سە ماه پس از شیوع کرونا در ایران مشخص است کە چالش اصلی نە این بیماری مهلک بلکە حکومتیست کە عامدانە از کنترل آن چشمپوشی کرد، و همین قصور موجب شد تا هنگام نوشتن این سطور و بر اساس آمار رسمی وزارت بهداشت، ٧٥ هزار مبتلا در این کشور وجود داشتە و ٥ هزار تن نیز از مبتلایان جان خود را از دست دادە باشند. تداوم تحریمهای آمریکا، توقف مبادلات تجاری با سایر کشورها بە ویژە عراق بە عنوان بزرگترین شریک تجاری ایران، از دست دادن بیش از ١٠ میلیارد دلار از درآمد توریسم و گردشگری مذهبی و کاهش بیش از ٣٠ درصدی تولید ناخالص ملی حکایت از واقعیت تلخی دارد: عمیقتر شدن بحران اقتصادی، کاهش بیش از پیش قدرت خرید مردم، کمبود امکانات پزشکی و متعاقب آن افزایش چشمگیر آمار قربانیان کرونا.
در این شرایط حکومت ایران بە جای اینکە در فکر بقا و جان مردم باشد، کرونا را همچون نعمتی الهی پنداشتە و تلاشهای دیپلوماتیک گستردەای در دستور کار خود قرار دادە تا از این رهگذر و با مظلومنمایی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی بە بهانەی مقابلە با کرونا، درپی لغو تحریمها باشد. اما آیا دلیل گسترش کرونا در ایران و آمار بالای قربانیان آن نسبت بە کشورهای دیگر، تحریمها هستند یا فساد سیستم اداری و بیکفایتی و عدم مسئولیتپذیری مدیران و مجریان امور کشور؟ چطور ممکن است کە مشکلات مربوط بە کنترل این بیماری را بە گردن تحریمها انداختە و خواستار رفع آن میباشند، اما بر راه برنامەهای پزشکی و خدمات درمانی سازمان پزشکان بدون مرز و رسیدگی آنان بە بیماران کرونایی در داخل کشور مانعتراشی میکنند؟ جمهوری اسلامی کە چشم بە تغییر سیاست کشورها بە ویژە آمریکا و کشورهای اروپایی در رابطە با معادلات ایران دوختە است –مشخصأ لغو تحریمها-، خود چە تغییری در سیاست تندروی و رفتار دشمن مأبانەی خود نسبت بە منافع این کشورها در پیش گرفتە است، تا چنین توقعی داشتە باشد؟ آیا تحریمها باعث شیوع و گسترش کرونا در ایران شد یا پنهان کاری سیاسی در اعلام آن بە مدت بیش از یک ماه، تنها بە دلیل راهپیمایی ٢٢ بهمن و انتخابات پیش روی مجلس؟ گسترش کرونا در کشور بە دلیل تحریمها بود، یا بیکفایتی آنان در خصوص مدیریت و کنترل این بیماری با عدم ممانعت از تداوم برگزاری آیینهای مذهبی و همچنین عدم قرنطینەی شهرها بە ویژە شهر قم بە عنوان کانون اصلی شیوع آن؟
رهبران جمهوری اسلامی میگویند منابع مالی لازم را در جهت مقابلە با کرونا در اختیار ندارند و توقع برداشتە شدن تحریمها را دارند، اگر واقعیت اینچنین است پس چرا آمادە نیستند خود معاهدەهای بینالمللی همچون “اف ای تی اف” را امضا کنند تا درهای بستە بە رویشان باز شود؟ پس صدها میلیارد دلار درآمد ایران از فروش نفت و صادرات کشور کجاست؟ آن صدها بنیاد و نهادهای اقتصادی وابستە بە بیت رهبری و دستگاههای دولتی و امنیتی و نظامی کشور کە در طول این بیش از چهار دهە کلیەی سیستم اقتصادی کشور را بدون اینکە مالیاتی پرداخت کنند در انحصار خود دارند، در کجای این معادلە قرار گرفتەاند، چرا دست بە جیب آنان نمیبرند؟ مگر نە اینکە پس از برجام چند میلیارد دلار بە ایران تحویل دادە شد، چە مقدار از آن صرف زیرساختهای اقتصادی کشور و رفع مشکلات اجتماعی مردم شد؟ چقدر از مصائب و مشکلات جامعە را کاهش داد و مگر نە اینکە جملگی صرف برنامەهای نظامی و امنیتی رژیم و فعالیتهای سپاه پاسداران شد؟
مردم ایران و جامعەی جهانی بە یاد دارند در جریان زلزلەی بم دهها هزار چادر و پتو با هدف کمکرسانی بە آسیبدیدگان بە جمهوری اسلامی تحویل دادە شد، اما بەجای تحویل بە زلزلەزدگان سر از بازار درآوردند. خدمات رسانی بە مردم در هیچ کجای برنامەهای سران جمهوری اسلامی قرار نداشتە و ندارند، کماکان نیز میبینیم کە زلزلەزدگان و سیلزدگان این سالهای اخیر در چادر و کانکسها بە سر میبرند، با این حال علیرغم تقاضای دولت از خامنەای برای برداشتن پول از صندوق توسعەی ملی، رهبر! هیچ اعتنایی بە این درخواست نکرد.
