برگردان: سارم
دوست دیرینم، دکتر عبدالرحمن قاسملو از جمله بزرگمردان و رهبران برجستهای بود که نامشان در تاریخ جاودان خواهدماند.
هنگامیکه برادر ارجمند استاد عبداللـە حسنزاده ازمن خواست چیزی در مورد دکتر قاسملو بنویسم، به نوشتههایی مراجعه کردم که پیشتر در این رابطه نگاشته بودم (نوشتههایی که به آنان دسترسی داشتم) بویژه مقدمه کتاب “چهل سال مبارزه” تألیف خود دکتر قاسملو که من آنرا به زبان عربی ترجمه کرده و سال١٩٩١ در هولیر به چاپ رسانده بودم. خواستم چیز تازهای بنویسم، هرچند مقدمهای که برای این ترجمه نوشته شده، هنوز به زبان کردی ترجمه نشدهاست. زمانی که چنین درخواستی از من شد، کتاب شخص معروف کردی را مطالعه میکردم که بخش اعظم آن به کردستان ایران و فرمانروایان ایران از دوران قاجاریه به بعد اختصاص داشت. کتاب یاد شده را کنار نهادم، اما بخش مربوط به ایران را که براستی ارزشمند بود، مطالعه کردم. اسناد ترجمه شده از زبان فارسی نیز در آن درج شده بود که برای من تازگی داشت و به من کمک کرد تا از جنبهی دیگری در مورد مرگ قاسملو بنویسم.
فارسها یا حکمرانان ایران از دیرباز تاکنون اظهار میدارند که ما یک دولت شش هزار ساله هستیم. در این کتاب از قتل محمد سعید سلطان و سلاطین اورامان و همزهخان منگور و یارانش و جوامیر خان هموند و یارانش سخن به میان آمده که همگی با حیله و خدعه به قتل رسیدهاند. به نشست و گفتوگو دعوت شده و بر سر سفرهی نان به قتل رسیدهاند، این شیوه کشتار ایرانیها (لطایف الحیل) توصیف شدهاست.
کتاب یاد شده به همین اسامی بسنده کرده و به شهادت اسماعیل خان سمکو و پیشوا قاضی محمد و دکتر قاسملو که البته آنها نیز با (لطایف الحیل) بشهادت رسیدهاند، نپرداخته است.
چند باری در خصوص شهادت دکترقاسملو نوشتهام که نمیدانم این (ساعت) چرا برای لحظهای از حرکت بازماند. منظورم آن بود که این شخص در خصوص خویش بسیار محتاط بود، حتی در پراگ. چگونه بدام افتاد؟ حتی شاید در مورد شهید فاضل نیز همین نظر را داشته باشم. وی نیز بسیار محتاط بود. اینجا نیز همان مسألهی (لطایف الحیل) درمیان است، نمیدانم کرد چه هنگام مراقب و هشیار خواهدبود. چرا در آن منزل تشکیل جلسه دادند؟ تاکنون نیز کشور اتریش زن یهودیای که از آشنایان فاضل بود و جلسه در منزل وی تشکیل شده بود را مورد بازجویی قرار ندادهاست. آیا ممکن است میان وی و این اعتقاد دکتر قاسملو که با صهیونیسم بسیار مخالف بود و اعتقاد داشت که افکار صهیونیستی چیزی است نظیر فاشیزم و نازیسم، ارتباطی وجود داشتهباشد؟ یا مسأله تنها فروختن این سه تن بود در ازای دریافت چند گالن نفت؟ نسرین خانم، همسر دکتر قاسملو هنوز هم پیگیر شکایت خود در مورد شهادت اوست، که بنظر میرسد بیهوده باشد. گذشته از این، پس از دکتر قاسملو، دکتر شرفکندی چرا به چنین دامی گرفتارآمد؟ این امر قابل تأمل و بررسی است. کردها پس از آنکه مسألهی کرد فروکش نکرده و کماکان درحال پیشرفت است، باید به دو کشور (قاجاری و عثمانی) بگویند که از (لطایف الحیل) دست بردارید و با کردهایی که قادر به نابودی آنها نبودهاید به گفتوگو بنشینید. زیرا معتقدم که مسأله کرد فروکش نخواهدکرد.
در خصوص تجربهی دکتر قاسملو در رهبری حزب دمکرات، در مورد انتخاب (کادر)، در رابطه با روشنفکری وی، نکات بسیاری باقی مانده که من بعنوان دوست دیرین او و حزب دمکرات باید بنویسیم. اما بیماری و تعجیل در تمام کردن برخی از پروژههایم ــ پیش از مرگ ــ مانع از اینکار میگردد.
آنچه که مرا خوشحال میسازد این است که اکنون دو دمکرات به یکدیگر نزدیک هستند. معتقد نیستم و ضرورتی هم نمیبینم که این دو متحد شوند. اما لازم است که با همدیگر تفاهم داشته باشند. ملت کرد به پیروزی نزدیک است.
جاودانگی ازآن زنده یاد دکتر قاسملو
درشمارهی٦٦٠ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است