طی مدت چهار دهە حاکمیت سیاە جمهوری اسلامی، این رژیم هیچگاە بسان خروشان سراسری تودەهای مردم ایران در آبانماە امسال دچار ترس و هراس نگشتە و پایەهای حاکمیت ننگین و سرکوبگرش بەلرزە درنیامدەاست. این خیزش مردمی کە با افزایش سە برابری نرخ بنزین کلید خورد، بیش از ١٤٠ شهر بزرگ و کوچک ایران و کردستان را دربرگرفت. سرکوبگران رژیم برای خاموش کردن آتس خشم و بیزاری مردم ستمدیدە و دردمند ایران، از هیچ جنایتی فروگذار نکردند، بگونەای کە صدها تن با شلیک مستقیم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی کشتە ، هزاران تن مجروح و بیش از هشت هزار تن بازداشت شدند و تا کنون نیز تعقیب و دستگیری فعالان مدنی و مردم معترض در همەی شهرهای ایران کماکان ادامە دارد.
رهبران سفاک رژیم برای جلوگیری از انتشار اخبار، ویدئو و گزارشهای خروش تودەهای مردم ایران و جنایات ددمنشانەای کە برای سرکوب آن خلق کردند، در بعدازظهر دومین روز اعتراضات، یعنی روز شنبە ٢٥ آبانماە، شبکەی اینترنت را قطع کردند و بە مدت بیش از دە روز ارتباط ایران با جهان خارج را قطع نمودند. این امر موجب شد هزاران میلیارد دلار بە اقتصاد کشور، تودەهای مردم ایران و بخش خصوصی خسارت وارد آید. بدیهیاست سرکوب بیرحمانە و خونین قیام آبانماە و قطع شبکەی اینترنت در ایران از سوی حاکمان، از سویی بیانگر ترس و واهمەی رژیم از گسترش نارضایتیها و فروپاشی حاکمیت خودکامە و ضد خلقی آنان است و از سوی دیگر نشان داد سردمداران رژیم، بویژە پس از خیزش تودەهای مردم ایران در دیماە ٩٦ کە در نوع خود بیمانند بود، از هر لحاظ خود را برای مواجهە و مقابلە با هرگونە قیام و نارضایتی تودەهای مردم ایران آمادە کردەاند.
البتە بسان پیشەی همیشگیاشان خامنەای و دیگر سردمداران رژیم سر نخ اعتراضات را بە خارج از کشور نسبت دادند و اعلام کردند آمریکا و دشمنان جمهوری اسلامی ایران و بەاصطلاح “ضدانقلاب” طراح این بەگفتەی آنان “فتنە” هستند و بدین سان درصدد توجیە کشتار معترضان و بازداشت مردم نارضی و گسیل آنان بە شکنجەگاەها برآمدند، با این وصف اظهارات و واکنشهایشان، هم موید بیم و هراس آنان از دامنەی اعتراضات و تبعات بعدی آن بود و هم مواضعشان در قبال این خیزش مردمی، تا حدود زیادی در تضاد با هم بودند. بطور مثال از سویی خامنەای رهبر نظام دم از توطئهی عمیق وسیع بسیار خطرناکی میزند که بە ادعای وی آنهمه پول خرج آن شده بود به وسیلەی “مردم ” کە البتە منظور همان مزدوران رژیم نابود شد و از سوی دیگر آخوند روحانی برای تحریف خیزش میلیونی مردم ایران و افکار عمومی در داخل و خارج از کشور، این حرکت اعتراضی را کم تعداد و ناچیز وصف کرد کە بزعم وی گروهی وابستە بە اجانب آن را براە انداختە و آشوب برپا کردند و ادارات دولتی و بانکها را بە آتش کشیدند. همچنین “علی فدوی” جانشین فرماندە سپاە پاسداران با مباهات از سرکوب تودەهای مردم ایران یاد کرد و انگار بر یک دشمن خارجی پیروز گشتەاند، جنایات سرکوبگران رژیم را بە عملیات “کربلای ٤” تشبیهە کرد.
