جمهوری اسلامی و بحرانهای گوناگون همان گونه کە گفته میشود دو همزاد مشابهند. هر زمان در مورد این رژیم بحثی میشود، مجموعهای از بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ذهن متبلور میگردد.
طی این سالیان از یک سو سیطرەی هرچه بیشتر حاکمیت توتالیتر که تمامی عرصهها دور خود گرد آوردە و از سوی دیگر دولتهای پیاپی و بیبرنامە و فاقد قدرت واقعی از اصولگرایان تا اصلاحطلبان و میانەروهاباعث شدە نە تنها کە قدرت و توانایی حل مشکلات را نداشتە باشند، بلکە مخالفتهای درون این نظام کە بیشتر بە جنگ زرگری میماند نیز، منجر بە وقفەی اقدامات خرد شدە است. در این بارە رهبران اصلی این نظام و در این میان بە ویژە خامنەای و اعوان و انصار وی بە عنوان بانی اصلی این بحرانها شناختە میشوند. بجز موارد بیان شدە مجموعەای از بحرانهای سیاسی بینالمللی هم سالیان درازیست یقەی جمهوری اسلامی را چسپیده و بە دلیل سرکشیهای رهبران این نظام نه فقط باعث دردسرهای زیادی برای جامعهی بینالمللی شده، بلکه بخشی از دلایل نابسامانی روز بە روز اوضاع داخلی کشور و وضعیت معیشتی نامناسب مردم ایران را نیز در پی داشته است. در این میان رقابتهای سیاسی رهبران رژیم با آمریکا از سایر موضوعات چشمگیرتر میباشد. رقابتی که نه تنها سودی برای مردم ایران نداشته، بلکە کاملأ تأثیرات بسیار بدی هم بر وضعیت معیشتی مردم بە دنبال داشتە است.
تحریمهای آمریکا بیش از هر مشکل دیگری گریبانگیر سران رژیم شدە است. هر چند کە این تحریمها اقتصاد ایران و به ویژه منابع مالی رژیم را مورد هدف قرار داده، در عین حال باعث افزایش نرخ بیکاری و کاهش سطح درآمد و گران شدن نرخ کالاهای موردنیاز مردم در بازار شده است؛ اما مانع آن شدە بستەهای میلیون دلاری به گروەهای تروریستی هدیه کنند.
نبود امکانات مالی برای تأمین مایحتاج این گروەهای تروریستی ازسوی ایران، تضعیف این گروەها را در پی داشتە است. علاوه براین فشارهای سیاسی و نظامی آمریکا و متحد منطقەای آن یعنی اسراییل این رژیم را دچار مشکلات عظیمی کرده است. به گونەای که بە تدریج ناامید شوند از تداوم استراتژی توسعەی نفوذ سیاسی و حتی حفظ حکومتشان.
ضربە زدن پی در پی اسراییل بە نیروهای سپاه پاسداران در سوریە آن هم بدون آنکه توانایی دفاع از خود داشته یا حتی اعتراضی بدان داشته باشند، نه فقط جمهوری اسلامی را در تنگنا قرار داده بلکه موجبات سست شدن جایگاه این رژیم در آن کشور شدە و بعید به نظر نمیرسد که در آن کشور تغییر حکومت هم بدنبال داشته باشد در یمن نیز علیرغم حمایت مداوم از میلشیاهای حوثی و رساندن تسلیحات بە آنها تا جنگ ویرانگر یمن ادامە یابد، اما بە دلیل کاهش کمکهای ایران و کاهش توانایی مالی، تضعیف تدریجی میلیشیای شیعه در این کشور بە چشم میخورد، و گمان میرود در آینده بە دور از دخالتهای جمهوری اسلامی راه حلی برای مسائل داخلی آن کشور پدید آید.
چشمگیرتر از سایر مناطق، کشور عراق است که از سال ٢٠٠٣ بە بعد برای جمهوری اسلامی به میدان جنگی سرنوشتساز با آمریکا در خارج از مرزهایش تبدیل شد. جنگی که اگر برای آمریکا کشته شدن چند صد سرباز آمریکایی و در مقابل کسب امتیازات فراوانی در پی داشته است، اما برای ایران هزینههای مالی هنگفتی بە دنبال داشتە است. فقط در سال گذشتە تظاهرات مردم در شهرهای بزرگ عراق به ویژه در بغداد و نجف که پایگاه سیاسی و مذهبی مهم این کشور هستند، مشخص کرد که رهبران رژیم ایران علاوه بر هدر رفتن اموالشان، اعتبار و نفوذ خود را نیز در عراق از دست دادهاند.
آنچه حالیأ دیده میشود، تقویت جایگاه سیاسی آمریکا در عراق است احتمال میرود در آینده فعالیتهای گروەهای میلیشیایی وابسته به ایران محدودتر و به تبع آن دست جمهوری اسلامی در مداخلات آن کشور کوتاەتر گردد. بدین ترتیب میبینیم رهبران جمهوری اسلامی در تمامی این سالها با به تاراج بردن و صرف کردن بیهودەی درآمدهای مردم و کشور در خارج از مرزها، ثمرەای جز فقر و فلاکت و عقب ماندگی را در پی نداشته و صرفأ ویرانی برای مردم ایران و آن کشورهایی کە بە جمهوری اسلامی تکیە کردە بودند، بە همراه داشتە است.
بدین ترتیب اگر بە حل بحرانهای منطقەی خاورمیانه بیاندیشند، قبل از هر چیز باید در مورد منشأ این بحران آفرینیها که جمهوری اسلامی است باید چارەای اندیشه شود. همان گونه که دیده میشود این رژیم نه تنها در بین مردم منطقه پایگاه اجتماعی ندارد، و آن را منشأ تمامی فلاکتهای خود میدانند، در داخل کشور نیز فاقد پایگاه است و چیزی برای دل بستن بە آن در آیندە سراغ ندارد. اکنون رهبران این نظام همراه با بخشی از دستگاەهای سرکوبگر باقی ماندەاند و از حمایت مردمی برخوردار نیستند. مردم ایران فقط در فکر یک چاره برای نجات از چنگ آن ستم و بیدادی که در ایران و منطقه وجود دارد هستند، و آن نیز از میان رفتن جمهوری اسلامی استمیباشد. بدون شک اگر جامعهی بینالمللی و کشورهای تصمیم گیرندە در مورد حل مشکلات با دقت نگاهی به مردم ایران داشته باشند، میدانند و میتوانند بە دور از منافع یک جانبه و بر مبنای تأمین منافع عمومی مردم ایران و منطقه و جامعهی بین الملل، تلاشی برای ایجاد تغییرات در ایران را هدف قرار دادە و در این راستا اقدام کنند تا صلح و روابط دوستانه در خاورمیانه پدید آید و زندگی و آرامش مردم ایران و منطقه بر گردد.