برگردان از فارسی: هەنار شریفی
هدف از این نوشتار ارزیابی شرایط مبارزەی سیاسی ملت کرد در کردستان ایران پس از پیروزی انقلاب در سال ١٣٥٧ و نقش و تأثیر حزب دمکرات در تاریخ این ملت است. البتە این شرح و تفسیر از منظر چگونگی برخورد و سطح و مقدار مواجهەی حاکمیت مرکزی با خواست و مطالبات سیاسی جنبش حقطلبانەی ملت کرد معنا پیدا میکند، و هدف اصلی این نوشتار نیز جستن پاسخ مناسبی بە این سئوال است کە حزب دمکرات طی مدت چهار دهە مبازرە در ارزیابی دوگانەی “هزینە-دستاورد” در کجای مسألە قرار گرفتە است؟
پرواضح است کە پس از پیروزی انقلاب مردم ایران، آنچە در حافظەی تاریخی مردم کردستان جای گرفتە بود همانا شکل گرفتن سمبلهای مقاومتی حزب دمکرات در دوران حکومت شاهنشاهی بود و این نیز یک سرمایەی معنوی برای شروع مرحلەی نوینی از گسترش و مبارزەی این حزب در قالب اصالت مبارزاتی خود در جامعە محسوب میشد. علیرغم این نیز بە دلیل سیطرەی فضا و حیات سیاسی رادیکالی کە در آن زمان وجود داشت و پس از آن نیز مقاومت شکوهمند حزب دمکرات در جنگ موسوم بە سە ماهە، فضایی بە وجود آمد کە باعث شد حزب دمکرات بە مخاطب اصلی حکومت تازە بە قدرت رسیدە در مرکز در رابطە با مسألەی مبارزاتی ملت کرد تبدیل شود. بعد از چهار دهە و علیرغم تلاش فراوان جمهوری اسلامی جهت بە انحراف کشاندن راه حل ملت کرد و همچنین آلترناتیوسازی برای این حزب، کماکان نیز بە موفقیت دست نیافتە است؛ و این خود گواه بر این واقعیت است کە حزب دمکرات کردستان از جایگاه ویژەای در میان ملت کرد در کردستان ایران برخوردار است.
بدون شک در دهەی نخست بر سر کار آمدن جمهوری اسلامی و در آن شرایط نابسامان و غیر قابل پیشبینی، اعمال و بەکار گیری سیاست در سیکل جنگ و مذاکرە بە طور کل برای رهبری حزب دمکرات و بالاخص برای شخص دکتر قاسملو بە دلیل نامشخص بودن گفتار و نگرش حاکمیت در مورد مسألەی ملت کرد، وظیفەی دشواری بودە و در واقع میتوان گفت “سیاست” عبارت از چگونگی معاملە با ابعاد متناقض گفتار و رفتار حاکمیت مرکزی جدید بودە است.
بدون هیچگونە مزایدەی سیاسی، بە دلیل درایت سیاسی دکتر قاسملو، حزب دمکرات بە عنوان مؤثرترین ابزار انسانی در حوزەی سیاست در کردستان ایران مرحلەی مذکور را در رهرو مبارزە با موفقیت پیمود. در همان مرحلە کە بعدأ نیز مشخص شد، گفتمان حاکم در سیستم جمهوری اسلامی، گفتمان خشونت است و بە همین دلیل و بر اساس اصل حق مشروع دفاع از خود، مقاومت مسلحانە بە یکی از متودهای مبارزاتی حزب دمکرات تبدیل شد کە بسیار منطقی بە نظر میرسد.
در مدت این چهل سال بە دلیل عدم وضوح در گفتار و تناقضهای آشکار و دوگانەی “ماهیت-ظاهر” در سیستم جمهوری اسلامی، گفتمان حزب دمکرات هیچگاه همچون اصول و پرنسیپ بهایی برای نرمهای متحجرانەی این سیستم قائل نبودە؛ و این نیز بە این سبب است کە برخلاف جنبشهای پیشین کردستان کە بە لحاظ تئوریک دارای ضعف بودند، اینبار حزب دمکرات و رهبری کارآمد و زبدەی آن (بیش از همگان دکتر قاسملو) این ضعفها را پوشش دادە و جنبش سیاسی کرد در کردستان ایران را همسو با شناخت مدرن و اندیشەی سیاسی و فلسفی مبارزاتی قرار دادە بودند کە این ارزشها اساسأ با اصول سیستم تئوکراتیکی چون جمهوری اسلامی در تضاد آشکار بود.
آنچە در این میان انکار ناپذیر میباشد این است کە، هنگامی کە حاکمیت ایدئولوژیک و انعطافناپذیر مرکز تحت هیچ شرایطی دیدگاههای مختلف موجود را در ایران بە طور کل و بەویژە در کردستان تاب نمیآورد و از خشونت عریان بە عنوان استراتژی خود استفادە میکند، حزب دمکرات نیز در مقام رهبری جنبش ملت کرد و با حمایت نیروی پیشمرگ و از طریق تحلیل توأم با واقعبینی اعضاء رهبری حزب (بە ویژە د. قاسملو و د. شرفکندی –کە حقا در ساختار حزبی دارای اقتدار عقلانی از طریق مکانیسمهای دمکراتیک موجود در درون حزب، بودند) بە طور عینی بە منشأ امید و محرک جامعە در راستای تداوم مبارزە تبدیل شد.
