند، و جای پای خود را در هر تغییر احتمالی بە منظور رسیدن بە اهداف خود کە همانا آزادشدن از بند چهار دهە ظلم و زور رژیم است؛ استوار سازند.