در روزنامهی ”کوردستان” ارگان رسمی حزب دمکرات کردستان شمارهی ٧٩ مورخهی سهشنبه ٢٩ امرداد ١٣٢٥ شمسی در مقالهای به قلم سید محمد حمیدی تحت عنوان “مبارزهی آزادی و دمکراسی ما وارد پنجمین سال خود شد” آماده است: برای اولین بار پس از چهار سال رویارویی در راه آزادی و دمکراسی علیرغم هزاران گره کور و مشکلات و گرفتاریهای اجتماعی و سیاسی و مادی و معنوی، امروزه آشکارا و در اوج قدرت و در حالیکه سازمان نیروی مسلح تأسیس نموده و هزاران پیشمرگ را درمرزهای کردستان برای پاسداری از میهن مستقر نمودهایم و درشرایطی آزاد روزنامه و نشریات ملی و میهنی خود را به جهان میفرستیم و … دروازهی امید را برای آینده رو به ملت کرد گشودهایم. جوهرهی دمکراتیک بودن جمهوری کردستان با واگویی دستاوردهای پنج سالهی ایجاد سازمان “جمعیت تجدید حیات کرد ( ژ.کاف) در سال ١٣٢١ شمسی تا برپایی حزب دمکرات کردستان در ٢٥امرداد ١٣٢٤و اعلام جمهوری کردستان در دوم بهمن ١٣٢٤ شمسی در لابلای سطور مقالهی مذکورمتبلور است و نویسنده در نهایت شادی و امیدواری دربارهی دروازهی امید برای آیندهی ملت کرد مینویسد…
ستودن جمهوری کردستان برای عنصر کرد چه فرد یا جمع برای تجربهای سیاسی در بخشی از جهان که مرکز اغتشاش و آشوب و ناآرامیهای تاریخ بوده و در عین حال گهوارهی تمدنهای باستانی حیات بشری بوده است، هنگامی معنی مییابد و از چارچوب “خودستایی” خارج میشود کە نگاهی به وضعیت کنونی کشورهای همجوار جمهوری کردستان در منطقهی مکریان شرق کردستان (کردستان ایران) در دوران حیات جمهوری کردستان درسال ١٩٤٦ میلادی بیاندازیم و بر وضعیت رقتآور زندگی و آزادی و حرمت و کرامت انسانها تأمل کنیم. اکنون نیز در کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه و… انسانها به اشکال و انحاء مختلف از آزار دست و زبان و رفتارحکومتها آسوده و آرام نیستند. انسانیت دراین سرزمینها با سرعتی شگفتانگیز و غیرقابلباور سیر قهقرایی میپیماید و به عقب بازمی گردد. سربریدن و سوزاندن انسان و به صلابه کشیدن (قطع دست و پا) و کور کردن و بریدن گوش و بینی (مثله کردن) و نفی بلد نمودن (بیرون راندن) و آواره کردن، ربودن و خرید و فروش زنان و کودکان و غارت و تاراج و تجارت مواد مخدر و هرگونه ابزار قتلعام و حبس و طناب دار، وضع قوانین ضد بشری واجرای این قوانین ظالمانه و عدم توجه به قوانینی که میتوان به آنها برای صیانت از حقوق بشر استناد کرد و انجام همه نوع کردار زشت همچون یک عرف عمومی به این کشورها روی آورده و متأسفانه به علت تقسیم خاک کردستان و توزیع منابع انسانی آن بر چهار کشور یادشده و این واقعیت که کردها به بخشی از اجتماع هر یک از این سرزمینها الصاق و اضافه گردیدهاند و در سرنوشت آنها دخیل هستند، باید به آتش بدبختی و فلاکت این کشورها بسوزند وهرگاه بخواهند ازچنبرهی تقدیرشوم این جوامع قرون وسطایی رهایی یابند با دلایل سیاسی، نظامی و فرهنگی آنها را سرکوب مینمایند! با این توجیه که نقشهی این کشورها غیرقابل تغییر هستند و نباید تجزیه شوند! جالب توجه است که حداقل به این حقیقت اعتراف میکنند که این کشورها از تکه پارههای ناشی از جنگها و رویاروییهای خونین به هم دوخته شدهاند وگرنه اگر کشوری یکدست و یکپارچه و دارای بافتار فرهنگی یکسان باشد، یکدل و یک زبان است نه اینکه هر از چند گاهی گروهی قدرت را به دست گرفته و گروهی دیگر را استثمار یا منکوب نماید.
