به تازگی گروهی از مردان کرد در فضای سایبری خود را “نره خران” نامیده و شروع به فحاشی و توهین به برخی زنان مبارز کرد کرده اند. این مردان که هستند و چرا این کار را می کنند؟ شاید این افراد نام خود را پنهان کنند اما ما می توانیم از نظر شخصیتی آنها را مورد مطالعه قرار دهیم و بشناسیم که چه تیپ مردانی هستند و چرا چنین می کنند.
قلدری چیست؟
قلدری* یعنی اینکه یک فرد قلدر و گردن کلفت با استفاده از زور و کتک و یا فحش و توهین سعی می کند یک نفر دیگر را تحقیر کند تا خود را برتر و قوی احساس کند. قلدر می تواند از برقراری این رابطه نابرابر سود مالی ببرد یا امتیاز بگیرد، یعنی زورگیری کند، یا گاه فقط برای حس برتری این کار را می کند.
قلدر توان زورگویی و توهین و فحاشی دارد، اما از نظر شخصیتی بی مایه است. کسی که می خواهد حس برتری خود را به زور و با فحش و توهین و دعوا به خودش و دیگران اثبات کند، دارای شخصیت ضعیفی است که نمی تواند بدون قلدربازی توجە دیگران را جلب کند. از این رو، به خاطر احساس ضعف درونی، سعی می کند کسی را پیدا کند که یا از نظر جسمانی ضعیف تر است، یا در موقعیت اجتماعی پایین تری قرار دارد، یا اینکه خلاصه به گونه ای ضربه پذیر است. قلدر یک قربانی پیدا می کند، و با تحقیر و کوچک کردن آن قربانی، خودش نسبت به او احساس برتری می کند. این از آن روست که فرد قلدر به خودی خود دارای هیچ ویژگی شخصیتی خاصی که حتی در نگاه خودش هم قابل احترام باشد، نیست. پس به دنبال برقرار ساختن یک رابطه ی زور و قدرت است تا حس بزرگی و برتری پیدا کند. در حقیقت، احساس برتری قلدر نه از ویژگیهای فردی او، بلکه با تحقیر و کوچک کردن قربانی ساخته می شود.
قلدری با فحاشی و توهین
یکی از ابزارهای قلدری استفاده از فحش و توهین برای تحقیر و کوچک کردن قربانی است. توهین ممکن است شکل ظاهری قربانی یا باورهای او یا هریک از ویژگی های شخصی او را هدف قرار دهد. شیوه ی توهین کردن معمولا همراه با فحش هایی است که آن ویژگی قربانی را خوار و زشت و شرم آور جلوه می دهد. قلدر می تواند هر ویژگی قربانی را که متفاوت با ویژگی های خود اوست، با فحش دادن خوار و زشت بخواند.
قلدری جنسی
قلدری جنسی با فحش های جنسی، توهین و تحقیر جنسی، بازگویی جزئیات زندگی جنسی، تهدید به تجاوز جنسی و حتی عمل تجاوز جنسی همراه است. قلدر به این ترتیب قربانی را از نظر جنسی در وضعیت فرودستی قرار می دهد و می خواهد که قربانی به خاطر جنس یا تمایلات یا رفتار جنسی خود احساس شرم و حقارت کند.
مردانی که به توهین جنسی علیه زنان می پردازند، باور دارند که مردانگی و قدرت مردانه در قدرت جنسی خلاصه می شود، و نیز قدرت جنسی با اندازه آلت جنسی تناسب دارد، و نتیجه می گیرند که از آنجایی که مردی کە آلت جنسی بزرگی دارد، دارای قدرت مردانه زیادی است.
استفاده از عنصر “شرم”
آنچه که زنان را در فرهنگ شرقی ضربه پذیر می سازد، فرهنگ شرم است که گفتمان جنسی را کاملا احاطه کرده است. در فرهنگ ما هرآنچه که مربوط به هویت جنسی، اندام جنسی، خواسته های جنسی و رابطه جنسی است، در حوزه خصوصی قرار دارد و کسی در حوزه عمومی درباره مسائل جنسی صحبت نمی کند. از این رو، صحبت از اندام جنسی یک زن یا صحبت درباره رفتار جنسی او یک توهین جنسی و تجاوز به حریم خصوصی او بشمار می رود. گاه یک فحش جنسی نه تنها توهین به زن، بلکه توهین به خانواده او شمرده می شود و خانواده به دفاع از حیثیت خود برمی خیزد و کار به دعوا و خونریزی می کشد.
