برگردان از کوردی: وریا سلطانی
هرچند کە دور جدید اعتراضات در عراق، در ظاهر بدون رهبر و بیبرنامە است، اما آنچە کە مشخص است اینست کە محتوای این اعتراضات همزمان با ابراز نارضایتی در مورد شرایط دشوار زندگی و معیشتی و همچنین بیکاری و مخالفت با فساد صورت میگیرد، در عین حال بە نقش مخرب جمهوری اسلامی در این کشور نیز معترض هستند کە خود درخور توجە است. معترضان از شهرهای مرکزی و جنوبی عراق اعم از سنی و شیعە، از سروری و استقلال میگویند و صراحتأ از رژیم جمهوری اسلامی میخواهند کە از کشورشان خارج شود. آنان با سر دادن شعار “ایران برو بیرون”، و با پارە کردن و زیر پا نهادن عکسهایی از خامنەای و قاسم سلیمانی؛ بەطور صریح جمهوری اسلامی را از خواستەی خود آگاه کردند.
مردم خشمگین و معترض عراق کە تاکنون هزاران تن از آنان کشتە و زخمی گشتەاند، بر این باورند کە نیروهای مسلحی کە نقش سرکوبگر را برعهدە دارند؛ یا مستقیمأ از ایران فرستادە شدە و یا از سوی جمهوری اسلامی حمایت میشوند. در این ارتباط مسئولان امنیتی عراق اعلام داشتەاند کە افراد مختلفی وجود دارند در حالی کە وابستە بە هیچ کدام از نیروهای مسلح این کشور نیستند اما بەسوی معترضان شلیک میکنند.
این موضعی کە معترضان عراقی چە بە لحاظ شیوەی اظهار و چە بە لحاظ وسعت آن در برابر جمهوری اسلامی در بر گرفتەاند، در نوع خود دستکم طی ١٧ سال گذشتە و پس از سقوط رژیم بعث بینظیر، بە شمار میرود. جمهوری اسلامی کە بە مدت ٨ سال با رژیم سابق عراق در جنگ بود، بر اساس استراتژی “صدور انقلاب” و “رسیدن بە قدس از راه کربلا”، پس از سقوط رژیم صدام حسین و از طریق حمایت از مجموعەای از گروههای شیعە، عراق را بە حیاط خلوت خود تبدیل کردە بود. رژیم ایران در این مدت توسط سپاه قدس و از طریق حمایت از گروههای شیعە و تشکیل گروههای شبەنظامی و وابستە همچون حشد شعبی، درصدد بودە کشور عراق را بە پایگاهی مستحکم و همیشگی در راستای نیل بە آرزوی دیرینەی خود کە همانا تشکیل “هلال شیعە” است؛ تبدیل کند. در این راه آشکارا میلیونها دلار از ثروت مردم ایران را صرف دخالت در پروسەی سیاسی این کشور نمود.
اما همچنان کە گفتە شد، طولی نکشید مردم عراق بەویژە طیف شیعە مذهب آن، در حالی کە جمهوری اسلامی بر این گمان بود قادر است کنترل آنان را در دست گرفتە و ارادەی ملیشان را درهم بشکند و با بزرگ جلوەدادن اختلافاتشان با دیگر مذاهب و ملیتهای موجود در عراق، از آب گلآلود ماهی بگیرد؛ با اتحادی مثالزدنی و در سطحی عمومی، آشکارا با گفتن “خیر”، رژیم جمهوری اسلامی را با چالشی جدی مواجە کردند؛ و در بغداد و کربلا فریاد “خروج ایران” را سر دادند.
مسئولان جمهوری اسلامی ایران و در رأس آنان علی خامنەای، کە میتوان گفت هرگز فکر نمیکردند مردم عراق دستکم بە این زودی علیە حضور آنان قیام کنند، بلافاصلە شروع بە محکومکردن اعتراضات مردم عراق کردند و آن را “دسیسەی سرویسهای امنیتی آمریکا و صهیونیسم” قلمداد کردند. بەدنبال گفتەهای خامنەای مبنی بر دخالت سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در تظاهرات مردم عراق، بە نقل از چندین خبرگزاری منطقە؛ قاسم سلیمانی تحت امر خامنەای شبانە و با هلیکوپتر بە بغداد سفر کردە و در آنجا با نیروهای امنیتی این کشور بر سر چگونگی مقابلە با معترضان و سرکوب اعتراضاتشان بە گفتگو پرداختە و اعلام کردە است کە: “ما تجربەی موفقی در این بارە [سرکوب اعتراضات] داریم.” در پی سفر و جلسەی قاسم سلیمانی، روند حملە بە معترضان و تیراندازی بەسوی آنان بەطور چشمگیری افزایش یافتە است. بە همین جهت معترضان در شهرهای کربلا و بغداد و سایر شهرهای عراق، تصاویری از قاسم سلیمانی و علی خامنەای را زیر پا نهادە و بە آتش کشیدند.
موضع مردم عراق در مورد دخالتهای جمهوری اسلامی در امور داخلی این کشور، ضمن اینکە نشانگر آگاهی و وطندوستی مردم عراق اعم از شیعە و سنی بود، متضمن این نکتەی مهم نیز بود کە استراتژی “صدور انقلاب” جمهوری اسلامی ایران در منطقە بە سمت شکست گام بر میدارد. زیرا کە این نگرش نە تنها از همان ابتدا از سوی مردم ایران حمایت نشد، بلکە علیە منافع مردم و کشور ایران بود. بە همین دلیل مردم ایران بە طور صریح با سر دادن شعارهایی چون “نە غزە، نە لبنان، جانم فدای ایران” و “فلسطینرو رها کن، فکری بە حال ما کن” در اعتراضات و تظاهرات عمومی، این سیاست جمهوری اسلامی را زیر سئوال بردە و در واقع خط بطلانی بر آن کشیدند.
آنچە طی این مدت در عراق علیە ایران آغاز شدە و پیش از آن نیز در فلسطین و سوریە در مخالفت با دخالتهای جمهوری اسلامی در امور داخلی کشورهایشان روی دادە بود، روز بە روز در منطقە در حال افزایش است. جمهوری اسلامی کە خود را نمایندەی شیعەهای جهان میپندارد و در این ارتباط، مدت چهل سال است کە ثروت و سرمایەی ملی مردم ایران را صرف میکند و در این راه مردم را در فقر و بیچارگی و کشور را در عقبماندگی و انزوا قرار دادە است، بیش از این نمیتواند مردم منطقە را فریب دهد. آنان نیک آگاهند کە این رژیم در حالی کە مردم و کشور خود را با دهها بحران مختلف خارجی و داخلی روبەرو کردە و هنوز نتوانستە ابتداییترین حقوق آنان را تأمین نماید، پس چگونە قادر خواهد بود “سرافرازی و عزت” را برای آنان بە ارمغان آورد. آنان همچنین بە خوبی بە این درک رسیدەاند، توسط رژیمی کە در سطح منطقەای و جهانی، بە رژیمی شرور و جنگطلب و منشأ تروریسم شناختە شدە است، نە تنها بە یک زندگی آرام و امن و کشوری آباد و پیشرفتە دست نخواهند یافت، بلکە هموارە در گرداب جنگ و آوارگی و بحرانهای گوناگون جان میکنند. بە همین سبب باید منتظر بود دیر یا زود لبنانیها و یمنیها و تمامی مردم کشورهایی کە بە هر صورتی سرزمینشان قربانی سیاستهای مداخلەجویانەی جمهوری اسلامی گشتە؛ بە مانند مردم کنونی عراق شعار خروج ایران را سر میدهند.