حزب دمکرات کردستان در سال ١٩٤٦ و درهنگام برپایی خود به این میاندیشید که خود را از تلون مزاجی سیاسی و مدیریت بیخردانهی دولت ایران رها کند، چرا که به این واقعیت واقف بود کە مسبب عقب ماندگی فرهنگی و عدم توسعهی اقتصادی و سیاسی جامعهی کردستان، رفتار نامتعادل و ستیزهگرانهی دولتهای ایران است.
طبیعت دولتهای ایران هرگز نتوانست خود را با واقعیتها و حقایق پیرامونی خود تطبیق بدهد. از گذشته تا حال دست اندازی و تجاوز، کودتا و سرکوب داخلی، سیستم بردهداری و اطاعت کورکورانه، خصومت با ادیان مختلف با دهها نمونهی ثبت شده درتاریخ و همچنین فتنهگری و تفرقهاندازی درمیان پیروان ادیان گوناگون و تحمیل کردن دین و باور مذهبی خود بر مردم ازهمان دوران هخامنشی باستانی تا این برهه از زمان کنونی بخش غیر قابل تغییر سیاست فرمانروایان این قسمت از جهان بودهاست. اما کردستان به مثابه یک واحد جغرافیایی و فرهنگی مهد تمدن و هنر و همزیستی مسالمتآمیز بودهاست. شجاعت کردها درپایمردی و نستوده بودن آنها و نه ناشی از جنگ افروزی یا منش ناسازگارانهی آنها است .
از اینروست کە ادیان برخاسته از فرهنگ کردستان مانند آیین مهرپرستی (میترائیسم) که پیران مغان سرپرستی آن را برعهده داشتند و مزدا پرستی که پیامبر کردتبار “زرتشت” رهبر معنوی آن بود و سایر ادیان که پیروان آنها به سرزمین کردستان روی آوردهبودند(یهودی، مسیحی، مندایی، اسلام) در صلح و صفا و آرامش در روستاها و شهرهای سراسر کردستان زندگی کردند و کمترین آمار برخوردهای خشونتآمیز را برای خود ثبت نمودهاند.
برای نمونه اکنون درکرماشان، موصل، کرکوک و اورمیه واربیل چندین فرقهی مذهبی و دینهای گوناگون (که در ذات خود میتوانند با همدیگر دشمنی داشتهباشد) وجود دارند، اما پیروان آنها در جامعهی کردی با هم زندگی میکنند، هر چند که این موضوعی شگفتآور نیست، بلکه روح و سرشت و خمیرهی کردستان و جامعهی کرد با این وضعیت عجین و آمیختهاست. این یک حالت غیرعادی یا یک پدیده نیست، بلکه هرگاه در کردستان عدم سازش و یا برخوردی نامناسب پیش آمده برای جامعهی کردستان شگفتانگیز و غیرقابل باور بودهاست. هنگامی که به درازای تاریخ در کیفیت و چگونگی تعامل با گروەهای دینی در کشورهای روم، ایران و مصر یا اروپای قدیم و مدرن نظری میافکنیم درمییابیم که قتلعام یا بی حرمتی به ادیان ومذاهب بخش لاینفک آداب و رسوم جوامع مورد بحث بوده و ما کردها با کمال افتخار به خود میبالیم که علیرغم تمامی بدبختیها و گرفتاریهایی از این دست از اعمال قبیح و شرمآورمبرا بودهایم.
هنگامیکه در دورهی زمامداری هیتلر بر آلمان و بخش عمدهای از اروپا مشاهده میشود که شش میلیون یهودی نابود میشوند، مایهی ستایش و آفرین است که یهودیان کردستان با جان و دل در خدمت برپایی و قوام جمهوری کردستان بودهاند. برای نمونه داودزاده نمایندهی یهودیان مهاباد در روز دوم بهمن ١٣٢٤ پشتیبانی یهودیان کردستان از جمهوری کردستان را رسما اعلان نموده و این موضوع مربوط به مهاباد نیست، بلکه تمامی یهودیان کردستان را شامل میشود. واضح است کردهای یهودی سقز، بانه و بوکان از این قاعده مستثنی نیستند و فداکاریهای خواهران وبرادران کرد یهودی ما به مرحلهای میرسد که از جان خود مایه میگذارند و برای تشکیلات مخفی و علنی حزب دمکرات کردستان فعالیت میکنند، خصوصا در سقز و بانه که در سال ١٣٢١ شمسی در پی پیمان “گلولان” به دولت ایران واگذار شده بودند و ایادی سیستم نظامی ــ امنیتی دولت شاهنشاهی ایران درنهایت بیرحمی و خشونت با مردم این دو شهر رفتارمیکردند…. بی دلیل نیست که کردهای یهودی یا ارمنیهای مسیحی در مهاباد و شهرهای مختلف کردستان با همت عالی و دلسوزی به جمهوری کردستان خدمت میکردند.
