مسالهی زن در ایران و ترکیه با کشف حجاب در دوران حکومتهای رضا شاه پهلوی و مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) شکل جدیدی به خود گرفت. این اقدام شوکی بود در خلاف جهت سنت و اندیشههای مذهبی که قرنها در خاورمیانه به عنوان ارزش و عمدتا به صورت اجباری از طرف جامعهی مردسالار و حکومت مرکزی بر زنان تحمیل میشد. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی و گستردگی تحقیق در زمینهی علوم اجتماعی در جوامع غربی و تاثیرات آن بر جوامع شرقی، دولتهای پس از رضا شاه و آتاتورک مسیرهای متعدد و روشهای متفاوتی را برای شکلدهی افکار و انتخابها و ارزشهایی که یک زن میپسندد و یا مجبور به پذیرش آن میشود در پیش گرفتند. در شرایط کنونی فضای مجازی و رسانههای اجتماعی نیز به عنوان ابزار قدرتمند و جدیدی برای شکلدهی جامعهی زنان در جهت مقاصد و منافع حکومتهای مرکزی به کار گرفته میشوند. اما نکتهی مهمی که در ارتباط با بهرهبرداری از فضای مجازی و رسانههای جمعی مطرح است، فعالیتهای جامعهمحور سیاسی و مدنی زنان و بخشی از مردها که به رفع تبعیض علیه زن و احترام به حقوق زنان معتقدند و در چنین جهتی فعالیت میکنند، این امکان را برای آنها فراهم ساختەاست که بتوانند در برابر احکام و هنجارهای ضد زن تفکر سنتی و یا فشارهای حکومتی ایستادگی کرده و با تبعیض جنسیتی مبارزه کنند.
احقاق حقوق زن و رفع تبعیض علیه زنان از مهمترین اصول و معیارهای جامعهی دمکراتیکی است که احزاب کرد خصوصا حزب دمکرات کردستان سالهاست برای دستیابی به آن تلاش میکنند. تأسیس اتحادیهی زنان توسط حزب دمکرات کردستان به عنوان نقطهی شروع مبارزات زنان برای رفع تبعیض جنسیتی و مشارکت سیاسی و مدنی آنها در تمامی بخشهای کردستان است. ارزش این حرکت زمانی آشکار میشود که بدانیم اتحادیهی زنان در تمامی جوامع شرقی از اولین نهادهایی است که برای دفاع از حقوق زن و رشد آگاهی و مشارکت آنان تأسیس شده است. جنبش کرد که عمدتا با محتوای ملی – دمکراتیک شناخته میشود با پیدایش فضای مجازی و رشد بسیار زیاد رسانههای گروهی با پرسشهای بسیار زیادی در حوزههای سیاسی، مدنی و فرهنگی روبرو شده است که در تمامی این موارد مسألهی زن و حقوق زنان نقش کلیدی و حیاتی ایفا میکند.
حس استقلال و اعتماد به نفس زنان، مشارکت اجتماعی زن، تغییر باورها و اندیشههای سنتی زنان، افزایش سطح آگاهی زن، انعکاس رویدادهای اجتماعی در ذهن و جسم زن، تعاملات زنان، ایجاد فضای عمومی و بالا بردن سطح رواداری سیاسی و مدنی میان زن و مرد، تحرک اجتماعی زنان، عضویت زنان در فضای اطلاعاتی، زن و مسألهی آموزش، پذیرش زنان در جایگاه مدیریت، ادبیات جامعه نسبت به زن، امنیت اجتماعی زنان و قضاوت دربارهی زن از مهمترین مسائلی هستند که همواره به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به طور گسترده در فضای مجازی مطرح میشوند و بازتابهای آن در زندگی روزمره دائما در حال رشد هستند. عملکرد جنبش کرد در برابر چنین پرسشها و سؤالاتی از طرف جامعه خصوصا قشر زن به عنوان معیاری برای سنجش دمکراتیک بودن جنبش و یا ناکارآمدی آن در نظر گرفته میشود. بنابراین جنبش کرد برای پیشبرد مبارزه به صورت کارا و قدرتمند ناگزیر است که به مسالهی زن و رفع تبعیض