متأسفانە اخیرأ معدودی از افراد غیرمسئول و نامنصف، بدون در نظر گرفتن واقعیت تلخی کە حزب دمکرات را ناچار بە انتخاب شیوەای از مبارزە کرد کە بر آن تحمیل شدە بود، مقاومت و حماسەی تاریخی مذکور را غیرضروری میدانند و صرفأ از منظر عدم توازن قدرت بە این شیوە از مبارزە مینگرند؛ بدین معنی کە با معیار الگوریتمی کە در ارزیابی توازن قدرت میان طرفهای درگیر بدان اشارە میشود، بە دلیل برتری حاکمیت مرکزی و یا دیکتاتوری در زمینەی نظامی، نفس مقاومت و مبارزەی مسلحانە علیە این گونە از حاکمیتها را نادرست میانگارند! کە این توجیە و نگرش، زیر سئوال بردن بیشتر جنبش و انقلابهای بزرگ تاریخ بشریت و در عین حال مبارزەی حقطلبانەی آن ملیت و اقلیتهای مظلومی محسوب میشود کە از طریق فشار نظامی حاکمیتهای یاغی را مجبور بە عقبنشینی کردەاند.
حتی در پارەای از مواقع در سطح گفتمانی نیز، از فلسفەی سیاسی حزب دمکرات کە در “برنامە و اساسنامە”ی این حزب آمدە است، این انتقاد صورت میگیرد کە بە جای تأکید بر حقوق شهروندی و دمکراسی، بیشتر بر مفاهیم ناسیونالیستی و مسألەی ملی تمرکز دارد؛ این در حالی است کە هر محقق بیطرفی در صورت تحلیل برنامەی این حزب، بە این نتیجە دست مییابد کە حزب دمکرات مفاهیم و ارزشهای دمکراسی و سکولاریسم را همگام با ضرورتهای عینی عدالتخواهانە در جامعە و با خصایص مثبت ناسیونالیسم بەهم پیوند زدە و از ترکیب تمامی این گوناگونیها، گفتمانی را بە وجود آوردە است کە همەی آحاد جامعە از کشاورز و کارگر گرفتە تا مالک و سرمایەدار و همچنین از افراد مذهبی تا بە آتئیست و … منافع و مصالحشان محفوظ است. دوست عزیز آیا این اقدامات بە معنی تلاش در راستای برقراری سازش و آشتی در جامعە و تکریم کلیەی شهروندان و همچنین نشانەای از تقید بە ارزشهای دمکراتیک و فاصلە گرفتن از دگماتیسم نیست؟!
حزب دمکرات بە شیوەای خردمندانە خود را از تأثیر خوانش مطلق و کلاسیک مفاهیم سیاسی رها کردە و همزمان ابتکار در سیاست را در دو حوزەی گفتار و کردار بە وجود آوردە است؛ در صورت لزوم صدای شلیک گلولەی اسلحەی نیروی پیشمرگ را بە رمز حفاظت از هویت ملت خود تبدیل کردە و در جای خود از امکان و راهکارهای مدنی حمایت بە عمل آوردە است، و طی چهل سال گذشتە در اتخاذ مواضع رسمی خود هیچگاه مکانیسمهای تحت فشار قرار دادن قدرت مرکزی را بە عنوان آلترناتیو سایر متود مبارزاتی قرار ندادە است.
آنچە هماکنون تحت نام “فعالیت مدنی” در کردستان ایران وجود دارد و بە بەطور محسوس و عینی در زمینەهای مختلف ادبی، فرهنگی، زیست محیطی، و حتی اعتصاب و اعتراضات صنفی بروز مییابد، انعکاسی از نگرش حزب دمکرات بە شیوەهای مبارزە و ثمرە و محصول فعالیت نیروهای پیشمرگ است کە در مدت چهار دهەی گذشتە با ترویج فرهنگ مقاومت؛ یک جامعەی آگاه و حقطلب و دارای هویت را بە منصەی ظهور رساندەاند. در واقع حزب دمکرات و فداکاریهای نیروی پیشمرگ بود کە ملت کرد در کردستان ایران را در آن شرایط کە آشوب و هرج و مرج حاکم بود؛ از خطر ازهم پاشیدگی و تشتتی کە اکنون گریبانگیر سایر ملیتهای ساکن در ایران شدە است، رهانید.
نتیجەی چهار دهە مبارزەی حزب دمکرات پس از برسر کار آمدن جمهوری اسلامی نهادینە کردن نگرشی مبتنی بر تئوری معطوف بە عمل در رفتار سیاسی فعالان داخل و خارج از کشور است کە در آن بە صورت توأمان با ارادە و واقعگرایی بە ایفای نقش میپردازند. حزب دمکرات دارای اندوختەی مبارزاتیای است کە با هزینەی پنج هزار شهید، ضمانت حفاظت از هویت بیش از ده میلیون کرد را بە مرحلەی قطعیت رساندە، و بە یک کتابخانەی فکری برای اکثر نخبگان سیاسی فعال کردستان ایران تبدیل شدە است. مبارزەای کە اگر چهل سال پیش هنوز در استانهای ارومیە و سنندج و بخشی از کرمانشاه از حرکت باز ماندە بود، امروزە و بە یمن مقید بودن بە ارزشهای فرهنگ مقاومتی کە حزب دمکرات در کردستان ایران مبدع اصلی آن بود، بر تمامی کرمانشاه و ایلام نیز بال گسترانیدە است.