جمهوری کردستان که از جانب حزب دمکرات کردستان اداره میگردید مطابق اصول و قوانین موضوعهی این حزب رفتار میکرد. این اصول و قوانین عبارت بودند ازقوانین اساسی و حقوق بشری که درهمان سال (١٣٢٤) درکنفرانس سانفرانسیسکو درآمریکا، کشورهای جهان برای وضع آن تحت عنوان “منشور حقوق بشرملل متحد” در تقلا بودند تا در سازمان نوپای “ملل متحد “همچون” ستونی اخلاقی و زیربنایی” جایگاهی برای آن بیابند.
با این اوصاف قانونگذاران حزب دمکرات کردستان افرادی آگاه و آموخته و خردمند بودهاند و دانستههای آنها دربارهی وضعیت جهان آن روزگار به روز بوده، اصول دمکراسی را بازشناختهاند و از آنها بهره جستهاند با این قصد که درسیستم حکمرانی جمهوری کردستان کاربرد داشتهباشند.
برای نمونه در روزنامهی ”کوردستان” شمارهی ٧٥ مورخهی یکشنبه ٢٠ امرداد ١٣٢٥ صفحهی ٤، در آگهی منتشرهای اعلام شدهاست: تحت حمایت بی شائبهی حضرت پیشوای معظم و محبوب کردستان و نظارت وزارت فرهنگ (کردستان) یک دبستان برای تدریس دروس کردی وعبری درمهاباد افتتاح شده و باید کودکان پسر و دختر در این مدرسە سواد خواندن و نوشتن بیاموزند و والدین کودکان واجد شرایط درصورت عدم مراجعه برای ثبتنام فرزندان خود، توسط ادارهی شهربانی (پلیس) دستگیرشده و کودکان یادشده تحویل مدرسه دادهمیشوند تا مشغول تحصیل شوند ــ مدیردبستان عبری: سلیمان داودزاده
یا در آگهی دیگری و در صفحەی ٤ روزنامەی ”کوردستان” مورخەی یکشنبە ٦ امرداد ١٣٢٥شمسی آقای”ثقفی” فرماندار مهاباد بە اهالی این شهر و حومە اعلام میدارد جمهوری کردستان دستور صادرەای ابلاغ می کند با این مضمون کە ارامنەی پناهندە درکردستان (ارمنیهای ترکیە درسال ١٩١٥ میلادی توسط دولت عثمانی قتلعام شدند کە بنابە این دلیل بخشی از آنها بە کردستان ایران پناهندە شدەبودند) خواستار بازگشت بە سرزمین مادری خودهستند، افرادی کە با آنها معاملە و دارای حساب مفتوحە هستند لازم است با آنها تصفیە حساب نمودە تا مشارالیهم درموقع مراجعت بە وطن خود معطل نمانند و دچار مشکل نگردند.
اینها چند نمونە از عملکرد متعهدانهی مسئولان ردەی بالای جمهوری کردستان بودە است کە وظیفەی اجرای احکام، فرامین و قوانین حزب دمکرات کردستان را برعهدە داشتند کە درخورتقدیروتکریم هستند.
اکنون کە ٧٠ سال از آن روزگاران طلایی سپری میشود، هر چند کە جمهوری کردستان متأسفانە پس از یازدە ماە از برپایی آن توسط دولت شاهنشاهی ایران سرنگون گردید، اما نوستالژی دورەی مذکور با بازگویی یا بازخوانی آنهمه رویداد موضوعی کە واقعیتهای زندگی دورەی جمهوری کردستان را بیان میکنند، هنوزکە هنوزاست ما را رها نمیسازد و این سودا را در ذهن ومخیلهی انسان کرد میپروراند کە آیا آن روزها دوبارە ساختە میشوند؟
بیشک پاسخ آری است! اما بە یک شرط و آن داشتن اعتماد بە نفس وارادەی محکم وایمان بە آزادی و دمکراسی و همچنین پاس داشتن وعلاقەی وافر بە جمهوری کردستان از راە پایبندی بە اصول بنیادین و قوانین و احکام حزب دمکرات کردستان.
زندەباد حزب دمکرات کردستان ! هفتادمین سالگرد تأسیس حزب دمکرات کردستان گرامی و خجستە باد!
درشمارهی٦٦٢ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است