بیتردید برداشتە شدن تحریمها و دست یافتن حکومت بە درآمد بیشتر بە جیب سپاه پاسداران سرازیر میشود نە اینکە صرف حل مشکلات مردم شود، مگر هم مردم ایران و هم کشورهای خارجی پیشتر این را تجربە نکردەاند؟ نیز چگونە است کە خامنەای از صندوق توسعەی ملی مبلغ دو میلیارد و ٥٠٠ میلیون دلار (١٣٩٧) بە برنامەهای نظامی و بیثبات کنندەی حکومت در منطقە اختصاص میدهد، یا پس از کشتە شدن قاسم سلیمانی (١٣٩٨) مشخصأ ٢٠٠ میلیون یورو بە حساب سپاه پاسداران واریز میکند؛ اما در این ایام سخت کە بحرانهای مختلف گریبان مردم کشور را گرفتە است بە همان صندوق رجوع نمیکند؟
مقصر بە وجود آمدن شرایط کنونی تحریمهاست یا نتیجەی فساد بیحد و حصر سران رژیم؟ مگر سال گذشتە سعید نمکی، وزیر بهداشت اذعان نکرد مبنی بر اینکە آن بیش از یک میلیارد دلاری کە بە خرید و وارد کردن درمان اختصاص دادە شدە بود، ناپدید شدە و کسی سراغی از آن ندارد؟ آیا دلایل بیکاری، رکود اقتصادی، تعطیلی کارخانەها و توقف تولید، کمبود دارو و وسایل پزشکی، سیاستهای آمریکا در قبال ایران است؛ یا سیاستهای خصمانەی حاکمیت و بیکفایتی و فساد ساختاری مسئولین این رژیم؟ کە با وجود زیرساختهای توانمند اقتصادی ایران در زمان شاه و چهار دهە درآمد چشمگیر نفت، بە دلیل دزدی و غارت نخواستەاند و نرسیدەاند بە مشکلات کشور بپردازند.
حال بر همگان واضح و مبرهن است کە آنچە جمهوری اسلامی در پشت پردەی برداشتە شدن تحریمها سراغش میگردد، بە گروگان گرفتن سلامتی مردم و شرایط کرونایی تنها با هدف دست یافتن بە پول و منابع مالی بیشتر است؟ آن هم برای جبران کمبود بودجەی ٩٩ و سایر برنامەهای نظامی و امنیتی خود. مشخص است کە هدف حکومت از لغو تحریمها پر کردن جیب خودشان است، نە برای مقابلە با کرونا و پاسخگویی بە مشکلات و نیازهای مردم و گذر از این بحران. اگر چنین نیست، چگونە ممکن است کە تاکنون نیز از اعلام واقعی آمار قربانیان کرونا سر باز میزنند؟
اگر کرونا را خطری جدی فرض کردەاند پس چرا بە بیش از چند میلیون نفر از مردم در ایام نوروز اجازەی سفر بە مشهد و مناطق شمالی کشور را دادند و هیچ گونە تصمیمی مبنی بر منع رفت و آمدها اتخاذ نشد؟ چرا تا فشار کارشناسان، مردم، سازمانهای مدنی و بخش سلامت و بهداشت کشور بە اوج نرسید، حاضر نشدند از آمد و شد عمومی مردم جلوگیری کنند؟
چگونە میشود بە جای سپردن امور مقابلە با کرونا بە وزارت کشور و همچنین وزارت بهداشت، دهها گروه موازی تحت نامهای مختلفی همچون “ستاد” و “قرارگاه” و “بسیج” تشکیل شود بدون اینکە هیچ کدام از اینها بتوانند تصمیم مناسبی اتخاذ کنند و راهکار درستی در جهت مقابلە با این بیماری پیش بگیرند؟ چطور هیچ ارزشی برای فعالیتهای ارزشمند سازمان و نهادهای مدنی و مردمی قائل نشدەاند کە هیچ، بلکە در بسیاری از موارد بە ویژە در رابطە با کوردستان، بر سر راهشان مانع تراشی میکنند؟ چگونە ممکن است در شرایط بحرانی فعلی کمک ١٠٠ میلیون دلاری آمریکا را پس میزنند و از سویی دیگر از طریق کشور سوئیس کیت تشخیص بیماری کرونا را برای مردم “مستضعف” و “درماندە”ی آمریکا! میفرستند؟
مضحکەی جنگ و دشمنی “اجنە” _ بنا بر اظهارات خامنەای_ با جمهوری اسلامی و سپس “طب اسلامی”، “روغن بنفشە”، خاک کربلا و سایر شهرهای مذهبی و “عطر پیغمبر” نیز بە جای خود، کە بە سخرە گرفتن و تحقیر شعور و کرامت مردم این سرزمین است.
لذا با در نظر گرفتن مباحثی کە شرح آن گذشت، اکثریت قریب بە اتفاق مردم ایران در رابطە با شرایط زندگی و معیشتی آنان، چە در صورت تحریم و چە برداشتە شدن آن، تفاوت ملموسی احساس نخواهند کرد؛ زیرا کە بخش قابل توجهی از ثروت و دارایی کشور در انحصار مافیا و دستەی حاکمیت قرار دارد. کارنامەی چهل و یک سالەی رژیم نیز جای شکی برای هیچ کس باقی نگذاشتە است، کە آنچە برای جمهوری اسلامی حائز اهمیت است و در اولویت قرار دارد، نە خدمترسانی و رسیدگی بە مردم بلکە کم و کیف سرکوب اعتراضات و حقطلبی آنان است.
همچنین این اقدامات و تلاشهای دستگاه دیپلوماتیک جمهوری اسلامی نیز، بە نظر نمیرسد کە نتیجەی درخور توجهی برای رژیم در پی داشتە باشد، زیرا گسترش تنشهای لفظی دولتمردان تهران و کاخ سفید و مجازاتهای اقتصادی اخیر آمریکا علیە ایران، بە این معنیست کە تلاشهای ایران برای برداشتە شدن و یا حتی کاهش تحریمها آب در هاون کوبیدن است.