قلدر جنسی دقیقا از همین آسیب پذیری زنان به خاطر عنصر شرم استفاده می کند و دست روی اندام های جنسی، رابطه جنسی، و خلاصه همه زوایای زندگی جنسی زن می گذارد تا او را شرمنده سازد. هدف قلدر اینست که قربانی در مقابل او احساس شرم و ناتوانی کند و برای حفظ آبروی خود در مقابل قلدر به التماس بیافتد. هر چه زن شرم پذیرتر باشد، قلدر با بیشرمی و خشونت بیشتری وارد میدان می شود. جالب اینکه در فرهنگ غربی زنان اینگونه شرم پذیری جنسی ندارند و اگر مردی به آنها توهین جنسی کند، یا برایشان اهمیتی ندارد و یا اینکه با آن مرد دهن به دهن شده و در پاسخ دادن کم نمی آورند. اما در فرهنگ شرقی، زنان بخاطر شرم گاه حتی خودکشی می کنند.
قلدری دسته جمعی
قلدر از آنجایی که فرد ضعیف و کم مایه ای از نظر شخصیتی است، معمولا تعدادی افراد دیگر مانند خود و یا ضعیف تر را گرد خویش جمع کرده و بصورت دسته جمعی وارد میدان می شود و به خشونت می پردازد. قلدری دسته جمعی به افراد احساس کاذب قدرت بیشتر می دهد و آنها به شدت عمل خود می افزایند، یعنی به قربانیان بیشتری حمله می کنند و قربانیان را مورد خشونت بیشتری قرار می دهند. قربانی هنگامی که توسط جمع مورد فحش و توهین و تهدید قرار می گیرد، بیشتر احساس تحقیر و توهین شدگی می کند.
قلدری با چهره پنهان در فضای مجازی
خوارترین شیوه قلدری آنست که فرد قلدر چهره خود را پنهان می کند و بدون آشکار کردن هویت خود، به تحقیر و توهین و فحاشی به دیگران می پردازد. متاسفانه فضای مجازی این فرصت را برای بسیاری فراهم کرده که بتوانند با پنهان کردن هویت و چهره ی خویش، به فحاشی و توهین و تهدید دیگران بپردازند. آنها می دانند که کاری که می کنند زشت است، و نام خود را آشکار نمی کنند تا خود متهم به کار نادرست و یا خلاف نشوند. اما ابزار قلدری در دست آنهاست: کسی را مورد هدف قرار می دهند که قدرت آنها را تایید نمی کند، و تلاش می کنند او را قربانی قلدری سازند تا خود در مقایسه با قربانی فحش خورده و توهین شده، احساس بزرگی کنند.
بررسی ریشه های حس برتری جویی قلدرهای جنسی
این مردان کرد که خود را سیاسی و دمکرات هم می دانند، چرا نیاز به قلدری دارند؟ ریشه های حقارت شخصیت آنها در کجاست که باید با قلدری جبران کنند و احساس برتری کاذب به خود القا کنند؟ چرا در مقابل زنان مبارز کرد احساس کمبود و کوچکی می کنند که باید آن را با قلدری جبران کنند؟ و چرا شیوه قلدری را انتخاب می کنند؟
در بسیاری از موارد فردی که خود قربانی قلدری بوده، اگر فرصت پیدا کند نقش قلدر را برای یک فرد آسیب پذیر دیگر ایفا می کند. مردانی که از نظر سیاسی، اجتماعی، و مالی در موقعیت مناسبی قرار ندارند، کم مایه هستند و به کم مایگی خود آگاه هستند، و اعتماد به نفس ندارند، دست به قلدری می زنند تا کمبود احترام به شخصیت خویش را با بی احترامی به دیگری پوشش بدهند و احساس برتری کاذب کنند.
قلدرهای جنسی و فعالیت سیاسی!
مردانی که صفحه “نره خران” را براه انداخته اند دست به قلدری جنسی دسته جمعی می زنند و با حقارت تمام چهره خود را در فضای مجازی اینترنت پنهان می کنند. از آنجایی کە آنها زنان مبارز کرد را هدف قرار داده اند، پس می توان گفت که مردانی هستند که با چهره های سیاسی آشنایی دارند و از همین رو زنان مبارز کرد را به عنوان قربانیان خویش دستچین می کنند.
شرم آور است که مردانی که خود را مبارز و “دمکرات” می خوانند، بطور دسته جمعی به قلدری و زن ستیزی بپردازند. شرم آورتر اینکه خود به خوبی به قباحت و زشتی کار خود آشنا باشند، و چهره خود را پنهان کنند و به خشونت قلدری علیه زنان همرزم و همسنگر خویش بپردازند. شرم و ننگ بر این مردانی که مردانگی را در به قول خودشان “ضعیف کشی” و زن ستیزی می بینند.
