در کوردستان ایران یادگیری زبان مادری توسط معلمان، فعالان مدنی و مردم دلسوز در انجمنها و تشکلات ادبی و فرهنگی مردمنهاد؛ سالیانیست وارد مرحلەی جدیتری شدە و اقدامات مصرانەای در این راستا صورت میگیرد.
در ایرانی کە چند ملیتیست علیرغم اینکە طبق مادەی ١٥ قانون اساسی این کشور، یادگیری و آموزش زبان مادری در کنار زبان رسمی مجاز شمردە میشود، اما اجرای آن سالیان درازیست کە از سوی مسئولان حکومت جمهوری اسلامی بە تعویق افتادە است.
اوکتاویو پاز، نویسندەی مکزیکی برندەی جایزەی نوبل ادبیات، با تأکید بر قدرت زبان برای خلق یکپارچگی ورای شکافها میگوید: “زبانها واقعیتهای وسیعی هستند که واحدهای تاریخی و سیاسیای را که ما به عنوان ملت میشناسیم در مینوردد.” در اینجا منظور از نقش زبان در رهیافتن بە اتحادی ثباتمند، انکار ناپذیر است، و زمانی ملل مختلف بە این ثبات میرسند کە زبان یکدیگر را محترم شمردە و در تلاش باشند تا دنیای نهان همدیگر را کشف کنند؛ کە این مهم نیز از طریق توسعە و رشد زبان امکانپذیر میباشد، نە اینکە حذف و یا بە حاشیە راندن آن.
زبان بخشی از هویت هر ملتی بە شمار میرود و همراه با رشد زبان، هویت فرهنگی-سیاسی آن ملت نیز رشد مییابد. با در نظر گرفتن اینکە معلمان و آموزگاران کوردستان این واقعیت را بە خوبی درک کردە، تکلیف آموزش خواندن و نوشتن بە زبان مادری را بر عهدە گرفتەاند. آنان در تلاشند همزمان با محافظت و پاسبانی از هویت خود در عین حال آن را توسعە نیز دهند، و در این راه هزینەی بسیاری را متقبل شدەاند.
شمار زیادی از این معلمان و فعالان بە دلیل زندە نگه داشتن زبان ملتشان، هموارە با تهدید و ارعاب و حتی زندان و اعدام مواجه میشوند. “زارا” محمدی یکی از معلمانیست کە بە دلیل دە سال خدمت بە زبان و ادبیات کوردی، بە تحمل ده سال زندان محکوم شدە است.
آنان کە در ایران با آموزش بە زبان مادری مخالفت میکنند، ادعا میکنند سیستم آموزشی چند زبانە، باعث تجزیەی این کشور میشود، این فضای رعب و وحشت بیاساس و مصنوعی حاکم -کە درست عکس قوانین خودشان است-، منجر بە مخالفت جدی آنان با افراد و تشکلاتی شدە کە در این راستا گام بر میدارند.
این وحشتپراکنی و زندان و … نە تنها قادر نیست واقعیت ضرورت پاسداشتن زبان ملی را از مغز و قلب مردم بە ویژە ملتهای اقلیت ساکن در این جغرافیا بزداید، بلکە بە طور دقیق باید گفت عملکرد عکس داشتە و جدیدترین نمونە برای اثبات این ادعا گفتەهای “زارا” پس از اعلام حکمش از سوی دادگاه بود. “زارا” در ویدئویی در واکنش بە این حکم گفت: “افتخار میکنم کە ده سال از عمر خود را وقف خدمت بە مردم و زبان مادریم کردەام، چنانچە تدریس زبان مادری جرم محسوب میشود! قبول دارم و این برای من جرمی مقدس است.”
اگر وحشتافکنی مؤثر واقع میشد، اعدام دە سال پیش “فرزاد کمانگر” مانعی بود بر سر راه ده سال تدریس و خدمت “زارا” بە ملتش، مطمئنأ از همان صبح صدور حکم ده سال زندان وی، دهها معلم زبان کوردی در کوردستان سر بر آوردەاند؛ اگر ما امروزە از “زارا” حمایت میکنیم، در واقع از زبان “زارا” حمایت میکنیم.
در پایان باید این نکتە را در نظر گرفت، اتحاد زبانی حافظ اتحاد و یکپارچگی ملی -کە در ایران این مبحث، جای تأمل و پرسش است- نمیتواند باشد، و گوناگونی زبانی نیز الزامأ منجر بە تجزیە و جدایی ملتهای مختلف از همدیگر نمیشود. بلکە در واقع آنچە باعث انشقاقی میشود کە “آنان” از این طریق مردم را میترسانند، چشمپوشی از حقوق ملی و آموزش بە زبان مستقل این ملیتهاست.
اتحادی کە جمهوری اسلامی و پانایرانیستها از آن دم میزنند، فاقد اندک ضمانت است و با کوچکترین تنش از هم میپاشد. در هیچ کدام از کشورهای پیشرفتەی دنیا حق تحصیل بە زبان مادری در مقابل یکپارچگی کشور قرار نمیگیرد. هرچند ما بە عنوان کورد باید این نکتەی مهم را بە یاد داشتە باشیم کە حافظ جغرافیای سیاسی ایران نیستیم؛ بلکە شکافهای اجتماعی و سیاسی هر کشوری نشأت گرفتە از چشمپوشی و بە حاشیە راندن آن دیگری از سوی ملت حاکم است.
بە همین سبب در این ارتباط باید گفت کە نە تنها “زارا” و تمامی مدرسین زبان ملتهای در اقلیت قرار گرفتە، مجرم و جداییطلب نیستند، بلکە هوادارن حاکمیت یکزبانە و افراد بدون موضع و خنثی در این بارە هستند، کە خواستەهای مشروع ما و سایر ملتهای موجود در این جغرافیای سیاسی را در راستای منافع خود بە انحراف میکشانند.