٢٢م بهمنماه امسال مصادف است با ٤١ـمین سالروز انقلاب مردمی ایران علیە نظام شاهنشاهی. علیرغم اینکە مردم ایران یاد این روز را گرامی داشتەاند، حاکمان جمهوری اسلامی نیز بەطور همزمان درصدد این برآمدەاند کە احساس و مواضع مردم در این بارە را در راستای منافع خود بەکار گیرند و آن را بە مثابەی اعتباری برای رژیم خود جلوە دهند. هرچند با گذشت زمان میزان مشارکت مردم، هر سالە کاهش چشمگیری بە خود میدید، اما رژیم هموارە کوشیدە با بزرگنمایی، از آن با عنوان مشارکت میلیونی یاد کند.
اما امسال پس از تظاهرات گستردەی آبانماه از سوی مردم جان بە لب رسیدە در سراسر ایران از ظلم و ستم جمهوری اسلامی، و سرکوب شدید و خونین آن توسط نیروهای سرکوبگر رژیم، علیرغم تلاش و خواست بسیار و بە طور مکرر سردمداران رژیم از مردم مبنی بر مشارکت در مراسم مذکور، در واقع مردم صف خود را از حاکمیت جدا کردە و دلیل این اقدام نیز بر همەی ما آشکار است. اکنون مردم نمیخواهند دستاوردشان در انقلاب بە آدرس رژیم ختم شود، و نیز حتی در افتخار کسب این دستاوردها آن دستە از افرادی کە صرفأ بە دنبال کسب قدرت بودەاند را؛ سهیم کنند. هرچند شخص رئیس جمهور مردم را مورد لطف قرار داد و در یکی از گفتەهای خود بە ترتیب ذیل از آزادی مردم سخن راند: “مردم میتوانند آزادانە بە خیابانها آمدە و حمایت خود از انقلابشان را اعلام دارند.” اما نهایتأ فقط زیردستان و مردم ذینفع از حکومت از این آزادی رئیس جمهور استفادە کردند و دورشان گرد آمدند.
مراسم ٢٢ بهمن امسال بە دو دلیل خاص هم برای رژیم و هم اینکە برای مردم نسبت بە سالهای گذشتە تفاوت بسیار زیادی داشت. اول اینکە اعتراضات امسال و سرکوب بیرحمانە و جنایتپیشانەی مردم و کشتن و زخمی کردن هزاران تن از مردم در خیابانها و شهرهای مختلف ایران، شکاف بسیار عمیقی میان مردم و حاکمیت ایجاد کرد و همین باعث شد کە مردم ایران در مراسم ابراز شادی در سالروز انقلاب با حاکمیت شریک و همسو نباشند. دوم اینکە تقریبأ همزمانی این مناسبت با انتخابات مجلس شورای اسلامی کە حاکمیت درصدد بود، از این مناسبت در جهت تشویق مردم و کشاندن آنان بە پای صندوقهای رأی استفادە کند. آنچە مشخص است اینکە بر خلاف تلاش و اقدامات رژیم، مردم اعتنایی بە فراخوان قاتلان هممیهنانشان نکردند، و این بدین معنیست کە رژیم آنچنان کە خواستار است و انتظار دارد، قادر نیست بازار انتخابات را گرم نگە دارد، و بدتر از آن با توجە بە سخنان حسن روحانی بایستی منتظر وقوع انقلاب دیگری باشیم.
