تأسیس جمعیت “تجدید حیات کورد” در ٢٥ـم مردادماه ١٣٢١ با هدف رهایی ملت کورد، پایەی اساسی تشکلی نوین در شرق کوردستان بود کە پس از تغییر نام و گسترش این سازمان/حزب، تأثیر بەسزایی بر مبارزەی ملی این بخش از کوردستان گذاشت. هم اهداف این جمعیت و هم اینکە در همان روزهای نخست فعالیتش، مشارکت کوردهای سایر بخشهای کوردستان بە ویژە جنوب کوردستان (عراق)، نشانگر روح والای ملیگرایی در این سازمان بود.
این میراث معنوی در مراحل بعدی نیز نمود یافت و این بار نە مخفیانە و در سطحی محدود، بلکە بە شیوەای گستردەتر و سازمانیافتەتر. همزمان با تأسیس حزب دموکرات کوردستان و بە دنبال آن جمهوری کوردستان تحت رهبری این حزب، مشارکت نمایندگانی از بخشهای دیگر کوردستان و آمادگی چشمگیر نیروهای بارزانی و ایفای نقش آنان در امورات مختلف بە ویژە در عرصەی نظامی، اوج این همگرایی ملی بود.
مشارکت بارزانیها در جمهوری کوردستان برای حزب دموکرات کوردستان بدون مشکل نبود. در بدو آمدنشان، شورویها کە حامی جمهوری کوردستان بودند گمان میکردند بارزانیها وابستە بە بریتانیا هستند و این ظن آنان برای حزب دموکرات، جمهوری کوردستان و همچنین شخص پیشوا قاضی محمد بدون هزینە نبود. اما پیشوا با بیتوجهی بە شورویها با آغوش باز بارزانیها را پذیرفت، و پس از سقوط جمهوری کوردستان نیز در جواب این پرسش دادگاه کە “چرا اتباع بیگانە را در کشور جای دادە است؟” با صراحت گفت آنان اینجا میهمان نبودە و در سرزمین اجدادی خود بودەاند.
در مراحل پس از سقوط جمهوری کوردستان و آوارگی و تبعید بخش زیادی از اعضاء و کادرهای برجستەی حزب دموکرات کوردستان و ماندن بیشتر آنان در جنوب کوردستان، حیات سیاسی این مبارزان تغییر یافت. مبارزەی آنان ادامە داشت، اما این بار در بخش دیگری از کوردستان و در مقابل یکی دیگر از حاکمیتهای اشغالگر کوردستان. در زمان قیام ایلول در بین سالهای ١٩٦١-١٩٧٥ مبارزان شرق کوردستان بە صورت گروهی در این قیام شرکت جستند و در این راه شهید نیز دادند. علاوە بر این، مبارزان شرق کوردستان کمکهای مادی از جملە پول و پوشاک و امکانات دیگری را جمعآوری کردە و تحویل رهبری قیام میدادند. یکی دیگر از موضوعات مهمی کە باید بدان اشارە کرد، نقش روشنفکران و نویسندگان شرق کوردستان بود کە با مقالات و اشعار خود در خدمت این قیام بودند، استادانی چون “هەژار”، “هێمن” و “هێدی” در رادیو صدای کوردستان عراق و همچنین انتشارات قیام، دارای نقشهای محوری و چشمگیری بودە و مشوق و محرک مبارزە در این بخش از کوردستان بودەاند.
با آمدن دکتر قاسملو و گنجانیدن اصل حمایت از مبارزەی ملت کورد در سایر بخشهای کوردستان در برنامەی حزب دموکرات کوردستان، این اصل نهادینەتر و بە بخشی از اهداف این حزب تبدیل شد. دکتر قاسملو نخستین رهبر ملت کورد بود کە با صراحت و جسارت تمام اعلام داشت کە کوردستان سرزمینی چندپارە است، اگر چنانچە روزی فرصت اتحاد و یکپارچگی داشتە باشد، این بە معنی جدایی و تجزیەی هیچ کشوری نیست؛ بلکە در واقع یکپارچگی سرزمینی تقسیمشدە است.
