نوجوانی از مهمترین مراحل رشد و تکامل انسان میباشد که ویژگیهای آن میتواند در بروز انواع اختلالات روانی، بزهکاری و سوء مصرف مواد مخدر و بیماریهای روانی باشد. با توجه به افزایش نوجوانان در ساختار جمعیتی ایران شناخت عمیق این قشر از اجتماع که مهمترین قشر نیز میباشد برای برنامهریزی و کنترل اختلالات حائز اهمیت میباشد.
سلامت روان در عصر حاضر یا به تعبیری در جهان صنعتی، با چالشهای زیادی همراه میباشد، بە طوری که انسان امروزی (مدرن) سردرگم و در پی پیدا کردن راهی برای گشودن بحرانهای روحی و روانی است که با دستیابی و شناخت برای نسلهای آینده سلامت روانی و سرزندگی را به یادگار ببرد.
قبل از اینکە به بررسی وضعیت روانی نوجوانان و جوانان در جامعه بپردازیم لازم است که تعریفی از سلامت روان ارائه نماییم تا بیشتر با این مقولهی مهم که امروزه بیشتر از هر موضوعی بدان پرداخته شده ولی تا حدودی هم در جامعهی ایران کمتر بدان بە صورت عملی پرداخته شده است.
سلامت روانی:
با توجه به تعریف سازمان جهانی بهداشت این گونه تشریح شده است که؛ به کیفیت زندگی یک فرد که میتواند تواناییهای خود را شناسایی کرده و با استرسور و استرسهای ناشی از آنها به راحتی کنار بیاید، فرد سالم باید از لحاظ روانی بتواند به راحتی کار کند، فکر کند و با جامعه کنار بیاید و با شرایط موجود سازگار گردد.
همچنین سازمان جهانی بهداشت اعلام نموده که اگر در عصر حاضر سلامت روان اجتماع مورد اهمیت قرار نگیرد بیماریهای روانی در سال ۲۰۳۰ جزء شایعترین بیماریهای جهان خواهند بود که در این میان سهم نوجوانان و جوانان به مراتب بیشتر و کارکرد بدتری بر تمامی جوانب یک جامعه خواهد گذاشت چه از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی که امکان پیشرفت این جامعه را با مشکلات و بحرانهای جدی رو به رو خواهد نمود.
بر اساس آمارهای انجمن روانپزشکان ایران حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد نوجوانان و جوانان مشکلات روان پزشکی و روانشناختی دارند این بدین معنا نیست که ۷۰ یا ۸۰ درصد مابقی از سلامت روان خوبی برخودار هستند.
سلامت روان یعنی انسان بتواند از توانایی و قابلیتهای خود استفاده کرده و ارتباط مناسبی را با دیگران برقرار کند و در واقع سلامت، توانایی موجودیت یک زندگی بدون تنشهای شدید است.
معمولأ بیشترین سنی که در آن نوجوانان و جوانان دچار بحران میشوند سنین بلوغ است، مخصوصأ در این سنین شیوع اختلالات روانی در مردان بیشتر مشاهده میشود. بنا بر این در دورهی دبیرستان بیشترین مشکلات روانی به سراغ نوجوانان میآید لذا توجه به این دسته از بحرانها میتواند نقش مهمی را در ایفای سلامت روان آنها ایجاد کند.
در خصوص شایعترین اختلالات روانی جوانان کشور دو اختلال عمده در نوجوانان و جوانان وجود دارد، اختلالات ایذایی رفتاری و اختلالات هیجانی. افسردگی زیر مجموعهی اختلالات هیجانی است اما اختلالات ایذایی رفتاری بسیار بیشتر نمود داشته و حتی شایعتر است. مقابله کردن، مخالفت کردن همراه با پرخاشگری از جمله اختلالات ایذایی رفتاری است.
شایعترین اختلال در جوانان رفتارهای ایذایی است مخصوصأ در پسران که بیشتر با پرخاشگری خود را آشکار میکند اما در دختران بیشتر اختلالات هیجانی مشاهده میشود. موضوع افسردگی در جوانان از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که افسردگی زیربنای بسیاری از اختلالات رفتاری دیگر است.
تهدید سلامت روان اجتماع با انزوا و درونگرایی:
گوشهگیری و انزوا در میان افراد مخصوصأ نوجوانان و جوانان از جمله تهدیدهای مهم برای سلامت روان اجتماع میباشد و در سالهای اخیر هم این شرایط نسبتأ رو به افزایش گذاشته است. درونگرایی و گوشهگیری در بین نوجوانان بدان معناست که نوعی بیگانگی مدنی به وجود آمده است و هر کس در کنج تنهایی مشغول انجام کاری میباشد و از محیط و پیرامون خودش به نسبت بیخبر است. بیخبر از اینکه چه میگذرد و چه اتفاقاتی در حال وقوع میباشند و همین وضعیت که مورد بحث ماست امروزه گریبانگیر نوجوانان و جوانان ایران میباشد. در سطور بعدی به دلایل شکلگیری این وضعیت و همچنین وضعیت روانی که در اثر وضعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … به وجود آمدهست بیشتر خواهیم پرداخت.
بررسی موضوع سلامت روان از نگاه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی:
از لحاظ اجتماعی بخواهیم بررسی کنیم فرد نوجوان یا جوان در محیطی زندگی میکند و پرورش مییابد که تابع شرایط فرهنگی، قانونی و سیاسی حکومت حاکم میباشد که این مهم تحت نظارت آموزش و پرورش، خانوادە، گروه همسالان و تحت تأثیر دیگر خرده فرهنگهاست. بە طور کلی اگر بخواهیم جامعهی کنونی ایران را از لحاظ اجتماعی در رابطه با مسائل روانی بررسی کنیم با مسایل اقتصادی شروع خواهیم کرد.
