در عصر حاضر هر ملتی، جغرافیایی مخصوص به خود نداشته و فاقد قدرت و حاکمیت باشد، و بە طور کلی از استقلال سیاسی محروم باشد؛ در هیچ چارچوب سیاسی که در آن امکان تعیین سرنوشت وجود داشتە باشد حضور نخواهد داشت، و اگر چناچە گاهأ مورد توجه قرار گیرد بدون شک بە معنای ترحم حاکمیت است و نه دستیابی به حقوق سیاسی خود.
ما کوردها هم اهل سرزمینی بە نام کوردستان هستیم. دارای جغرافیا، فرهنگ، تاریخ، زبان و فرهنگی مشترک و مختص به خود هستیم. متأسفانه از جانب اشغالگران با اینکه تجزیه شدەایم، حق حاکمیت و داشتن حقوق سیاسی هم از ما ضبط شده است. بە طور طبیعی ما نیز به شیوەهای مختلف با این اشغالگران روبرو شدەایم که هم دستاوردهایی داشتە و هم اینکە چیزهای بسیاری را از دست دادەایم.
علاوه برمبارزەی مسلحانه که روی چشمگیر جنگ است، نوعی جنگ سرد و پنهان هم در بین دو طرف متخاصم بە وجود می آید، و درک مقاصد پنهان این نوع از جنگ هم نیاز به هوشیاری بالایی برای مقابله با آن دارد.
کمی به عقب بر میگردیم و از جمهوری اسلامی شروع میکنیم، پس از نبرد مسلحانه کە باعث انفصال نیروی پیشمرگه از مردم و خاکش گردید، دست دشمن برای پیریزی دسیسەهایش بازتر شد. با اینکه فعالیت پیشمرگه از سوی احزاب کوردی متوقف شد، کینەتوزی حاکمان تهران نسبت به کورد و کوردستان بیشتر از آن بود که از نقشەهای خاصمانەای که داشتند دست بکشند. برای همین رژیم از طریق جنگ نرم و با آهستگی برنامەریزی را برای ویرانی فرد و جامعه کوردستان پیاده و تمامی قدرت خود را برای زدودن اندیشه و تفکر جامعەی کوردستان و حتی محیط زیست آن بە کار گرفت.
از ترویج و واردات مواد مخدر به کوردستان و تضعیف توانایی جوانان کورد تا تلاش برای از میان برداشتن زبان و فرهنگ تا سرقت آثار باستانی و تاریخی این خلق و تخریب محیط زیست و آتش زدن مراتع و جنگلها، و بە تبع آن رانش زمین و افزایش سیلابها و خسارات واردە و سدسازیهای پیدرپی و خشک شدن جویبارها و رودخانەها (که تأثیر بسیار بدی بر حیات مردم و محیط زیست کوردستان گذاشت)، همچنین غارت منابع آبی کوردستان و انتقال آن به شهرهای دیگر، همراه با به یغمابردن منابع طبیعی و معدنی مهم دیگر کوردستان به منظور حفظ بقای خود و نابودن کردن این ملت؛ مجموعەای از آن نقشەهای شومی است که اجرا میگردد.
اقدامات برنامەریزی شدە و سریع جمهوری اسلامی و در مقابل سکوت و انفعال جنبش کورد، این احتمال را قوت میبخشد که در آیندە خاکی بە نام کوردستان که ما برای ملتش مبارزه میکنیم، دیگر باقی نماند.
آوردەاند: دزدی در نیمه های شب دیوار منزلی را سوراخ میکرد، کسی او را دید و گفت: “آهای پدر جان، در این شب تاریک، داری چه میکنی؟” دزد گفت: “دارم دهل میزنم.” آن شخص گفت: “پس کو صدای دهل؟” گفت: “صدایش فردا در خواهد آمد.”
بە نظر میرسد ما نیز نمیخواهیم عجلەای به خرج دهیم و چشم بە راه صدای بیصدای تخریب محیط زیست و حیات کوردستان و روانی مردمانمان باشیم و زمانی به خود آییم که دیگر دیر باشد!
در واقع برای تحلیل هرکدام از این آسیبها، نیاز بە نگارش هزاران کتاب دارد تا بدانیم چه خطر پنهانی یقەی ما را گرفته است. ما کوردها هم براساس معیارهای پیشین میسنجیم و بیشتر اوقات میگوییم: جنگ ویرانی در پی دارد. آیا ویرانی جنگ بیشتر است یا چنین سکوتی!؟
اگر بخواهیم بررسیای در مورد محیط زیست داشته باشیم، مسألەی محیط زیست فقط جمعآوری زباله یا کاشتن درخت نیست. سیاستهای هدفمند جمهوری اسلامی برای نابودی زیربنای زیستی کوردستان بسیار به آرامی و مداوم به پیش میرود. سالیانیست که جمهوری اسلامی به بهانەهای مختلف اقدام به تخریب و نابودی محیط زیست کوردستان میکند کە ضمن بهرەبرداری اقتصادی، اکوسیستم این منطقه را با خطری جدی روبەرو کردە است، کە بایستی جنبش ملت کورد در این مورد دقت بیشتری به خرج دهد و سیاست خود را برای دفاع از محیط زیست کوردستان دقیقتر پایەریزی کند. از همه مهمتر برای بقای کوردستانی آباد هم در حال حاضر و هم در آینده اقدامات عملی لازم باید صورت گیرد.
مرغ جمهوری اسلامی در رابطه با کوردستان یک پا دارد، و با نگاهی امنیتی بە مسألەی ملت کورد مینگرد. بە همین دلیل هر گونه فعالیتشان در راستای ضربه زدن بە کوردستان است. مافیای سپاه پاسداران با شروع پروژەهای سدسازی در ایران، کوردستان را هم از قلم نینداخت. منابع آبی کوردستان در جهت آبادکردن سایر مناطق ایران و بە قیمت نابودی کوردستان، انتقال دادە میشود. فقط در یک پروژه بەجز نابودی محیط زیست کوردستان، 180 کیلومتر تونل زده شدە که از آب کوردستان فقط ١٠٪ آن برای این منطقە باقی ماندە و ٩٠٪ دیگر آن به سایر مناطق ایران انتقال داده میشود.
اگر هوشیار نباشیم، جمهوری اسلامی در آیندەای نزدیک زیربنایی نابود و محیط زیستی غیر قابل استفادە و حتی خطرناک و آلوده و پر از بحرانهای زیست محیطی و بشری را برایمان بجای خواهد گذاشت.