هرچند سە برابر شدن قیمت بنزین بود کە موجب انفجار خشم تودەهای مردم و بە خیابان آمدن آنان شد، ولی این قیام ریشە در گذشتە و در سیاستهای ضدخلقی جمهوری اسلامی دارد و دقیقأ تداوم خیزشهای پیشینی است کە کم و بیش در میان اقشار و طبقات جامعە ادامە داشتە و هراز گاهی بسان خروشان سالهای ٨٨ و ٩٨، سراسر ایران را درنوردیدەاست. فزون براین، این تنها بحرانهای داخلی و قیام خلقهای ایران نیست کە رژیم را در تنگنا قرار دادە و خامنەای و مافیای حاکم را هراسان کردەاست؛ در سیاستهای خارجی نیز جمهوری اسلامی از سویی دچار بحران و سردرگمی سیاسی شدە و کشورهای منطقە و آمریکا در جبهەای متحد بە مقابلە با سیاستهای آشوبطلبانە و مداخلەجویانەی این رژیم برخاستەاند و از سوی دیگر شاهد هستیم این رژیم، باندها و گروەهای تروریستی و نیابتیاش در مناطق بحران زدە خاورمیانە و در کشورهای همجوار در حال عقبنشینی هستند. در کشور لبنان گروە تروریستی حزبأاللە کە ساختە و پرداختەی جمهوری اسلامی است و از سوی آخوندهای حاکم و با پول و سرمایەهای مردم ایران از هر لحاظ تأمین میشود، در اعتراضات این کشور و سرکوب مردم لبنان ید طولایی داشتە و از منظر مردم لبنان گروهی منفور و آلت دست رژیم ایران نگریستە است. در سوریەای کە بە ویرانە تبدیل شدە، جمهوری اسلامی برغم هزینەهای گزاف مادی و انسانی، این رژیم ناچار بە پسرفت شدە و دارای پایگاە چندان مستحکمی نیست؛ آمریکا و متحدانش، دخالتهای نیروهای قدس سپاە پاسداران در این کشور را برنمیتابند و نیک میدانند اقدامات جمهوری اسلامی در راستای قوام رژیم بشار اسد و سیاستهای عظمتطلبانەی جمهوری اسلامی است. البتە اسرائیل نیز بیتفاوت نبودە و تا کنون صدها بار پایگاەها و مراکز نظامی جمهوری اسلامی در سوریە را هدف موشک و بمبباران خود قرار دادە کە تلفات بسیاری ببار آوردەاست و در این میان روسیە نیز رویای سردمداران جمهوری اسلامی برای تسلط بر سوریە را نقش بر آب کردەو بواقع موقعیت جمهوری اسلامی بطور فزایندەای در این کشور در حال متزلزل شدن است.
موقعیت و جایگاە جمهوری اسلامی در عراق از این هم بحرانیتر و بیثباتتر است. در این کشور، در ادامەی تظاهرات اعتراضی مردم بە فساد و دخالتهای جمهوری اسلامی در سیستم سیاسی این کشور در شهرهای مرکز و جنوب کە اکثریت ساکنانش شیعەمذهب هستند، این رژیم بشدت مورد نقرت همگان قرار گرفتە و طی سە ماە اخیر کە از دور جدید اعتراضات عراق میگذرد در شهر کربلا یک بار و در نجف سە بار کنسولگری جمهوری اسلامی از سوی معترضان بە آتش کشیدە شدەاند. این در حالی است کە سال گذشتە نیز کنسولگری رژیم در بصرە مورد حملە قرار گرفت و بە آتش کشیدە شد. همچنین تظاهرکنندگان علیە مداخلات جمهوری اسلامی شعار سردادند و تصایر و پوسترهای رهبران رژیم، همچون خمینی، خامنەای و قاسم سلیمانی فرماندە نیروهای قدس سپاە پاسداران و پرچم جمهوری اسلامی را بە آتش کشیدند و لگدمال کردند. این نشاندهندەی آن است کە برغم تلاشهای جمهوری اسلامی و هزینەهای میلیاردی، سیاست تداوم مداخلە در کشورهای منطقە و طرح موسوم بە “هلال شیعی” با شکست روبرو شدە و حتی در داخل عراق و در شهرهایی مانند نجف و کربلا کە آرامگاە امامان شیعە در آنها واقع است و رژیم همانند “کعبە”ی شیعیان بە این شهرها مینگرد و هزینەهای مادی هنگفتی در آنها مصروف کردە، پایگاە مردمی و موقعیت دست بالا را ندارد. معترضان عراقی کە تا کنون قریب بە ٤٠٠ کشتە و بیش از ٢٠ هزار مجروح دادەاند، جمهوری اسلامی و گروەها و باندهای وابستە بە این رژیم را مسبب این کشتار میدانند و خواستار خاتمەی حاکمیت آخوندها و بازگشت این کشور بە مردم عراق هستند.
