از جمعیت ٣٠ میلیون نفری زنان ١٠ ساله به بالا در ایران، تنها سه میلیون نفر کار میکنند و ٢۷ میلیون نفر از این جمعیت هیچ سودی از چرخه اقتصادی نمیبرند. نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت فعال زنان در ایران ١٢ درصد است و این نرخ در مقایسه با مشارکت ۶٣ درصدی مردان در اقتصاد، نشان از ساختار جنسیتی مردانه اقتصاد ایران دارد.
مرکز بینالمللی مطالعات اجتماعی دانشگاه «اراسموس» هلند، در تازهترین پژوهش خود که بر روی کار خانگی زنان در ایران انجام داده است، نشان داده که ارزش کار خانگی زنان در ایران، در سال ١٣۸۸ بیش از ٢۶میلیارد دلار بوده است.
بر اساس پژوهش دیگری که در سال ١٣۹٠ بر روی ٢ هزار زن خانه دار تهرانی انجام شده، هر زن خانهدار ماهانه ۶۴٠ هزار تومان ارزش افزوده تولید میکند، به عبارتی دیگر اگر یک زن خانهدار وظایف خود را در داخل منزل انجام ندهد، مرد مجبور است تا برای انجام این کارها فردی را آورده و هزینهای برای انجام این کارها به او پرداخت کند.
ساختار مردانه بازار کار در ایران، عموماً عرصه را برای کار زنان در خانه، به تنها گزینه موجود برای زنان تبدیل میکند. اما با رشد تورم و افزایش هزینههای زندگی، کار زنان در خانه به کارهای روزانه آشپزی و رخت شستن و نگهداری از کودکان محدود نشده و کارهای تولیدی در خانه که به کسب و کارهای خانگی نیز معروف است، برای جبران هزینههای سنگین اقتصادی خانوار به آن اضافه شده است.
طرح بیمه زنان خانه دار در سال ١٣۸۷ که قرار بود با پرداخت حق بیمه از طرف آنها، زنان خانهدار تا ۴۵ سال را تحت پوشش بیمه قرار دهد، نه تنها به سرانجام نرسیده، بلکه هنوز از سوی دولت اعتباری به آن اختصاص نیافته است.