برگردان: سارم
مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 در نوع خود بینظیر بود. در آخرین دور مذاکرات که به توافق وین انجامید، جان کری، وزیر امور خارجه نیرومندترین کشور جهان، بمدت 18 روز در وین باقی ماند. در دورههای پیشین نیز دهها و حتی صدها ساعت با جواد ظریف، وزیر امور خارجهی ایران در حال مذاکره بود. این امر نشانگر جدیت و (نیاز) آمریکا به حل و فصل این مسأله بود.
طرف اصلی ایران در این مذاکرات آمریکا بود و کشورهای دیگر 1+5 نقش کوچکتری داشتند. به نتیجه رسیدن این دو کشور بر سر نقاط مورد اختلاف، نقش تعیین کنندهای در حصول توافق داشت.
یکی از مسائلی که در مرحلهی پس از توافق مطرح است، عبارتست از اینکه توافق مزبور چه تأثیری بر روابط ایران و آمریکا خواهدداشت؟
بنابە دلایل بسیار، بیاعتمادی عمیقی میان ایران و آمریکا وجود دارد. این امر نیز موجب گشته که ایران نگران عدم پایبندی آمریکا به این توافق باشد و یا پس از یک “استراحت اتمی” پروندهی دیگری را علیه بگشاید و در فاز بعدی، پروژهی بحرانسازی و ایجاد مشکل برای ایران را به عرصهی موشکی و حقوق بشر و حمایت ایران از تروریزم انتقال دهد. این نگرانی از آنجا ناشی میشود که هدف آمریکا تنها محدود ساختن برنامهی هستهای ایران نیست، بلکه قصد دارد در دیگر عرصهها نیز دستکم ایران را ناچار از تغییر رفتار نماید، این مسأله تنها، نگرانی ایران نیست، بلکه احتمالی است که وجود دارد.
درست است که اوباما میگوید که: ما تنها در خصوص مسألهی هستهای با ایران به توافق رسیدهایم و مشکلاتمان در دیگر عرصهها بقوت خود باقی است؛ یا خامنهای میگوید که: به سیاستهای ضد آمریکایی خود ادامه میدهیم و از دوستانمان در منطقه حمایت میکنیم؛ یا کاخ سفید در پاسخ به مخالفان توافق یاد شده اظهار میدارد که: اگر بخواهیم در آینده به ایران حمله کنیم با آگاهی و اطلاعات بیشتری چنین کاری خواهیم کرد. بعلاوه مسألهی اتمی ایران، مسأله پایان یافتهای نیست و احتمالا در مرحلهی اجرایی با مشکل مواجه گردد؛ اما علیرغم همهی اینها احتمال قویتر آنستکه اختلافات میان ایران و آمریکا کاهش یابد. نخست بدلیل آنکه با حل و فصل مسألهی اتمی، میزان و سطح چالشهای میان ایران و آمریکا کاهش خواهدیافت.دوم: در حاشیهی این مذاکرات مسائل دیگری نیز مطرح شده و مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفتهاند. خامنهای و روحانی میگویند که اگر زمینهها بویژه در خصوص موارد ویژهی خاورمیانه نیز با یکدیگر همکاری خواهندکرد.
یکی از تحلیلهایی که در مورد توافق وین مطرح است آنستکه این توافق به پیشبرد سیاست خارجی ایران کمک خواهد کرد و رفتار و برخورد ایران با جهان خارج را نرمتر و عقلانیتر مینماید. متن توافق یادشده به شیوهای فرموله شدهاست که هرگونه تخطی ایران، پیامدهای بسیار بدی برای این کشور خواهدداشت. از طرف دیگر اگر آمریکا این توافق را نقض نماید، پا برجا نگهداشتن اتفاقنظر ایجاد شده علیه ایران مشکل تر شده و بر جایگاه آمریکا در سطح بینالمللی نیز تأثیرات سوئی بر جای خواهد گذارد. گذشته از اینها بدلیل آنکه آمریکا امتیاز بسیاری کسب کرده و برنامهی اتمی ایران به شیوهای تکنیکی و حقوقی با محدودیت بسیاری مواجه گشتهاست، مشکل است که از پایبندی بە توافق یادشده خودداری ورزد. احتمالا بدین علت هم باشد که جب بوش، کاندیدای انتخاباتی سال 2016 ریاستجمهوری میگوید که “توافق با ایران را محترم میشمارم و هرکس دیگری به ریاستجمهوری برسد این توافق را قبول خواهدکرد.
برای آنکه تصویر درستتری از تأثیرات توافق هستهای بر مناسبات ایران و آمریکا داشتهباشیم. باید توازن قوای میان قدرتهای بزرگ در سطح جهان و منطقهی خاورمیانه را مدنظر داشتهباشیم.
تحلیلی که در این رابطه ارائه میشود، آنستکه آمریکا قصد دارد از چالشهای خود در خاورمیانه بکاهد و بدلیل آنکه چین با سرعت در حال رشد است، توجه خود به شرق آسیا معطوف نماید. در همین راستاست که آمریکا قصد دارد اختلافات خود را با ایران کاهش دهد.
اگر آمریکا صلاح میدانست که به شیوهی دیگری برنامهی هستهای ایران را محدود نمودە و یا از میان بردارد، به مذاکره نمیپرداخت. بعبارتی دیگر این توافق، محصول نیاز آمریکا نیز بود. در مناسبات بین المللی، قدرت فاکتور تعیین کنندهایاست. اگر ایران نتواند بعلت توافق هستهای، تلاش خود را بر تقویت فاکتور قدرت متمرکز ساخته و بر قدرت و توان خود بیافزاید و از سوی دیگر مصالح و منافع آمریکا ایجاب کند این کشور احتمالا به شیوهی دیگری نیز با ایران به رویارویی بپردازد.
در صورت به انجام رسیدن توافق یادشده، از میان دو احتمال مورد اشاره، احتمال کاهش چالش میان ایران و آمریکا، احتمال برجستهتری است. با توجه به ساختار ماهیتی ایران و سطح چالش میان ایران و آمریکا، تا دراز مدت نمیتوان از مناسبات عادی میان این دو کشور سخن راند.
درشمارهی٦٦٠ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است