از نقش شهید دکتر قاسملو در رابطە با همبستگی ملی در معنی کلی آن و همچنین اقدامات نامبردە در این زمینە سخن بە میان آمد، در اینجا دو اقدام جدی و عملی وی را از متن مقالەای تحت نام “نقش مؤثر دکتر قاسملو در احیای حزب دموکرات کوردستان” نوشتەی استاد عبداللە حسنزادە، کە در “کنفرانس یادمان دکتر قاسملو” در فرانسە پیشکش کردەاند: بە عنوان نمونە بازگو میکنم:
“نمونەی برجستە در این زمینە [میانجیگری دکتر قاسملو مابین حزب بعث و حزب دموکرات کوردستان عراق]، آخرین سفر مرحوم ادریس بارزانی بە بغداد با هدف حل مشکلات و تلاش در راستای جلوگیری از وقوع دوبارەی جنگ بود. بنا بە خواستەی کاک ادریس و رضایت دولتمردان عراق، دکتر قاسملو در تمامی مدت حضور هیأت حزب دموکرات کوردستان عراق همراه با کاک ادریس در جلسات مذاکرە شرکت داشت. حتی بە هنگام بازگشت نیز بە این دلیل کە کاک ادریس احساس خطر میکرد، دکتر قاسملو تا رسیدن بە کرکوک وی را مشایعت نمود و پس از تحویل دادن وی بە پیشمرگان حزب دموکرات کوردستان عراق، بە بغداد بازگشت.
در آخرین اقدام نیز با هدف حل مشکلات و اختلافات طرفهای درگیر، هیأت سە نفرەای در جهت رسیدن بە راه حلی میانی برای خاتمەدادن بە مشکل کرکوک تعیین گردید. اعضاء این هیأت عبارت بودند از: مرحوم “خسرو توفیق” از حزب دموکرات کوردستان عراق، “غانم عبدالجلیل” از حزب بعث و دکتر قاسملو از حزب دموکرات کوردستان. شایان ذکر است هیأت مذکور سە آلترناتیو برای حل مشکل یادشدە ارائە دادند و تحویل رهبری طرفین دادە شد. اما متأسفانە رضایت هیچ کدام از طرفها را جلب نکرد و نهایتأ جنگی در گرفت کە زیانهای آن برای کوردستان و همچنین عراق از کلیەی مراحل جنگ نە سالە بیشتر بود.
تلاشهای دکتر قاسملو برای بە هم نزدیک کردن بخشهای جنبش کورد از این چارچوب نیز فراتر رفت و در اقدامی کوردستانی، در سال ١٩٧٧ با استفادە از روابط گستردە با حزب و سازمانهای هر چهار بخش کوردستان، گامی تاریخی در این راستا برداشت. و آن نیز این بود کە با سازمان دادن جلسەای با مشارکت بخش چشمگیری از نیروهای مبارز کوردستانی در بیروت پایتخت لبنان، شالودەی تشکیل یک همبستگی کوردستانی را پیریزی کرد. در این تجمع طرح برنامەی جبهەی کوردستانی کە دکتر تدوین کردە بود، تصویب شد، و مسئولیت آن بە حزب دموکرات کوردستان سپردە شد تا طی مدت سە ماه با رهبری احزابی کە در این جلسە شرکت نداشتند دیدار کند و علاوە بر تشریح برنامەی مصوب جلسەی بیروت، از آنان دعوت بە عمل بیاورد تا در دومین جلسەی احزاب کوردستانی مشارکت کنند و پس از شنیدن نظرات آنان در مورد طرح برنامەی مذکور، همەی طرفها بە توافقی جامع دست یابند تا برای نخستین بار جبهەای کوردستانی با برنامەای واقعبینانە تشکیل شود. متأسفانە تغییرات منطقە و بە ویژە اختلافات میان بعضی از احزاب اصلی کوردستان، مانع از تشکیل دومین جلسە شد و بدین ترتیب این اقدام نیک ناکام ماند.”
