در دو هفتەی گذشتە و در دو جای جهان، دو اجلاس با دو هدف متفاوت برگزار شد. بخشی از اپوزیسیون رژیم در برگزاری هر کدام از این دو نشست نقش داشتند، و حزب دمکرات کردستان بە صورت رسمی از سوی مدیریت برگزاری این نشستها دعوت شدە بود کە بە دلایل ویژەای کە داشت از جملە در مورد نحوەی برگزاری و مباحثی کە در آنجا ایراد میشد؛ شرکت نکرد. گردهمایی اول در آمریکا برگزار شد و آنچە مشخص بود این بود کە سازماندهی آن توسط لابیهای مخالف جمهوری اسلامی در آمریکا با همراهی بخشی از اپوزیسیون کە در هماهنگی با شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق هستند انجام شدە؛ و با مشارکت چشمگیر آنان همراه بود. این گردهمایی کە مشخص بود با هدف از پیش تعیین شدە همزمان با نشست سالانەی سازمان ملل متحد در ٢٥م سپتامبر تشکیل شدە بود، بیشتر بە دنبال این هدف بود کە هنگام مشارکت سران کشورهای جهان در این نشست در نیویورک، صدای موجودیت و اعتراض اپوزیسیون رژیم را بە گوش آنان برسانند. و در واقع میتوان گفت این گردهمایی بیش از هر چیز عملی بود در راستای نشان دادن هماهنگی میان اپوزیسیون و مردم ایران، با سیاستهای ضد رژیم دولت آمریکا و همچنین مطالبەی براندازی این رژیم کە اکنون خواستەی اکثریت قریب بە اتفاق اپوزیسیون و مردم ایران است.
مشارکت چند تن از شخصیتهای آمریکایی در این گردهمایی و بحثهایشان در مورد ایران و جمهوری اسلامی، بەطور ویژە در پانلهای روز دوم کە گردهمایی پشت درهای بستە برگزار شد، اهمیت خاص خود را داشت. هرچند متأسفانە این بار نیز بە دلیل عدم درک واقعیات لازم در راستای تغییرات بنیادین در آیندەی ایران، تلاشی در جهت خود تحمیلی بە لحاظ سیاسی صورت نگرفت تا کلیەی اپوزیسیون کارآمد و مبارز را گرد هم آورد.
نشست دوم کە در تاریخ ٢٨م سپتامبر در شهر لندن برگزار شد، تشکیل آن از حدود یک سال قبل از سوی چند شخصیت ایرانی صورت گرفتە بود. نشستی کە بدون حضور و مشارکت احزاب و تنها با گردهم آوردن برخی از شخصیتهای سیاسی و روشنفکر تشکیل شدە بود.
این نشست کە باهدف اعلام سازمانی نو تحت نام “شورای مدیریت گذار” برگزار شد، با این تفاوت نسبت بە نشست نیویورک در اینجا تلاش شد کە برنامەای برای چگونگی تغییرات پس از سقوط جمهوری اسلامی طرحریزی شود. برنامەای کە معلوم گشت این جریان نیز کمترین توجهی بە مشکلات اساسی بخش زیادی از ساکنان این کشور و بەویژە ملیتهای متشکل این جامعە معطوف نداشتە است. همانطور کە در اعلامیەی آنان آمدە است؛ “حفظ تمامیت ارزی ایران، دموکراسی پارلمانی بر اساس جدایی دین از دولت و همچنین درنظر گرفتن حقوق بشر”، مجموعەای از مسائل هستند کە اساسأ هیچ تفاوتی با برنامەی سایر جریانهای اپوزیسیون ندارد و در عین حال بخش مهمی از شعار و مباحث آنان بدان اختصاص دادە شدە است. این نیز دلیلی بود کە حزب دمکرات کردستان علیرغم آنکە بەصورت رسمی دعوت شدە بود، در این نشست کە با اهمیت بسیار از آن سخن میرفت شرکت نکند. ابتدا لازم است این نکتە گفتە شود کە حزب دمکرات برای مقابلە با حاکمیت دیکتاتوری و متحجرانەی جمهوری اسلامی هموارە اعتقاد زیادی بە ارتباط و اتحاد با سایر نیروهای دمکراتیک و مترقی ایران داشتە و در این راه تلاشهای فراوانی ترتیب دادە و همچنین هزینەهای زیادی متحمل شدە است.
برجستە کردن شعار پیش بەسوی جبهەای دمکراتیک در کنگرەی چهارم حزب دمکرات و پس از آن شرکت در شورای ملی مقاومت و تلاش دکتر شرفکندی برای گردهمآیی احزاب ایرانی در برلین کە بە هنگام مذاکرە ترور شد، و همچنین مشارکت این حزب در دو تشکل سیاسی احزاب ایرانی همچون اتحادیەی نیروهای چپ و دمکرات و شورای دمکراسی خواهان ایران کە شامل چندین گروه ایرانی بود؛ بە خوبی نشانگر این اعتقاد سیاسی است.
اما اکنون پس از گذشت چهل سال مبارزەی مداوم علیە جمهوری اسلامی ایران، جنبش کرد در شرق کردستان مراحل بسیاری را در جهت پیشرفت طی کردە است، و ملت کرد بە عنوان یکی از ملیتهای ایران با آگاهی ملی در سطحی والا بە آیندەی خود مینگرد؛ و حزب دمکرات نیز بە عنوان یکی از احزاب مسئول در برابر مطالبات ملی ملت کرد بە تشکیل چنین نشست و گردهمآییهایی نگاه میکند.
آنچە لازم است در مورد آیندەی ایران پس از جمهوری اسلامی بدان اهمیت داد این است کە، در کنار نگرش دمکراسی و تلاش برای بر سر کار آوردن حاکمیتی دمکراتیک، استقرار نیافتن دمکراسی در ایران مورد بحث قرار بگیرد و این مهم صرفأ با شعار دمکراسی و آزادی صورت نمیپذیرد. در ایرانی کە متشکل از چندین ملیت و زبان و فرهنگ است، پیدا کردن راه حل مناسبی برای همزیستی مسالمتآمیز و درعین حال یکسان این تنوعات، بایستی در اولویت باشد.
ملت کرد هنگامی میتواند در برابر کشور ایران احساس مسئولیت کند کە بە عنوان ملت، احساس سروری کند و اطمینان داشتە باشد کە همچون خطری برای تمامیت ارضی ایران در نظر گرفتە نمیشود، همچون اکنون کە متأسفانە فکر و ذهن اکثر نخبگان و سیاسیون این کشور را فرا گرفتە است. کرد و احزاب ترقیخواه آن کە نمایندگی این ملت را عهدەدار شدەاند، میدانند اپوزیسیونی میتواند ادعای تغییر مترقیخواهانە داشتە باشد و آیندەای بهتر از آنچە کە در حال حاضر وجود دارد بە ارمغان بیاورد کە، بە دور از خودبزرگ بینی ایرانی بودن بە مسائل ملیتهایی کە در ایران دوران پهلوی و جمهوری اسلامی تحت ستم قرار گرفتەاند و اقداماتی جهت از بینبردن آنان صورت گرفتە است؛ بنگرند. همان کە هموارە تنها راه حاکمیت دیکتاتوری در راستای برچیدن آزادی و دمکراسی در این کشور بودە است. بە همین دلیل پافشاری بر این واقعیت کە ملت کرد در ائتلافی شرکت خواهد کرد کە با صراحت دربارەی این ملت و مسائل و راه حلهای آن موضع داشتە باشد؛ یک راهکار سیاسی درست و در عین حال ضروری است.