امروزه ایران از لحاظ شرایط اقتصادی در بدترین وضعیت ممکن نسبت به یک دههی اخیر قرار دارد بە طور کلی مردم در منگنهی بزرگ مشکلات اقتصادی گیر افتادهاند و بدترین شرایط روانی را میگذرانند. اما بە طور اخص در رابطه با قشر مهم اجتماع یعنی نوجوان و جوان، این نیروی بالقوهی اقتصادی، اجتماعی و عامل پیشرفت و ترقی بیشتر رو به افول است و مشکلات اقتصادی و بیکاری این قشر را با چالشهای بزرگ رو به رو کرده که در اینجا تنها به کارکردهای روانی آن خواهیم پرداخت.
نوجوان و جوانی که غرق در مشکلات اقتصادی میباشد و از تأمین شرایط اولیهی زندگی محروم است دچار یک سرخوردگی ناشی از ناکامی که نباید باشد، میشود. بنا بر این همین ناکامی باعث گوشهنشینی، شیوع اختلالات خلقی-رفتاری، اضطراب آینده، افسردگی، گرایش به مواد مخدر و گسترش خودکشی در میان این قشر گردیده است و نتایج آن را هم شاهد هستیم.
انسان در ایران تنها در اولین روزهای زندگیاش به عنوان انسانی آزاد شناخته میشود و ازمفهوم انسان ذاتأ آزاد تا کنون هم بیبهره بوده است. همان طور که در سطور بالا اشاره نمودیم شرایط اجتماعی یکی از دلایل شیوع اختلالات روانی در جامعه میباشد. در واقع هر انسانی دارای حقوقی انسانی -که حق اساسی وی است- یعنی آزاد بودن در بیان برخوردار است. بیان اینکه حرفش را همان طور که میخواهد بزند و آزادی بیان از حقوق اساسی هر انسانی است که در ایران چیزی به نام آزادی بیان و اندیشه برای نوجوان و جوان وجود ندارد. چون آزادی اندیشه تهدیدی علیه امنیت ملی میباشد و باز هم یک سرخوردگی دیگر .
آزادی نوع پوشش: جامعه مذهبی است و نوجوان و جوان مملکت باید حجابش را رعایت کند که بیشتر این موضوع به نسبت دختران این سرزمین میباشد.
رواج فحشا در جامعه: در عصر امروز ایران فحشا و فساد به عنوان دو مشکل اساسی وضعیت روانی نوجوانان را تحت تأثیر فراوان قرار دادهست و طوری که منشأ افزایش اختلالات افسردگی، اضطرابی و افزایش مصرف مواد مخدر شده است.
نوجوان ایرانی امروزی در یک برهه از تاریخ این سرزمین به سن ۱۴+ سالگی رسیده که دیگر نهادی به نام خانواده برایش ناآشناست و حتی تعریفی از خانواده ندارد. در حقیقت یکی از بزرگترین نهادهای ساپورتیو را از دست داده است.
بنیانهای خانواده که مهمترین رکن اجتماع سالم میباشد در ایران از بین رفتە است، بدین معنا که خانواده به عنوان مهمترین نهاد که در افزایش سلامت روان امروزه کاملأ فروپاشیده، روابط بین افراد خانواده، بین قدرت حاکم خانواده با دیگر اعضا، همه و همه در حال فروپاشیدگی است و نوجوان از هیچ گونه ساپورت روانی برخوردار نیست. بنابراین دوبارە انزوای نوجوان و جوان به عنوان یک کاتالیزور قوی موجب راکد ماندن این قشر میگردد.
اگر بخواهیم از نگاهی سیاسی هم به قضیهی نوجوان و جوانان نگاه کنیم باید اشارهای به دولت حاکمهی دیکتاتوری انداخت که یک عامل پشت پرده اما قویأ باعث ایجاد جامعهای ناسالم از لحاظ روانی گردیدە است. حاکمیتی دیکتاتوری که اساس سیاست آن سرکوب انرژی و شادی و تفکر نسل جوان و نوجوان، ایجاد رعب و وحشت و ایجاد فضایی پلیسی است و با سرک کشیدن به شخصیترین ابعاد زندگی و بازتولید سیاستی غیر سالم از طریق نهادهای مربوطه از آموزش و پروش و رسانه تا نوع مناسبات اجتماعی، موجب افزایش اختلالات روانی گردیده ست. بنا بر این نسل نوجوانان و جوانان را با اعتیاد به مواد و کششهای سکسی مشغول کردهست و تفکر و اندیشه را از آنان گرفته و نهایتأ در انزوا و گوشهنشینی نسبتأ کامل فرو بردهست که همین شرایط ناسالم یکی دیگر از جنبههای افزایش و شیوع اختلالات و عدم سلامت روان میباشد.
سخن آخر:
در کل جامعهی ایران در یک منجلاب بد سلامت روانی فرو رفتهست و نسل نوجوان و جوان نیز از این قاعده مستثنی نیست و حتی کارکرد و بازتاب اصلی روی این نسل از جامعه میباشد.
نوجوانانی افسرده، خشمگین، مضطرب ،گوشهنشین و ناامید ساخته است. نسلی که انتظار میرفت بعد از دههی شصتیها نسلی باشند با قدرت برای تغییر وارد اجتماع گردنند اما خلاف آن تا به الان در مدار در حال چرخش است.