از سوی دیگر تحریمهای اقتصادی آمریکا، حاکمیت جمهوری اسلامی در تمامیت آن را تحت فشار حداکثری قرار دادە و نتایج این تحریمها معلوم و مشهود هستند. اینکە جمهوری اسلامی نرخ بنزین را سە برابر میکند و برای تأمین هزینەهای خود دست در جیب تودەهای ستمدیدە و فرودست جامعە فرو میکند، بیانگر این واقعیت است کە زورمداران حاکم قادر بە ادارە کشور و تأمین هزینەهای نظام فاسد و پوسیدەی جمهوری اسلامی نیستند و تحریمها جمهوری اسلامی را در شدیدترین تنگناها قرار دادەاست. این راستیها بدون تردید بە بستری برای خیزش و خروشان قدرتمندتر و گستردەتری در ایران تحت استیلای آخوندها در آیندە خواهند بود.
قیام آبانماە نشان داد آنچە کە تا کنون جمهوری اسلامی را سرپا نگەداشتەاست، سپاە پاسداران و دیگر نیروهای سرکوبگراین رژیم است و سردمداران جنایتکار جمهوری اسلامی تنها بە زور اسلحە و سرکوب ددمنشانە متکی هستند. این قیام با توجە بە شمار بسیار کشتە و زخمیها و هزاران تن از بازداشتشدگان طی یک بازە زمانی کوتاە مدت و همچنین ابزارهای سرکوب همانند تانک و زرەپوش و انواع تیربارهایی کە در میادین جنگ بکار گرفتە میشوند، ثابت کرد کە جمهوری اسلامی به هیچوجە در برابر خواست و مطالبات تودەهای مردم ایران حاضر بە عقبنشینی نیست و برای بقای نظام فاسد و فاشل خود از هیچ جنایتی فروگذار نخواهند کرد. بنابراین هیچ دورنمای روشنی برای خلقهای ایران در رابطە با رهایی از دوزخی کە آخوندها خلق کردەاند موجود نیست و این قیام و قربانی دادن است کە توان و پتانسیل بە زانو درآوردن این رژیم را دارد و قادر است ریزش در نیروهای نظامی زورمداران حاکم را رقم بزند. همچنانکە در بیشتر قیامها و انقلابهای کشورهای جهان دیدەایم و میبینیم، تردیدی نیست در ادامەی خیزش و خروشان فرودستان جامعە در ایران، بخشی از سپاە پاسداران و ارتش، بویژە در لایەهای پایینی، بە صفوف مردم جان بە لب رسیدە میپیوندند و لولەی سلاحهایشان را بەروی جنایتکاران حاکم نشانە خواهند رفت. بدون تردید در چنین مرحلەای، حاکمیت جمهوری اسلامی تاب و توان مقاومت از کف خواهد داد و “باروی” ستم و کشتار آخوندها برای همیشە فروخواهد ریخت.