سهشنبه شب 23 تیر ماه چهار زن و دختر در شهر بوکان از سوی چند تبهکار مورد اسیدپاشی قرارگرفته و متأسفانه مجروح میشوند. روز پس از این حادثهی شوم، مردم این شهر برغم هشدار و تهدید نیروهای سرکوبگر رژیم به خیابانها میآیند و با در دست داشتن پلاکاردها و نوشتههایی، این یورش تبهکارانه را محکوم میکنند. هرچند این حرکت اعتراضی مردم بدور از هر گونه خشونت بود، با این حال مورد یورش سرکوبگران رژیم قرار میگیرند و ضمن متفرق گردیدن، چند نفر بازداشت میشوند.
در رابطه با این جنایت، نیروهای امنیتی اعلام داشتند سه نفر را بازداشت کردهاند که عاملان اسیدپاشی هستند و پس از بازداشت بە جرم خود اعتراف کردهاند. به گفتهی نیروهای انتظامی این افراد حین ارتکاب جرم، قرص “روانگردان” مصرف کرده و حالت عادی نداشتند.
طی چند سال اخیر جنایت اسیدپاشیدن بر روی زنان در بیشتر شهرهای ایران فزونی یافتهاست. چند ماه پیش 14 تن از زنان شهر اصفهان مورد یورش اسیدپاشی قرار گرفتند که بعدا معلوم گردید جنایتکاران، افراد وابسته به بسیج و ستاد به اصطلاح “امر به معروف و نهی از منکر” بودند. البته بسان تمامی جنایات گروەها و باندهای رژیم، در این اقدام انسانستیزانه نیز جانیان مورد “رحمت” دستگاه قضایی قرار گرفتند و معلوم نشد دست آخر با این افراد چگونه برخورد شد و پرونده به کجا رسید.
هرچند کارگزاران رژیم در بوکان اعلام داشتند سه تن را در این رابطه بازداشت کردهاند و ظاهرا چنین پیداست این جنایت توسط بسیج و دار و دستهی نیروهای سرکوبگر انجام نگرفتهاست ــ که البته جای تردید دارد ــ با این اوصاف اگر این ادعا نیز درست باشد، باز هم کارگزاران رژیم در این حادثه مسئول هستند. نیروهای امنیتی مسئول تأمین امنیت مردم و جلوگیری از گسترش خشونت در جامعه، بویژه در مورد زنان هستند. این که سه نفر قرص روانگردان مصرف کنند و در اماکن عمومی بر صورت زنان اسید بپاشند، از سویی نشانهی نبود امنیت و فضای سالم در این شهر و از سوی دیگر بیانگر بیکفایتی پلیس و نیروهای انتظامی در تأمین امنیت مردم است.
فزون بر این پر واضح است این رویداد، جرم و جنایتی معمولی در جامعه است و نمیتوان ارتکاب آن را به حساب عملی تلافیجویانه محسوب و یا در چارچوب نزاع خانوادگی تعریف کرد و همچنین نمیتوان گفت تبهکاران بدون دلیل و انگیزه دست به چنین اقدام جنایتکارانهای زدهاند. جدای از این، پیداست این سه نفر بدون آنکه خصومت شخصی با قربانیان داشتهباشند دست به اسیدپاشی زدهاند، لذا اگر مستقیما با بسیج و ستاد “امر به معروف و نهی از منکر” نیز رابطهای نداشتهباشند، در راستای همان راه گام برداشته و در واقع همان ایدهها و سیاستهای ننگین جمهوری اسلامی در خصوص تشدید فشار بر زنان را عملی ساختهاند.
بدنبال بقدرت رسیدن جمهوری اسلامی بسان یک حکومت اسلامی شیعی، در مناطق سنی مذهب ایران از جمله کردستان، علیالظاهر همچون عکسالعملی در برابر ستم مذهبی حکومت حاکم، گروەها و محافل سلفی سنی و متحجر سر برآوردە و اندک اندک گسترش یافتند. در ابتدا و البته اینک نیز کارگزاران جمهوری اسلامی برغم ضدیت آشکار خود با سایر ادیان و مذاهب، نه تنها به مقابله با این گروەها برنخواستهاند، بلکه برای ضربه زدن و تضعیف جنبش آزادیخواهانهی خلق کرد و سرکوب احساسات ملی گرایانه، بویژه در میان جوانان، به نحو احسن از این گروەها استفاده کردند. البته ناگفته نماند هر گاه این محافل پا را از گلیم خود فراتر مینهادند و به گونهای خطوط قرمز رژیم را زیر پا میگذاشتند، به اتهام “وهابیت” و وابستگی به عربستان سعودی منکوب میشوند.
طی چند سال اخیر و بویژه پس از سربرآوردن “داعش” در عراق و سوریه و قوت گرفتن اندیشهی تأسیس حکومت اسلامی در میان مسلمانان افراطی، گروەها و محافل سلفی کردستان نیز که در واقع دارای همان اندیشههای پوچ داعش هستند، به خود آمدند و بر پایهی اعتقادات متحجر خود و به نام اسلام و شریعت و بزعم خودشان ، برای مقابله با پدیدههای غیر اسلامی دست به اقدامات ضد بشری زیادی زدند که بدون تردید پاشیدن اسید بر روی زنان شهر بوکان در چارچوب همین اقدامات جنایتکارانه است.
تردیدی نیست مبارزه علیه جمهوریاسلامی و پیکار برای تحقق اهداف و آرمانهای ملت کرد که طی مدت حاکمیت این رژیم هزاران مبارز در راستای آن به شهادت رسیدەاند، هیچ ضدیتی با مقابله با این گروەها و دستجات سلفی و بنیادگرای اسلامی در کردستان نداشته و لازم است به موازات هم با آنان به مبارزه پرداخت. به همین دلیل فرد فرد ملت کرد، بویژه روحانیون و روشنفکران مؤظفند کە به مقابله با این اعتقادات ارتجاعی و در عین حال خطرناک برخیزند و اجازه ندهند مساجد و مدرس و آموزشگاهها به مکانی برای ترویج و گسترش سلفیت و به بیراهه کشاندن جوانان تبدیل گردد. متأسفانه هم اکنون دهها تن از جوانان شهرها و روستاهای کردستان ایران پس از شست و شوی مغزی از سوی گروەهای سلفی جذب داعش شدهاند و بعضا در جنگ با پیشمرگان کردستان به هلاکت رسیدهاند.
در خاتمه ضمن ابراز همدردی با زنان محترمی که قربانی اقدامات ضد انسانی این تبهکاران شدهاند و با امید به التیام زخمهایشان؛ بجاست همگی به فکر جوانانمان باشیم و خود را در قبال آیندهی آنان مسئول بدانیم، چرا که بدون تردید جمهوریاسلامی نه تنها گامی در جهت مقابله با این اعمال انسانستیزانه برنمیدارد، بلکه در واقع از اینکه جامعهی کردستان و بویژه زنان و دختران کرد همیشه در بیم و هراسان باشند و نتوانند در آزادی کامل از منازل خود خارج شوند، خشنود میگردد.
درشمارهی٦٦٠ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است