علیه زنان توجه ویژهای داشته باشد و با برنامهریزی صحیحی که پاسخگوی نیازهای دمکراتیک زنان است، مشارکت اجتماعی در جهت پیشبرد جنبش کرد را به حداکثر برساند. اما با توجه به حجم بسیار بالای اطلاعاتی که در فضای مجازی دائما توسط کاربران بیشماری تبادل میشود، جنبش کرد چگونه میتواند با زنان و مردانی که برای رفع تبعیض جنسیتی تلاش و مبارزه میکنند، ارتباط دو طرفه برقرار کرده و هزینهی مبارزهی ملی ــ دمکراتیک را به حداقل ممکن کاهش دهند؟ آیا تنها شناخت هویت زن و نیازها و توجه به حقوق زنان برای از بین بردن بیعدالتی و دمکراتیک کردن جامعه کافیست؟ حکومت مرکزی با توجه به امکانات گستردهی اقتصادی و نیروی انسانی بسیار زیادی که در اختیار دارد چگونه در برابر مطالبات سیاسی، اجتماعی و مدنی جنبش کرد و فعالان حقوق زنان در دو حوزهی جامعه و فضای مجازی مقاومت میکند و برای سرکوب آن تلاش خواهد کرد؟
با توجه به پیچیدگی مسألهی حقوق زنان و تبعیضهایی که از طرف سیستم حاکم دائما و با روشهای گوناگون و پیچیده بر آنان تحمیل میشود به وضوح میتوان دید که یافتن راه حل منطقی و کارا به آسانی ممکن نیست. تجربهی مبارزات ملت کرد به خوبی نشان میدهد که علیرغم حضور و مشارکت گستردهی زنان در مبارزات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی، احزاب کرد نتوانستهاند با مکانیزمی مؤثر برای عبور از وضعیت دشوار فوق راه حلی جامع ارائه دهند. در حال حاضر جامعهی کرد در شرق کردستان ( کردستان ایران ) همانند سایر نقاط خاورمیانه تعریف مشخص و روشنی از تصویر ایدهآل و مطلوب آیندهی زنان نداشته و فضای مجازی نیز یکی از عوامل و شاید مهمترین عاملی است که با سرعت بسیار زیاد ارزشها و الگوهای زنان را تغییر میدهد. تغییری که اگر جنبش کرد نتواند در جهت دمکراتیزه کردن و رفع تبعیض علیه زنان که نیمی از جمعیت کردستان را تشکیل میدهند اقدام مؤثر انجام دهد، جامعه در جهتی پیش خواهد رفت که هویت کردی که یکی از ستونهای اصلی ناسیونالیزم کرد است به حالت بحرانی رسیده و به جنبش هویتطلب و ملی کرد آسیبهای جدی و شاید غیرقابل جبران وارد خواهد شد.
تجربهی کشورهای دمکراتیک و آزاد نشان میدهد که وضعیت زنان و سلامت و امنیت آنها از مهمترین معیارها و اصول رسیدن به دمکراسی و حتی با گذار از شرایط دیکتاتوری و بیعدالتی به وضعیت دمکراتیک نقش و شرایط زنان باید دائما در حال ارتقا به وضعیت مطلوبتر و بهتر بودەاست، زیرا رسیدن به دمکراسی و حق تعیین سرنوشت نخستین مراحل رشد و شکوفایی یک ملت و جامعه بوده و پس از آن نیز جامعهی دمکراتیک همواره با خطر دیکتاتوری و سقوط به حالت غیر دمکراتیک مواجه است. در پایان باید گفت تا زمانی که تبعیض علیه حقوق زنان وجود دارد جامعه به دمکراسی دست نمییابد و تا جامعهای دمکرات نباشد از بین بردن تبعیض و ستم جنسیتی غیر ممکن است. بنابراین جنبش کرد تا زمانی که نتواند اعتماد و مشارکت زنان را جلب کند، نخواهد توانست به وظیفهی خود به درستی عمل کرده و زنان و مردانی که در کردستان برای رفع تبعیض جنسیتی تلاش و مبارزه میکنند، بدون همکاری و ارتباط با جنبش کرد نمیتوانند به شرایط دمکراتیک، مطلوب و عادلانه برسند.
درشمارهی٦٦٣ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است