پیامد فردی و اجتماعی قلدری جنسی
زنی که قربانی این قلدری واقع شده، می تواند دارای چنان شخصیت پخته و تجربه اجتماعی باشد که به چنین مزخرفاتی کاملا بی اعتنا بماند. اما آنچه که نمی توان بدان بی اعتنا ماند، اینست که مردان کردی که خود را مبارز و سیاسی و “دمکرات” می خوانند، دست به این کار زده باشند. اگر رفیق مبارز من به خود اجازه دهد که با جمعی قلدر درباره آلت جنسی من به مسخره صحبت کند و حرف های مسخره را روی اینترنت منتشر کند، من چگونه می توانم به او اعتماد کنم و در میدان مبارزه سیاسی کنار او بایستم؟
پیامدهای این قلدری و زن ستیزی تنها آسیب به روحیه زنان و بی اعتماد ساختن آنها نسبت به مردان نیست. پیامدهای اجتماعی و سیاسی این قلدری بس فراتر از مجموعه این مردان قلدر و جمع کوچک قربانیان آنها گسترده شده است. این مساله به حیثیت همه مردان سیاسی کرد و بویژه به حیثیت احزاب سیاسی کردستان که ادعای مبارزه برای حقوق مردم کرد را دارند، به شدت لطمه می زند.
انتظار همگان از احزاب سیاسی کردستان
مبارزه سیاسی همه احزاب سیاسی کرد برای توسعه و دمکراسی و حقوق بشر است. اما حزبی که به بنیادی ترین حقوق بشر زنان مبارز بی اعتنا باشد، چگونه می تواند ادعای مبارزه برای دفاع از حقوق مردم را داشته باشد؟
مبارزە با قلدرهای جنسی که متاسفانە خود را کردهای مبارز هم می دانند، وظیفه ی همه کسانیست که صفوف کردهای مبارز واقعی را تشکیل می دهند و برای دفاع از حیثیت و آبروی خود باید صف خود را از هر قلدری جدا ساخته و چنین افرادی را از میان خود برانند.
احزاب سیاسی کردستان باید هر چه زودتر خط و مرز پررنگی میان اعضای خویش و این افراد کشیده و به دفاع از زنانی که مورد هدف این قلدری واقع شده اند، بپردازند. احزاب سیاسی کرد همچنین باید به آموزش و روشنگری همه اعضای خویش پرداخته و به صدای بلند اعلان کنند که مخالف هرگونه قلدری و خشونت روانی و کلامی علیه زنان هستند و هرگونه زن ستیزی را محکوم می کنند.
احترام بیشتر برای زنان قربانی قلدری
فحش و توهین توسط قلدری که آنقدر شخصیت و شهامت ندارد که حتی چهره خود را آشکار سازد، به هیچ زنی هیچ آسیبی نمی رساند. بلکه به عکس، حس احترام همگان را برای این زنان برمی انگیزد که این زنان چقدر پیگیر و مقاوم و قوی هستند و در چه شرایط سخت فرهنگی و در کنار چه کسانی کار می کنند، و در زندگی روزمره باید با چه مردانی روبرو شوند و با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کنند. این زنان مبارز کرد با عقب مانده ترین شیوه های خشونت مردسالاری روبرو می شوند، آن هم از سوی رفقای خویش! ولی از پای نمی نشینند.
درود بر این زنان که همزمان در دو میدان بسیار جدی مشغول مبارزه هستند؛ از یک طرف در میدان سیاست با رقبای سیاسی مبارزه می کنند، و از طرف دیگر در میدان مبارزه فرهنگی همراهان مرد خود را تربیت می کنند و الفبای رفتار انسانی را به آنها می آموزند.
*Bullying
سهیلا وحدتی پژوهشگر مستقل حقوق بشر و حقوق زنان است که در زمینه های مخالفت با اعدام، از جمله اعدام کودکان و دگراندیشان و سنگسار، و مسائل زنان دهها مقاله نوشته که بیشتر آنها به زبان فارسی است. یکی دیگر از زمینه های مورد پژوهش وی، نقش زبان و واژه ها در سرکوب زنان و نقض حقوق بشر است. وی که به همراه همسر و فرزندانش در شمال کالیفرنیا زندگی می کند، تحصیلات خود را در رشته مهندسی برق در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در برکلی تا اخذ درجه دکترا انجام داده و به کار مهندسی مشغول است
درشمارهی٦٦٣ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است