اقدامات دکتر قاسملو و حزب دموکرات کوردستان کە میراث فکری پیشوا قاضی محمد بود، بە اینجا ختم نشد. همزمان با تغییر رژیم در ایران و تحمیل جنگ بر مردم کوردستان از سوی جمهوری اسلامی و مقاومت حزب دموکرات، علیرغم دشواری بیش از حد این مرحلە از مبارزە اما این حزب هیچ گاه از یاد برادران و خواهران خود در سایر بخشهای کوردستان غافل نماند. علیرغم اینکە حزب دموکرات بە چندین دلیل سیاسی و ژئوپولتیک دارای روابطی با حکومت مرکزی عراق بود، اما از این فرصت صرفأ جهت حل مسائل شرق کوردستان سود نجست، و این نیز در جریان مذاکرات هیأت نمایندگی اتحادیەی میهنی کوردستان با حکومت بعث بە خوبی نمود یافت، و در اینجا نقش دکتر قاسملو برای بە هم نزدیک کردن طرفها از همگان پررنگتر بود. شایان ذکر است کە عدم انتشار هیچ گونە عکس و فیلمی از نمایندگان حزب دموکرات با حاکمان عراق طی آن سالها، یکی دیگر از پرنسیپ و منشهای والای این حزب محسوب میشود، کە نشأت گرفتە از بعد اخلاقمداری در سیاست حزب دموکرات است.
کمکهای مادی چشمگیر بە اتحادیەی میهنی کوردستان از سوی حزب دموکرات کوردستان، ارائەی خدمات بیمارستانهای حزب بە پیشمرگان مجروح جنوب کوردستان نمونەای دیگر از تأثیرات استیلای بینش ملی بر حزب دموکرات است. بە هنگام کودتای نظامی در ترکیە کە در سال ١٩٨٠ و با رهبری کنعان اورین صورت گرفت، احزاب و سازمانهای مختلف کوردستان ترکیە بە ویژە حزب سوسیالیست مورد حملەی ارتش این کشور قرار گرفتند و بسیاری از اعضاء آن از روی ناچاری بە کوردستان ایران پناه آوردند، حزب دموکرات بر اساس اخلاق ملیگرایانەی خود در کنار مقرهای خود در مناطق آزادشدە آنان را سازمان داد، کە تحت این امنیت توانستند بە فعالیتهای خود ادامە دهند. این نمونەها و بسیاری دیگر از نمونەهایی کە در اینجا از آن بحثی بە میان نیامد، بە طور کلی از این خوانش نشأت گرفتە کە در ادبیات حزب دموکرات آمدە: “ملت کورد در هر بخش از کوردستان و کورد در هر جای دنیا کە باشد، عضو یک ملت واحد است.”
نباید این واقعیت را فراموش کنیم کە حزب دموکرات طی این بیش از هفت دهە و نیم از مبارزەی خود، هیچ گاه کمترین صدمەای بە مبارزەی سایر بخشهای کوردستان وارد نکردە، و آنان را در جهت منافع خویش بە کار نگرفتە است؛ بە همین دلیل میباشد کە در این زمینە دارای کارنامەای درخشان و زرین است.
بە عنوان حسن ختام، اگر ما هماکنون شاهد آنیم کە مردم شرق کوردستان در اعتراض بە دستگیری عبداللە اوجالان بە خیابانها آمدە و حتی بە شهادت میرسند، اگر برای نخستین بار بە زبان موسیقی با حلبجە اظهار همدردی میکنند و فریاد بر میآورند کە تنهایش نگذارید، اگر برای رفراندوم استقلال کوردستان بە شادی و پایکوبی میپردازند، اگر برای شنگال کمک جمع میکنند، اگر با کوبانی مقاومت میکنند، اگر همراه با عفرین بر زمین میافتند، اگر آرزو میکنند گریلا بر سربازان اردوغان پیروز شود؛ نە جای تعجب است و نە خودجوش است و بلکە تمامی اینها نشأت گرفتە از تفکر ملی عمیقیست کە با افتخار مکتب حزب دموکرات مؤسس آن بودە و این مردم دست پروردەی آنند.