برگردان: سروش
تابستان سال گذشته جمعی از دختران و پسران جوان خانوادههای حزبی مقیم اروپا که عضو اتحادیهی جوانان دمکرات شرق کردستان بودند، بمنظور شرکت در یک دورهی آموزشی حزبی به کردستان بازگشتهبودند. تابستان امسال نیز چندین تن از دختران و پسران خانوادهی مبارزان حزبی در کردستان که آنها نیز عضو اتحادیهی جوانان دمکرات هستند، در یک دورهی آموزشی که آموزشگاه سیاسی ــ نظامی حزب ترتیب دادهبود، شرکت کردند. البته پیشتر نیز چنین دورههایی برگزار شدهبود و نخستین باری نیست که فرزندان خانوادههای حزب دمکرات در دورههای آموزشی و فعالیتهای گوناگون حزب دمکرات کردستان شرکت میکنند.
در هر دو دورهی تابستان گذشته و امسال توفیق آنرا داشتم که برنامهی حزب دمکرات کردستان را بعنوان یکی از مواد آموزشی دوره تدریس نمایم. کتمان نمیکنم که احساس بسیار خوبی داشتم که شاگردانم فرزندان خانوادههای حزبی هستند. احتمالا بپرسید که دلیل این خوشحالی و رضایت خاطر چیست؟
بگذارید بصراحت بگویم که من نه آنقدر متعصب هستم که معتقد باشم هر کسی که پدر و مادرش عضو حزب دمکرات کردستان باشد، حتما خود نیز باید به عضویت این حزب درآید و حق ندارد حزب دیگر و یا راه و خط مشی دیگری را در پیش گیرد، و نه آنقدر گشادهدل هستم کە پشت کردن آنها به گذشته و اعتقادات پدران و مادرانشان را امری عادی تلقی نمایم. بطور خلاصه مایلم جوانانی که در آغوش حزب دمکرات کردستان بدنیا آمده و رشد یافتهاند، در کردستان بسر ببرند و یا در خارج از کشور، دست کم از احساسات ملی برخوردار بوده و به زبان و تاریخ و فرهنگ ملتشان و مسألهی کرد بطور کلی و بویژه در کردستان ایران اهمیت بدهند. اگر خود را صرف مهمترین و بهترین افکار و جنبشهای این عصر نمایند و در قبال ملت خود هیچ احساس و نظر و موضعی نداشتهباشند نیز از نظر من امری است ناپسند. یک جوان کرد در هیچ شرایطی نباید نسبت به مسألهی کرد کە مسألهی یک ملت تکهتکه شده، تحت ستم و محروم که سرزمینش نیز اشغال شدهاست میباشد، بیتفاوت باشد. یک جوان کرد کردستان ایران هم که مایلم شخصی باشد با احساسات و شعور ملی، اگر خود را صرف مسألهی کرد در کلیهی بخشهای کردستان نماید و برای هر سه بخش کردستان عراق، ترکیه و سوریه دایهی مهربانتر از مادر باشد، ولی اهمیتی برای مسألهی کرد در کردستان ایران قائل نباشد، بە ملی بودن وی تردید میکنم و به جای آنکه او را شخصی ملیگرا بدانم، فردی فریب خورده میخوانم. شخصی که در قبال آن بخش از کردستان که خود و والدینش در آنجا دیده به جهان گشوده و سرنوشتشان با آینده و سرنوشت آن گرهخوردهاست، خود را مؤظف و مسئول نداند، به اعتقاد من باید در دلسوزی وی برای دیگر بخشهای کردستان نیز تردید داشت.
بنابراین دلیل خوشحالی من از مشاهدهی اینگونه جوانان و شرکت دستجمعی آنان در یک فعالیت مشترک، پیش از هرچیز از آنجا ناشی میشود که اطمینان حاصل میکنم، ملت خویش را فراموش نکردهاند و اهمیت دادن به مسألهی کرد در کردستان ایران در اولویت فعالیتهای فکری و سیاسی آنها قرار دارد. دلیل دیگر خوشحالی من آنستکه میبینم این جوانان نه تنها با اندیشهها و اعتقادات و مشی و پیشینهی پدران و مادران خود بیگانه نیستند، بلکه خود نیز آنها را باور دارند و حاضرند بمنظور تداوم و پیشبرد این راه، آموزشهای لازم را ببینید. در حقیقت باید هم چنین باشد. مشی و اعتقادی که جوانان کرد از شمالیترین تا جنوبیترین مناطق کردستان ایران به آن روی میآورند و صدها کیلومتر راه و دهها خطر را پشت سر میگذارند تا به کانون آن برسند، چگونه ممکن است توسط آنهایی که در این کانون قرار دارند، مورد بیتوجهی قرارگرفتە و بی ارزش تلقی گردد.
اهتمام دختران و پسران خانوادهی مبارزان دمکرات بە آشنا شدن با اندیشهها و اعتقادات و برنامه و تاریخ حزب متبوع پدران و مادران خویش و کمربستن آنها به خدمت به مشی و راهی که عزیزترین کسانشان، دهها سال از عمر خود را در آن سپری کردهاند، حامل مفاهیم یا پیامهای مهمی است. یکی از این مفاهیم عبارتست از اینکه پدران و مادران و نسلی که بخشی از عمر خود را صرف خدمت به حزب دمکرات کردستان کردهاند، راهشان بی رهرو نخواهد ماند و پرچم دستشان، بعد از آنها به زمین نخواهد افتاد و توسط نزدیکترین کسان آنان کماکان در اهتزار باقی خواهدماند. دومین مفهوم آنستکه جوانانی که در دامان حزب دمکرات و در آغوش پدر و مادر و یک خانوادهی دمکرات رشد و پرورش یافتهاند، قدرنشناس نیستند و میدانند که این حزب علیرغم تمامی سختیها و دشواریهایی که با آنها مواجه بودهاست، باز هم آنانرا فرامووش نکرده و مجموعه امکانات و فرصتهایی را برای آموزش و تربیت آنها فراهم ساختهاست، به همین دلیل اکنون وقت آنستکه آنها نیز این امر را جبران نمایند. سومین مفهوم این موضع جوانان دمکرات آنستکه احترام و محبوبیت والدین و خانوادهی خود در جامعه که بدلیل حضورشان در صفوف پیشمرگان و مبارزان دمکرات کسب کردهاند را به خوبی درک و احساس میکنند. آنها با ادامه دادن به راه پدران و مادران خویش میخواهند این محبوبیت را برای خانوادهی خود حفظ کرده و برای شخص خود نیز کسب کنند.
حال که حزب دمکرات کردستان در آستانهی جشن هفتادمین سالروز تأسیس خود قرار دارد، جا دارد به عواملی بپردازیم که پیگیری و پیشرفت این حزب را علیرغم تمامی فجایع و موانع و رویدادها، موجب گشتهاند. گام پیش نهادن نسلهای جدید به عرصهی مبارزه در صفوف این حزب و در اهتزاز نگهداشتن پرچم مبارزاتی آن، از جملهی این عوامل مهم است، بیایید این سعادت را مورد توجه قرار داده و قدر بدانیم.
درشمارهی٦٦١ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است