اگر بە گفتەهای حسن روحانی کە در این روز در شهر تهران و در میان عدەی قلیلی از مردم ایراد کرد، توجە داشتە باشیم، حس یأس و ناامیدی نە تنها از وضعیت خود و دولت وی، بلکە آیندەی نظامشان را نیز فرا گرفتە بود و این از سخنان روحانی کاملأ پیدا بود. روحانی در حالی از مردم دعوت بە مشارکت در انتخابات میکرد، کە اکثریت کاندیداهای اصلاحطلب و نزدیک بە وی از سوی شورای نگهبان صلاحیتشان رد شدە است، بە همین دلیل پیشتر نیز گفتە بود بیم آن دارد انتخابات بە صورت تشریفاتی برگزار شود، و بە مثابەی جدیترین خطر پیش روی حاکمیت بە این موضوع مینگرد. از این مهمتر رد صلاحیت شمار زیادی از نمایندگان کنونی مجلس نیز کمدی درخور توجهیست کە روحانی قادر بە توجیه آن نیست. اما از همە جالبتر این بود کە روحانی بە انتخابات غیردموکراتیک و عدم وجود انتخاباتی آزاد اعتراف کرد و در میان سخنان خود گفت: “اگر رژیم قبلی انتخابات آزاد برگزار میکرد، دیگر لزومی بە انقلاب نبود.” حسن روحانی از این منظر میخواهد گلایەی خود را از رهبر و نظارت استصوابی وی و حذف کاندیداها بە ویژە جناح اصلاحطلبان حکومتی و نزدیکان خود کە با بینشی متفاوت حامی رژیم بودند از رقابت انتخابات ابراز دارد، و هم اینکە خطر انقلاب را بە دلیل بە حاشیە راندن مردم از حق تعیین سرنوشت خویش بە رهبر نظام گوشزد کند.
روحانی بە خوبی آگاه است کە این میزان از آزادی کە برای سرکوب و بازداشت و پرکردن صندوقهای انتخابات، در رژیم قبلی نیز موجود بود. لذا تفاوتی میان شاه و رهبر و نظام استبدادی آنان وجود ندارد، و بدین ترتیب مشخص است کە گلایە و دغدغەی وی از حذف هواداران خویش میباشد تا اینکە برای آزادی مردم باشد. رئیس جمهور نیک آگاه است کە شخص خامنەای مدتهاست کە خطر قیام مردمی را احساس کردە است و رویەای کە این بار از انتخابات مجلس آغاز کردە و در آیندە نیز شامل حال رئیس جمهور میشود، صرفأ جهت محافظت از خود و تمدید و تأمین عمر حاکمیت در برابر اعتراضات گستردە و سراسری مردم است کە تمام کشور را در بر گرفتە است.
در واقع علیرغم اینکە گفتەهای روحانی سرشار از ترس، شکوە و ناامیدی بود اما با وجود این کوشید کە وظیفەی خود مبنی بر گرم نگە داشتن دکان انتخابات را بە انجام برساند، و او نیز بە مانند خامنەای از مردم خواست کە در راستای حفظ مشروعیت نظام بە پای صندوقهای رأی بروند. در حالی کە آنان درصدد این هستند کە با نشان دادن مردم در صفوف اخذ رأی بە جهانیان اعلام دارند کە دارای حمایت مردمی هستند و از این رو مشروعیت نظام خود را بە رخ بکشند، اما مدتهاست کە این مشروعیت از سوی مردم ابطال گشتە، و در تظاهرات مردمی و بە ویژە در شعارهایی چون “مرگ بر این ولایت” بیش از پیش مخالفت خود را با این نظام ابراز کردەاند. آنچە کە مسلم است اینست کە مردم این بار نە بە دلیل رد صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب، بلکە بە دلیل ناامیدی و یأسی کە از ایجاد هر گونە اصلاحات در ساختار جمهوری اسلامی بە وجود آمدە؛ انتخابات مجلس را تحریم میکنند.
بدون شک رژیم در تلاش است و نیز میتواند، درصدی از هواداران و افراد وابستە و ترسو را بە پای صندوقهای رأی بکشاند، اما آنچە کە مشخص است اینست کە از مشارکتی کە آنان خواستار آنند کە بە وسیلەی آن مشروعیت نظام خود را نشان دهند، محروم میشوند و یک بار دیگر نیز صدای راستین مردم مبنی بر نە گفتن بە رژیم بلند خواهد شد. اکنون کە کلیەی برنامەهای جمهوری اسلامی در راستای یکدست کردن نظام و تبدیل آن بە حاکمیتی تکصداییست، آیا رهبران اصلی رژیم راه چارەی دیگری برای ایجاد تغییرات در جهت تأمین خواستهای مردمی پیش روی دارند، یا بدین ترتیب بحران حل ناشدنی دیگری را برای رژیمشان بە وجود مێآورند؟!